زینب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شهید دکتر شهریاری

04 تیر 1398 توسط مهناز دارابي

شهید دکتر مجید شهریاری

خلاصه ای از سوابق علمی و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دکتر مجید شهریاری به دستخط این شهید والامقام منتشر شد که شهید شهریاری در این یادداشت عنوان کرده که در کنکور کارشناسی ارشد مهندسی هسته ای با کسب رتبه اول در دانشگاه شریف پذیرفته شد است.
شهید شهریاری در این متن آورده است: اینجانب در کنکور سراسری سال 1363 با کسب رتبه دوم در سهمیه مربوطه در رشته الکترونیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر پذیرفته شده و پس از فراغت تحصیل در کنکور کارشناسی ارشد مهندسی هسته ای شرکت کرده و با کسب رتبه اول تحصیلات خود را از سال 1369 در دانشگاه صنعتی شریف آغاز کردم.
در بخش های دیگری از این سوابق آمده است: در سال 1371 نیز دوره کارشناسی ارشد خود را به پایان رساندم و با توجه به کسب رتبه اول در دوره مذکور با استفاده از آیین نامه دانشجویان رتبه اول، در دوره دکتری علوم و تکنولوژی هسته ای دانشگاه صنعتی امیرکبیر پذیرفته شدم. تحصیلات دوره دکتری خود را نیز در سال 1377 به پایان رسانده و از آبان ماه 1377 نیز به عنوان عضو هیئت علمی در دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر مشغول به کار شدم.
شهید شهریاری,شهید دکتر مجید شهریاری,شهید هسته ای,شهدای هسته ای,غنی سازی اورانیوم,اورانیوم بیست درصد,نقاشی از چهره,دانلود عکس,دانلود پوستر,عکس چهره
برای دریافت تصویر با کیفیت روی آن کلیک نمایید
دکتر شهریاری در ادامه به خاتمه همکاری خود با دانشگاه امیرکبیر اشاره کرده و یادآور شده است: با توجه به عدم شرایط مناسب برای ادامه فعالیت علمی در دانشکده مذکور عدم تمایل خود به ادامه همکاری با دانشگاه امیرکبیر اعلام کرده و با پذیرش استعفای اینجانب از سوی دانشگاه امیرکبیر قرار داد همکاری اینجانب با دانشگاه امیرکبیر از تاریخ 15 بهمن ماه سال 1380 به اتمام رسید.
در بخشی از سوابق علمی دکتر شهریاری آمده است وی دروسی همچون فیزیک عمومی و پایه، فیزیک راکتور و دینامیک راکتورهای هسته ای را تدریس می کرده و چهار کتاب مرتبط با حوزه کاری خود و چندین مقاله بین المللی در زمینه مهندسی هسته ای در مجلات معتبر به چاپ رسانده است.
دکتر مجید شهریاری صبح روز دوشنبه 8 آذر ماه 89 در بلوار ارتش مورد سوء قصد قرار گرفت و به مقام شهادت نائل آمد. وی استاد فیزیک دانشگاه شهید بهشتی بود و پس از شهید علیمحمدی دومین محقق جمهوری اسلامی ایران در سزامی است که به مقام رفیع شهادت نائل می شود.
مصاحبه با دکتر بهجت قاسمی همسر شهید شهریاری
جزئیات ترور شهید شهریاری
همسر این شهید بزرگوار ماجرای آن حادثه تلخ و فراموش نشدنی را اینگونه توصیف می کند . روز قبل از حادثه دکتر از دانشگاه به من زنگ زد و گفت در دانشگاه جلسه ای هست که من هم باید بروم ، چون من یک طرح در دست اجرا داشتم که مدتی بود به مشکل خورده بودم و دکتر گفت مشکل طرح من در آن جلسه حل می شود . فردای آن روز من خیلی خوشحال بودم . صبح روز بعد با دکتر از منزل بیرون رفتیم . بعلت آلودگی هوا و زوج و فرد شدن خودروها ،‌ دکتر نمی توانست خودرو بیاورد به همین دلیل با خودروی من رفتیم و به پسرم محسن هم گفتیم با ما بیاید اما گفت کلاس دانشگاه او ساعت 10 صبح است و نیامد و این لطف خدا بود که نیاید تا شاهد این حادثه تلخ نباشد . دکتر و راننده جلو نشستند و من هم عقب ، دکتر مطابق معمول که بیشترین استفاده را از وقتش می کرد در ماشین شروع به گوش کردن تفسیر قرآن آیت اله جوادی آملی کرد ، حدود پانصد ، ششصد متر در بزرگراه ارتش رفته بودیم که یک موتوری نزدیک ماشین شد در همین حین راننده فریاد زد دکتر برو بیرون . دکتر پس از فریاد راننده گفت چی شده ؟‌ من چون کمربند نداشتم بلافاصله از ماشین پیاده شدم راننده هم سریع پیاده شد من رفتم در سمت دکتر را باز کنم تا دکتر سریع پیاده شود که در همین حین بمب جلوی صورت من منفجر شد . بیهوش نشدم ، فقط حرارت اولیه انفجار را در صورتم احساس می کردم . خواستم بروم به مجید کمک کنم اما نمی توانستم حرکت کنم و فقط میگفتم مجید من . راننده آمد بالای سر من به او گفتم برو مجید را کمک کن اما راننده که آمد بالای سر مجید ، دیدم توی سر خود می زند . یک نگاه به من می کرد و یک نگاه به مجید . دیدم کسی نبود کمک کند خودم را کشان کشان رساندم به درب خودرو دیدم مجید بی سر و صدا سرش به سمت راننده بی حرکت افتاده فهمیدم که مجید شهید شده در این دقایق من فقط داد می زدم و ناله می کردم مجید من .
