نماز جمعه از دیدگاه امام با قر (ص)
■ نماز جمعه از منظر امام باقر (ع)
امام محمّدباقر (ع) در دوران امامت خود، به نشر و گسترش معارف دين به ويژه فقه و احكام اسلامى پرداخت و ضمن حل مشكلات علمى، به تعليم و تربيت شاگردانى فاضل و آگاه مانند: محمّدبن مسلم، زرارةبن اعين، ابونصير، هشام بن سالم و جابربن يزيد و حمران بن اعين و بُريدبن معاويه عجلى، همّت گماشت.
آوازه علوم و دانش او چنان در اطراف و اكناف پيچيده بود كه ملقّب به باقرالعلوم؛ يعنى شكافنده دانش ها گرديد.
يكى از علماى بزرگ سنّى به نام ابن حجر هيثمى درباره او مینويسد: «محمّد باقر به اندازه اى گنج هاى پنهان معارف و دانش ها را آشكار ساخته، حقايق احكام و حكمت ها و لطايف دانشها را بيان نموده كه جز بر عناصر بى بصيرت يا بد سيرت پوشيده نيست و از همين جاست كه وى را شكافنده دانش و جامع علوم و برافروزنده پرچم دانش خوانده اند»[1]
در عصر امامت امام باقر (ع) خلفا به اين نتيجه رسيدند، که سختگيريهاي شديد، نتيجه عکس مي دهد و تدريجاً سياست خلفا در قبال ائمه (ع) تغییر کرد، به گونه ای که سليمان بن عبدالملک به محض آن که در سال 96 به حکومت رسيد، فشار بر ائمه و پیروان آنها را کم کرد و هزاران زنداني را که حجاج بن یوسف ثقفی به زندان افکنده بود، آزاد کرد.[2]
پس از سلیمان در سال 99 عمر بن عبدالعزيز به خلافت رسيد و آزادي نسبي فراوان داد. وي در مدت خلافت خود سه کار مهم انجام داد: سبّ امام علي (ع) را ممنوع کرد، ممنوعيت نوشتن احاديث پيامبر (ص) را برداشت و فدک را به فرزندان حضرت زهرا (س) برگرداند.
پس از عمر بن عبدالعزيز نيز آزاديها نسبتاً ادامه يافت. امام باقر (ع) از اين فرصت استفاده کرد و شروع به نشر حديث خود و پدران خويش کرد. مردم در خانه حضرت و در مسجد پيامبر (ص) و نيز در ايام حج، بر گرد ایشان جمع مي شدند و حضرت از مسائل اعتقادی گرفته تا مباحث اخلاقی و مباحث فقهی، همه را برای آنان حدیث میکردند. البته از آنجا که مسائل فقهی بیشتر در جامعه مورد ابتلا بود و این دسته مباحث، مورد نیاز مسلمانان آن زمان، بود، تعداد قابل ملاحظهای از روایات امام باقر (ع) نیز به سوی مباحث فقهی جهت پیدا کرده است.
در این راستا آن حضرت با بهرهگیری از الهامات الهی و کتب آسمانی، برای زندگی دنیایی و اخروی ما برنامه ها و راهکارهایی را ارائه کرده که همواره راهگشا بوده و هست.
این ایام را بهانهای میکنیم تا برخی از سفارشات امام باقر (ع) را مرور کنیم و آن را مایه حیات ابدی خود قرار داده و چراغی برای طی نمودن مسیر سعادت دنیا و آخرت خود قرار دهیم؛ زیرا مهمتر از دانستن تاریخ زندگانی ائمه (ع)، آشنا بودن با دستورات آنها و هر آنچه که از ما میخواستند، میباشد.
یکی از آن دستورات، مسأله بسیار مهم «نماز جمعه» است. روایات متعدد صحیح السند و دقیقی از آن حضرت در این باره نقل شده است. ما آن روایات را در سه بخش بیان میکنیم:
الف) بیان اهمیت و وجوب نماز جمعه در کلام امام باقر (ع)
در شریعت اسلام سه اجتماع بزرگ از اهمیت ویژه برخوردارند:
اجتماعات روزانه که در نماز جماعت حاصل میشود.
اجتماعات سالیانه که در ایام حج و در کنار خانه خدا انجام میگیرد.
اجتماع هفتگی که در مراسم نماز جمعه تشکیل میگردد.