لحظه ای بعد فهمیدم روی برانکارد نیروهای امداد هستم ، بی اختیار تا یاد مجید افتادم صحنه کربلا به ذهنم خطور کرد که سر فرزند زهرا (س ) را بریدند و چه بلاهایی که بر سر اهل بیت نیاوردند اما مجید من که خاک پای انها هم نمی شود . پس از ان گفتم الحمدلله .
همسر و همرزم شهید شهریاری گفت من چون نزدیک بمب بودم خیلی صدمه دیدم و یکی از ترکشها تا نزدیکی قلبم نفوذ کرده بود و واقعا معجزه الهی بود که خطر مرگ رفع شد ، پای چپ من هم از ده جا شکسته و تکه تکه شده بود که پزشکان با پیوند عضله آن را ترمیم کردند .
خون شهید شهریاری مایه عزت و افتخار ایران
همسر استاد شهریاری با تشکر از فرد فرد ملت فهیمده و شهید پرور ایران می گوید از اینکه خون شهید ما برای عزت و افتخار ایران و هموطنان ریخته شده افتخار می کنم البته همه ملت ایران می دانند که امریکا و اسرائیل با پیشرفتهای ایران در همه زمینه های علمی و غیر علمی مخالفند .
بعد از شهادت دکتر علی محمدی به ما هم تذکر داده بودند که مراقب باشیم و ما هم جدی گرفته بودیم اما می گفتیم هر چه خدا بخواهد می شود حتی برخی اوقات در جمع دوستان خانوادگی شوخی می کردیم که این بار شهادت نوبت همسر شماست یا من . در مجموع دوری مجید خیلی برای من و فرزندان سخته. البته فقدان مجید برای جامعه علمی هم دشواره . اما مطمئنم که راه مجید ادامه پیدا خواهد کرد .
همسر شهید شهریاری می افزاید مجید واقعا آماده شهادت بود چون وقتی زندگی این مرد را مرور می کنم می بینم رویه مجید در زندگی هیچ سرانجامی جز شهادت نداشت .
شهید شهریاری فردی متدین ، با اخلاق و متواضع
اوایل ازدواجمان بود نیمه های شب از خواب بیدار می شدم می دیدم مجید نیست می رفتم می دیدم در اتاق مشغول نماز شب است این رویه مجید بود ، بسیار به ندرت اتفاق می افتاد نماز شب مجید قضا شود ، بویژه در ماههای اخیر به شدت در نماز شب گریه می کرد و صدای الهی العفو شبانه او همچنان در گوش من زنگ می زند . همسر دکتر شهریاری تواضع و حجب و حیای او را مثال زدنی می خواند و می گوید به جرات می گویم در تمام زندگی مشترکمان کلمه ای از مجید دروغ نشنیدم بهمین دلیل است که میگویم اگر مجید شهید نمی شد عجیب بود .
همسر استاد شهریاری که در دانشگاه هم همکار او بوده است گفت مجید آنقدر انسان با اخلاقی بود که علاوه بر بعد علمی از نظر اخلاقی هم همکاران و دانشجویان از او درس می گرفتند و من چون همکار مجید بودم این مطلب را عملا در دانشگاه مشاهده می کردم به همین دلیل اگر یک مجید شهریاری از دست ما رفت در آینده ای نزدیک شهریاری های فراوانی تربیت خواهند شد .
دکتر قاسمی می افزاید شهریاری شدن خیلی سخت نیست فقط باید مقداری مراقب رفتار و احوالات درونی خود بود .
همسنگر مجید شهریاری ،‌ او را واقعا پشت و پناه ، همدل و هم راز و همسنگر خود در زندگی میخواند و میگوید :تاعمر دارم شاخه های گل مریم را که همراه با یک دنیا محبت و پشتگرمی به من هدیه می داد فراموش نمیکنم او در وصف دوری از همسر شهیدش می گوید :هر وقت مجید چند روز ماموریت می رفت واقعا حالم خراب می شد گریه می کردم وابستگی ما خیلی شدید بود اما اکنون مجید چهل روز است که خانه نیامده و من به لطف خدا این دوری را تحمل کرده و می کنم .
دشمن بداند ما با این شهادتها و مصائب از میدان خارج نمی شویم
همسر استاد شهریاری خود را مدیون شوهر میداند و می گوید باید تلاش کنیم در عرصه انرژی هسته ای یک جایگزین برای مجید پیدا کنم و طرحهای نیمه تمام او را تمام کنیم وگرنه دین خودم را به او ادا نکرده ایم . ضمن آنکه دشمن بداند ما فرزندان امام روح اله هستم و با این شهادتها و مصائب از میدان خارج نمی شویم و دکتر شهریاری هم خود را فرزند امام می دانست و درک کردن دوران امام راحل را از الطاف خداوندی برای خود میخواند

 نظر دهید »

شهید رضایی نژاد

04 تیر 1398 توسط مهناز دارابي

شهید داریوش رضایی نژاد

 
شهید داریوش رضایی نژاد صبح پنج شنبه ۲۹ بهمن سال۱۳۵۶ در شهرستان آبدانان از شهرستانهای استان ایلام به دنیا آمد.

دوران کودکی

ایشان از همان اویل کودکی در سخن گفتن و دیگر اعمال خود، نبوغ خود را به اطرافیان نشان داد. وی همچنین به واسطه ی اینکه جثه اش ظریف تر و کمی ریزتر از هم سن و سالانش بود همراه با متولدین ۱۳۵۷وارد دوره ابتدائی شد و همیشه با هوش و توانایی خود معلم و دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می داد. ایشان کلاس سوم ابتدائی را طی تابستان گذراند و دیگر سالهای دوره ابتدائی شاگرد اول و نماینده کلاس بود.

دوران نوجوانی

در دوره راهنمایی با توجه به ظرفیت هوشی بسیار بالای داریوش، مقطع دوم را نیز در تابستان گذراند و با توجه به  سرعت بالا در کسب مدارج علمی توانست پیش از همکلاسی های خود دوره متوسطه را به پایان رساند و در تیرماه ۱۳۷۳ دیپلم خود را در رشته ریاضی دریافت نمود. دکتر داریوش رضایی نژاد چندین بار در مسابقات علمی استان ایلام مقام اول را کسب کرد.

دوران دانشگاه

وی همچنین در مهر ماه ۱۳۷۳ در رشته مهندسی برق، گرایش قدرت، در دانشگاه پذیرفته شد. ایشان با وجود پذیرش در بسیاری از رشته های مهندسی در دانشگاه های معتبر تهران، اصفهان، شیراز و… بنابر انتخاب خود وارد دانشگاه صنعتی مالک اشتر اصفهان شد.