در این میان نقش نماز جمعه بسیار مهم است و حضور افراد برای تشکیل آن واجب میباشد و از افرادی که به آن اهمیت ندهند به بدی یاد میشود.
امام باقر (ع) درباره نماز جمعه میفرماید: «صَلَاةُ الْجُمُعَةِ فَرِيضَةٌ وَ الِاجْتِمَاعُ إِلَيْهَا فَرِيضَةٌ مَعَ الْإِمَامِ[3]؛ نماز جمعه واجب است، و اجتماع كردن براى خواندن آن با امام نيز واجب می باشد.»
همچنین آن حضرت در روایت دیگری میفرماید: «إِنَّمَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى النَّاسِ مِنَ الْجُمُعَةِ إِلَى الْجُمُعَةِ خَمْساً وَ ثَلَاثِينَ صَلَاةً مِنْهَا صَلَاةٌ وَاحِدَةٌ فَرَضَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي جَمَاعَةٍ وَ هِيَ الْجُمُعَةُ[4]؛ خداوند از این جمعه تا آن جمعه سى و پنج نماز را بر مردم واجب کرده است. در میان آنها نمازى است که به جماعت واجب شده (یعنى فرادایش باطل است) و آن نماز جمعه است.»
شرط صحت این نماز آن است که به جماعت اقامه شود.
در روایتی نیز از ایشان نقل شده: «الْجُمُعَةُ وَاجِبَةٌ عَلَى مَنْ إِنْ صَلَّى الْغَدَاةَ فِي أَهْلِهِ أَدْرَكَ الْجُمُعَةَ[5]؛ نماز جمعه بر هر كس كه نماز صبح را پيش خانواده خود خوانده و جمعه را درك كند واجب است.»
با توجه به این روایات و آیات قرآن کریم برخی از مراجع کنونی عظام تقلید نیز حکم به وجوب تعیینی نماز جمعه در عصر حضور و در زمان غیبت امام نیز حکم به واجب تخییری بودن نماز جمعه داده اند و از این طریق به نوعی اهمیت و ضرورت حضور نماز جمعه را بیان میکند.
مقام معظم رهبری زیده عزه: «هرچند نماز جمعه در عصر حاضر واجب تخييرى است و حضور در آن واجب نيست، ولى با توجه به فواید و آثار شرکت در آن، سزاوار نيست که مؤمنين خود را از برکات حضور در اين نماز به مجرد تشکيک در عدالت امام جمعه و يا عذرهاى واهى ديگر، محروم سازند.»[6]
ایشان در پاسخ سؤال دیگری چنین مرقوم می دارند: «معناى واجب تخییری بودن نماز جمعه آن است که مکلّف در اداى فريضه واجب ظهر روز جمعه بين خواندن نماز جمعه يا نماز ظهر مخير است.»[7]
اصل نماز جمعه در زمان پیامبر اسلام (ص) هم وجود داشته و از آنجا که در مدینه حکومت بر مسلمانان در اختیار پیامبر (ص) بود، نماز جمعه رونق خاصی داشت. بر همین اساس برخی از آیات نیز درباره نماز جمعه نازل شده است.
روزی زراره و محمد بن مسلم نزد حضرت باقر (ع) رفتند و از تفسير قول خداوند که در آیه: «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى[8]؛ نمازها و نماز وسطى را محافظت نماييد.» سؤال نمودند.
حضرت در پاسخ آنان فرمودند: «نماز وسطى نماز ظهر است و در ظهر (روز جمعه) خداوند نماز جمعه را واجب ساخته و در روز جمعه ساعتى است كه بنده مسلمانى نيست كه خيرى را طلب نمايد جز اينكه خداوند آن را به وى عنايت فرمايد.»[9]
نقل شده روز جمعه ای بود که مسلمانان برای برپایی نماز جمعه به امامت پیامبر (ص) جمع شده بودند و پیامبر (ص) مشغول ایراد خطبه نماز جمعه بودند. خبر آوردند که یک قافله تجاری به مدینه آمده است. دحبه
کلبی که تاجری بود، از شام مقداری گندم، آرد و جو برای تجارت آورده بود، عده ای پیش روی کاروان تجاری طبل می کوبیدند تا مردم، از آمدن کاروان تجاری آگاه شوند.