شهید والامقام رضایی نژاد با وجود نبوغ ذاتی در امور کارگاهی و آزمایشگاهی که از ویژگی های تمامی نوابغ و مخترعان است در تحصیل و پذیرش و اجرای آکادمیک نیز بسیار منظم و کوشا بود. ایشان ضمن فراگیری و کسب تجربه در رشته خود، در زمینه استفاده از رایانه و علوم کامپیوتری بسیار توانا بود. با داشتن چنین توانایی هایی، داریوش بزرگ توانست در مدت هفت ترم وبا رتبه اول و به عنوان دانشجوی برتر دانشگاه، از دانشگاه خود فارغ التحصیل شود.
شهید دکتر داریوش رضایی نژاد به محض فارغ التحصیلی به عنوان پژوهشگر در مراکز مهم تحقیقاتی و علمی کشور مشغول به کار شد. در عرصه ای که فعالیت داشت توانایی فراوانی داشت و نبوغ وتلاش خود را در مسیر خدمت به وطن خویش قرارداد. در همان نخستین سال شروع به کار، در آزمون کارشناسی ارشد سال ۱۳۷۸ در رشته مهندسی برق، گرایش قدرت، در دانشگاه دولتی ارومیه پذیرفته و مشغول به ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد شد.

شهید رضایی نژاد با قبولی در تمام مراحل آزمون دکترا سال ۱۳۹۰ در دانشگاه خواجه نصرالدین طوسی پذیرفته شد، اما با تأسف بسیار فرصت به پایان رساندن این مقطع تحصیلی را نداشت و در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ توسط سرویس جاسوسی اسرائیل «موساد» که نتوانتستند این دانشمند هسته ای پر توان و وطن دوست را تحمل کنند، به شهادت رسید و در جوار بهترین های عالم بشریت در نزد خداوند جای گرفت.

ازدواج

ایشان در تیر ماه سال ۱۳۷۹ ازدواج نمود و صاحب یک فرزند دختر به اسم آرمیتا گردید که قبل از ۵ سالگی و در برابر دیدگانش شاهد پرپر شدن پدر عزیزش بود.

سوابق علمی

شهید گرانقدر در طول خدمت پربار خود چندین مقاله در حوزه تخصصی خود نگاشت و بسیاری ازطرح های تحقیقاتی را رهبری و اجرا نمود.
در پی همین فعالیت های علمی از دانشگاه های متعدد اروپایی جهت ادامه تحصیل و فعالیت پژوهشی از وی دعوت به عمل آمد. این دانشمند مهین دوست به رغم همه این فرصت ها به واسطه عشق به این آب وخاک و روحیات خاص خود که همیشه خود را نمونه یک ایرانی متعهد می دانست، به همه آنها نه گفت.
شهید داریوش رضایی نژاد در چند سال اخیر ضمن تدریس و انجام فعالیتهای تحقیقاتی  مسئول اجرای بسیاری از طرح های تحقیقاتی در دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و خواجه نصیرالدین طوسی بودند.

سوابق اجرائی


از فعالیت‌های کاری شهید رضایی‌نژاد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

نماینده دانشگاه شهید بهشتی در امور اجرایی و همکاری با سازمان انرژی هسته‌ای از بهمن‌ماه ۸۳ تا زمان شهادت

عضو انجمن هسته‌ای ایران از بهمن ماه ۱۳۸۳ تا بهمن‌ماه ۱۳۸۵

مدیر گروه کاربرد پرتو‌ها از مهرماه ۱۳۸۴ تا زمان شهادت

عضو شورای آزمایشگاه مرکزی دانشگاه از مردادماه ۸۵ تا مهرماه سال ۸۶

عضو شورای فناوری دانشگاه از آذرماه ۱۳۸۱ تا مهرماه ۱۳۸۶

عضو کمیته تخصصی فنی و مهندسی هیئت ممیزه از بهمن‌ماه ۱۳۸۶ تا زمان شهادت

مشاور جمهوری اسلامی ایران در پروژه سزامی از خردادماه ۱۳۸۳ تا زمان شهادت

 نظر دهید »

جهت زندگی خود را به سمت "ولایت فقیه"قرار دهید.

04 تیر 1398 توسط مهناز دارابي

جهت زندگی خود را به سمت «ولایت فقیه» قرار دهید
 

وصیت نامه
شهید «التفاق شرافتی» در مطلبی نوشته است: توسل به اهل بيت کنيد و از دعا و ذکر، استعانت جوييد سعی کنید تمام امور زندگی خود را در پوشش نظام ولايت درايند و جهت زندگی خود را از او الهام بگيرند.

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید التفات شرافتی/ چهارم تیر 1342، در شهرستان سراب دیده به جهان گشود. پدرش محرم و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان دوره کاردانی در رشته علوم دینی و حوزوی درس خواند. طلبه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم اسفند 1362، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکرش را در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپردند.

شهید «التفات شرافتی» مطلبی در مورد «خداشناسی» نوشته است که در ادامه می خوانید؛


 

هر لحظه احساس خاک‌پوشنم ديگر اين روزها آخرين لحظات زندگی‌ام می‌باشد و آن چنان کالبد وجودم لبريز از عشق و محبت او می‌باشد که گمان نمی‌کنم حتی در میان جهنم هم لحظه‌ای چشم اميد را از ان مبداء فيض و سراسر رحمان و رحمت بربندم.  فکر نمی‌کنم هیچ‌وقت عنايات او را نسبت به خودم چه آن وقت که اراده‌اش بر خلقتم قرار گرفت و چه در لحظه به لحظه‌های زندگی خود فراموش کنم. در اينجا می‌خواهم وصيت بکنم پیامبر گرامی اسلام که می‌فرماید: در ميان شما دو چيز را (قران و سنت) به امانت گذاشتم.

حضرت علی(ع) فراوان ما را به تقوا و نظم در امور اغتنام از فرصت‌ها سفارش نموده‌اند. توجه و عمل به اين سه مطلب به طور حتم در سرنوشت ما است. ما نبايد گناه کنيم به صرف اينکه گفتيم ايمان اورديم از خطاهاي خود توبه نموديم قدم در راه خدا نهاديم خدا نيز قبول مي کند.

تا ‌ميتوانيد معلومات خود را نسبت به قران و اخبار به طور کلی اسلام بالا ببريد از ان مهمتر اينکه به تن خود جامه عمل بپوشند توسل به اهل بيت کنيد و از دعا و ذکر، استعانت جوييد سعی کنید تمام امور زندگی خود را در پوشش نظام ولايت درايند و جهت زندگی خود را از او الهام بگيرند.

 نظر دهید »

زندگی نامه شهید متوسلیان

04 تیر 1398 توسط مهناز دارابي


زندگینامه حاج احمد متوسلیان

(( احمد )) در سال 1332 در جنوب تهران چشم به جهان گشود . پدر و مادرش اهل تقوا و دیانت بودند و بر این نسخ ، احمد را تربیت کردند . دورهء ابتدایی را در دبستان اسلامی (( مصطفوی )) تمام کرد . ضمن تحصیل ، در بازار به پدرش کمک می کرد . احمد از همان سالهای نوجوانی ، شوق و رغبت خاصی به شرکت در کلاسهای مذهبی و قرآن از خود نشان می داد . در آن کلاسها با مظالم و جنایتهای رژیم شاه آشنا شد و از همان نوجوانی ، وارد میدان مبارزه با عوامل رژیم ستمشاهی شد . او پس از پایان دورهء ابتدایی ، در هنرستان صنعتی شبانه ، به تحصیل ادامه داد و در سال 1351 با موفقیت مدرک دیپلم را دریافت کرد .

فعالیتهای جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی

احمد که انسانی وارسته و مؤمن تربیت یافته بود همواره با رژیم شاه در حال مبارزه بود . حتی وقتی به سربازی اعزام می شود در ارتش به روشنگری سربازان و افشاگری مفاسد می پردازد . پس از پایان سربازی از سوی یک شرکت خصوصی برای انجام مأموریتی به (( خرم آباد )) می رود . روز به روز در مبارزاتش علیه شاه جایتر عمل می کند تا اینکه از سوی ساواک تحت تعقیب قرار می گیرد و در سال 1354 ، کمیته مشترک به اصطلاح (( ضد خرابکاری ساواک)) او را دستگیر و مورد شکنجه قرار می دهد . مدت پنج ماه در زندان (( فلک الافلاک)) خرم آباد ، در سلول انفرادی به سر می برد . این زندانها و شکنجه ها ، از احمد فردی مجرب و خود ساخته بار می آورد و او را در راهی که انتخاب کرده بود ، راسختر و پر صلابت تر می کند .