از آنجا که قحطی و کمبود غذا مدینه را فرا گرفته بود، و گرسنگی و تهی دستی فشار سختی بر مردم مدینه وارد ساخته بود، اغلب مسلمانان حاضر در نماز جمعه پیامبر (ص)، از مسجد بیرون آمدند و تنها تعداد اندکی باقی ماندند. زیرا مردم فکر می کردند اگر در نماز جمعه باقی بمانند طعام و آذوقه ای نصیب آنها نمی شود!
پیامبر (ص) با دیدن این منظره فرمودند: به خدایی که جانم در دست اوست، اگر شما چند نفر هم از مسجد بیرون می رفتید و کسی در مسجد نمی ماند، آتش (و قهر الهی) سراسر بیابان را فرا می گرفت و شما را به کام خود فرو می کشید. بنا بر نقل دیگری فرمودند اگر اینها نمی ماندند از آسمان سنگ بر سر آنها میبارید.
در این هنگام جبرئیل امین فرود آمد و آیه یازدهم سوره جمعه را نازل کرد: «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقينَ؛ هنگامى كه آنها تجارت يا سرگرمى و لهوى را ببينند (صدای طبلی بشنوند) پراكنده مىشوند و به سوى آن مىروند و تو را ايستاده به حال خود رها مىكنند بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترين روزىدهندگان است.»[10]
زراره میگوید نزد امام باقر (ع) رفتم و از آن حضرت پرسیدم: نماز جمعه بر چه کسانی واجب میشود؟
امام باقر (ع) در جواب فرمودند: «هرگاه هفت نفر جمع شدند، نماز جمعه واجب مىشود و این نماز با کمتر از پنج نفر که یکى از آنها پیشنماز است، بر پا نمىشود»[11]
علی اکبر اصغرزاد فیاض یکی از آزادگان سرافراز است. ایشان میگوید بعد از مدتی که در اردوگاه 11 تکریت بودیم و بسیار بر ما سخت می گرفتند، به دلایلی ما را به ارودگاه 18 بعقوبه انتقال دادند. مقداری فضای اردوگاه جدید بهتر بود. وقتی دیدیم فضای اردوگاه جدید با اردوگاه ۱۱ تکریت، فرق میکند و اینجا آزادی وجود دارد و اسرا در حال و هوای دیگری هستند، بچههای ما شروع کردند به جذب بچه های جدید. یکی یکی اینها را کشیدیم به طرف خودمان. نماز یادشان دادیم، از آن حال و هوای زندانی بودن درشان آوردیم، و آنها را توی فضای اسارت آوردیم.
از این جا نمار خواندن ها یکی یکی شروع شد، تا کار به جایی رسید که نماز جمعه برپا کردیم. نماز جمعه ای آن جا خواندیم که امام جمعه اش حاج آقا علی باطنی بود. چقدر بزرگ و باشکوه بود نمازی که جلوی چشم عراقی ها خواندیم. تمام عراقی ها از وحشت جمع شده بودند پشت سیم خاردار و با اسلحه و خیره نگاه مان میکردند.
چه قدر زیباست اهتمام به نماز جمعه در آن شرایط سخت و چه قدر زشت و ناپسند است، بی توجهی به نماز جمعه در این روزگار با همه امکانات و شرایط عالی. و شاید سالها بر کسی بگذرد و به نماز جمعه نرود.
امام باقر(ع) میفرمایند: «به خدا سوگند، به من خبر رسیده است که اصحاب پیامبر (ص)، از روز پنجشنبه برای نماز جمعه آماده می شدند، چون روز جمعه برای مسلمانان کوتاه است.»[12]
اينقدر نماز جمعه مهم است كه ياران پيامبر (ص) از شب جمعه خود را آماده نماز جمعه ميكردند. یعنی فردی که لباس هایش تمیز نبوده آنها را می شسته، کسی که مرکب نداشته، مرکب آماده می کرده، دیگری قول و قرارهایش را آنگونه تنظیم می کرده که مانع حضور در نماز جمعه نشود، آن یکی کسب و کارش را تعطیل می کرده است.
امام صادق (ع) می فرماید: «أَنَّ عَلِيّاً ع نَهَى أَنْ يُشْرَبَ الدَّوَاءُ يَوْمَ الْخَمِيسِ مَخَافَةَ أَن يَضْعُفَ عَنِ الْجُمُعَةِ[13]؛ همانا علی (ع) روز پنجشنبه از مصرف دواهایی که ممکن است در روز جمعه ضعف بیاورد نهی میکردند.»
یعنی غذا و داروهایی كه مايع جان اما سبب ضعف در جمعه است را نهی کرده است، براي اين كه به نماز جمعه برسند. پس چه خوب است که ما هم قرارها را طوری تنظیم کنیم که مانع حضور در نماز جمعه نشود.
یاران پیامبر (ص) و ائمه (ع) از روز پنج شنبه خود را آماده شرکت در نماز جمعه می کردند. اما مردم زمان ما چطور؟!
از صدا و سیما گرفته تا سازمان پارکها و شهرداری ها و راهداری ها و راهنمایی و رانندگی و … همه و همه از چهارشنبه، روی بحث سفرهای آخر هفته و گردشگری و تفریح و تعطیلی مانور می دهند و حتی یک بار هم اسمی از نماز جمعه و آمادگی برای آن به میان نمی آورند!
ب) بیان آثار شرکت در نماز جمعه در کلام امام باقر (ع)
هريک از احکام نوراني و دستورات اسلام عامل رشد و تکامل انسانها است و اثراتي که در انجام دادن آنها مشاهده مي شود بيانگر اهميت احکام است. نماز جمعه يکي از فرائض مهمي است که در رشد و تکامل شخصيت انسان تقش بسيار ارزنده و مهمي دارد و مهمتر اينکه بعد عبادي در رابطه با خداوند مطرح شده و تاثير بسيار فراوان و ژرفي در رشد شخصيت انسان دارد.
برخی از روایات امام باقر (ع) که آثار و برکات شرکت در نماز جمعه را بیان میکند مرور میکنیم تا وقتي به نماز جمعه ميرويم با عشق بيشتري برويم. قدرش را بیشتر بدانيم:
امام باقر (ع) مىفرمايند: «فرشتگان مقرب خداوند هر جمعه از آسمان فرود میآيند و كاغذهايى از نقره و قلمهايى از طلا همراه دارند. مقابل درب مسجد بر تختهايى از نور مىنشينند. هر كسی در نماز جمعه شركت كند، به ترتيب ورود مىنويسند تا آنگاه كه نماز جمعه تمام شود و امام جمعه بيرون آيد.»[14]
همچنین آن حضرت در روایتی دیگر فرموده است: «خداوند جمعه را بر ديگر روزها برترى داده است: بهشت در روز جمعه زينت و آرايش مى شود و شما به اندازه سبقتى كه به سوى نماز جمعه داشته ايد به دخول در بهشت سبقت مىگيريد، و درهاى آسمان براى بالا رفتن اعمال بندگان (در اين روز) باز میشود.»[15]
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «خطاب به مومنی که به ایشان عرض کرد بارها عزم رفتن به حج نموده ام ولی توفیق عایدم نشده است، فرمود: بر تو باد که پیوسته در نماز جمعه حضوریابی که آن حج مستمندان است.»[16]
از امام باقر (ع) چنین روایت شده: «إِنَّ اللَّهَ أَكْرَمَ بِالْجُمُعَةِ الْمُؤْمِنِينَ، فَسَنَّهَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) بِشَارَةً لَهُمْ، وَ الْمُنَافِقِينَ تَوْبِيخاً لِلْمُنَافِقِينَ، وَ لَايَنْبَغِي تَرْكُهَا، فَمَنْ تَرَكَهَا مُتَعَمِّداً، فَلَا صَلَاةَ لَهُ[17]؛ نماز جمعه سنتی است از پیامبر اسلام، بشارتی است برای مؤمنان و توبیخی است برای منافقان هر کسی عمدا آن را ترک کند، نمازی برای او نیست.»
نماز جمعه بشارت است برای مومنان و این بزرگترین اثر نماز جمعه است. ولی در ادامه روایت می فرماید: «کسی که نماز جمعه نرفت نمازی برای او نیست» البته اين حديث به اين معنا نيست كه اگر نماز جمعه نرفت، ديگر لازم نیست نماز بخواند يا لازم نیست حج برود. بلكه به معنای آن است که نمازش آن خاصيتي كه بايد داشته باشد ندارد. مثل گوشتي كه مي گويند ممكن است خاصيتش را از دست داده باشد. مثل انگور پلاستيكي كه رانندگان جلوي شیشه ماشين مي گذارند، شكل زيبايي دارد ولي خاصيت ندارد.