احمد پس از فلک الافلاک حدود نه ماه در بند عمومی زندانی می گردد . با اوج گرفتن موج انقلاب اسلامی از زندان آزاد می شود : اما آرام نمی گیرد و نقش رابط و هماهنگ کنندهء تظاهرات و راهپیماییها را در جنوب تهران به عهده می گیرد . بارها در مبارزهء با رژیم ستمشاهی ، تا پای شهادت پیش می رود و در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ، بویژه 21 و 22 بهمن 1357 از خود درخشش و توانمندی خاصی بروز می دهد .

مبارزه با ضد انقلاب در کردستان

پس از شروع غائله کردستان در اسفندماه سال 1357به همراه 66تن از همرزمانش داوطلبانه عازم بوگان شد و به دلیل ابتکار عمل هوشیارانه و فرماندهی قاطع خود توانست کلیه اشرار مسلح را متواری کند. منطقه را از لوث وجود ضد انقلابیون که در راس آنها دمکراتها قرار داشتند،پاکسازی نماید.او پس از تثبیت مواضع نیروهای انقلاب در بوکان ،به شهرهای سقز و بانه رفت. در ابتدای ورود به شهر بانه تلافی کمین ناجوانمردانه‌ای که ضد انقلابیون به نیروهای ستون ارتش زده بودند،طی یک عملیات دقیق «ضد کمین» خسارات سنگینی به آنان وارد آورد که در این نبردچهارصد اسیرو دویست کشته از انقلاب برجای ماند.

پس از آن به همراه گروهی از رزمندگان از جمله معاون خود(شهید محمد توسلی)برای فتح سنندج راهی این شهر شد. ستون تحت فرماندهی او از سمت راست شهر،حلقه محاصره ضد انقلاب را در هم شکست و به همراه سرداران رشیدی چون محمد بروجردی و اصغر وصالی،سنندج را آزاد نمود و کمر تجزیه‌طلبان را شکست.

آزاد سازی شهرمریوان

اوایل خرداد1359ماموریت آزادسازی شهرتام مریوان که در تصرف گروهگهای محارب بود،به وی محول شد. تسلط ضد انقلاب در مریوان به گونه‌ای بود که از پادگان این شهر می‌توانستند افرادی را که در سطح شهر تردد می‌کردند شمارش کنند. به همین دلیل به محض نشستن هلیکوپتر در محوطه باند فرود و حاج احمد و همراهانش زیر آتش همه جانب دشمن قرار م‌گیرند.

حاج احمد پس از ورود به شهر. سازماندهی نیروها،با یورشی سهمگین و برق آسا شهر مریوان و مناطق اطراف آن را از لوث وجود گروهکها پاک نمود.

از همین زمان بود که مسئولیت فرماندهی سپاه مریوان به عهده ایشان گذاشته شد و بلا فاصله به اتفاق شهدای بزرگواری چون حاج عباس کریمی،سید محمد رضا دستواره،رضاچراغی،حسین قوجه‌ای،حسن زمانی،محسن نورانی و علیرضا ناهیری به پاکسازی مواضع مزدوران استکبار اعم از کومله ،دمکرات و رزکاری پرداخت.ترس و وحشتی که از او بر دل سیاه‌ضدانقلابیون نشسته بود به جدی بود که به قول یکی از همرزمانش،هروقت به ضد انقلابیون خبر می‌رسید که حاج احمد قصد حمله به آنها را دارد،قوای ضد انقلاب ،فرار را بر قرار ترجیح می‌دادندو مانند روباه از معرکه می‌گریختند.

 نظر دهید »

شهید حمید سیاهکالی

04 تیر 1398 توسط مهناز دارابي
شهید حمید سیاهکالی


زندگینامه شهید حمید سیاهکالی

پاسدار رشید اسلام حمید سیاهکالی مرادی دومین شهید سرفراز مدافع حرم عقیله بنی هاشم از استان قزوین می باشد.
شهید حمید سیاهکالی مرادی به تاریخ ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ درقزوین ولادت یافته اند.
و در 5 آذر ماه سال 94 در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) در نبرد با تروریست‌های تکفیری داعش در سوریه به شهادت رسید

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 40
  • 41
  • 42
  • ...
  • 43
  • ...
  • 44
  • 45
  • 46
  • ...
  • 47
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 70
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

زینب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

Random photo

شهید حمید سیاهکالی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس