زینب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ارث دختران در قرآن

02 تیر 1398 توسط مهناز دارابي

ارث دختران متعدد
[ویرایش]
دختران متعدد، در صورت فقدان برادری برای آنان وارث دو سوم مال میت می‌شوند.
یوصیکم الله فی اولـدکم للذکر مثل حظ الانثیین فان کن نسآء فوق اثنتین فلهن ثلثا ما ترک… [۱]


سهم یگانه دختر میت
[ویرایش]
نصف اموال میت سهم یگانه دختر میت است.
یوصیکم الله فی اولـدکم للذکر مثل حظ الانثیین فان کن نسآء فوق اثنتین فلهن ثلثا ما ترک وان کانت وحدة فلها النصف… [۲]


تقسیم ارث دختران
[ویرایش]
ارث دختران (دو سوم) به طور مساوی تقسیم می‌شود.
یوصیکم الله فی اولـدکم للذکر مثل حظ الانثیین فان کن نسآء فوق اثنتین فلهن ثلثا ما ترک. (چون آیه در مقام بیان سهم ارث است، چنان چه تفاوتی در سهام آنان بود، به آن اشاره می‌کرد) [۳]


ارث بردن دختران از والدین

 نظر دهید »

تلنگر

02 تیر 1398 توسط مهناز دارابي

دلایل فرار جوانان از منزل از نگاه یک جامعه‌شناس

یک کارشناس ارشد جامعه شناسی معتقد است: یکی از علل عمده‌ای که در اغلب تحقیقات به عنوان انگیزه اصلی فرار نوجوانان از منزل مطرح شده، آزاردیدگی در محیط خانه است.

 

مهدی ورمزیار در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کردستان، اظهار کرد: نرخ بالای آزارهای جسمانی، جنسی، عاطفی و بی‌توجهی و طرد خانواده، فرار را به عنوان راه‌حلی برای پایان بخشیدن به این اغتشاش و ناآرامی برای نوجوانان مطرح می‌کند.

 

وی افزود: در چنین حالتی که دختران به واسطه مشکلات متعدد خانوادگی بوسیله اعضای بزرگتر خانواده دچار آزاردیدگی می‌شوند، سعی میکنند در یک فرآیند کاملاً تدافعی محیط خانه را ترک کنند.

 

کارشناس ارشد جامعه شناسی بیان کرد: در برخی موارد دختران به واسطه یک رشته آرزوهای دوردست، کسب شهرت، درآمد و موقعیت جدید و کامیابی عشقی که در چارچوب خانواده به راحتی امکانپذیر نیست پای به فضای فراخ تر خارج از خانه می‌گذارند و برای دستیابی به آرزوهای دوردست راهی کاملاً پرخطر را انتخاب می‌کنند.

 

وی عنوان کرد: در برخی از مناطق سنتی نیز دختران برای رهایی از ازدواج‌های مصلحتی و تحمیلی اقدام به فرار می‌کنند. در مجموع می‌توان گفت زمینه‌های اصلی این آسیب در درون خانواده قرار دارد.

 

ورمزیار با اشاره به اینکه دختر فراری به عنوان یک پدیده اجتماعی مولود عوامل مختلف است، عنوان کرد: دگرگونی‌های سریع در جوامع و ورود آن به ساختار اجتماعی و فرهنگی ما موجبات به هم ریختگی نظام ارزشی را فراهم می‌آورد؛ دو پاره شدن جامعه به نوعی به بحران هویت فرهنگی­ و اجتماعی می‌انجامد.

 

وی بیان کرد: والدین متعلق به دوره سنتی و نوجوانان متعلق به عصر دگرگونی‌های سریع هستند؛ در چنین حالتی دو نسل به واسطه تعارضات ساختاری از هم فاصله گرفته‌اند که در نتیجه این امر “شکاف نسلی” در عرصه عینی نمود خواهد یافت.

 

ورمزیار با اعلام اینکه شکاف نسلی از جمله شکاف‌های مهم و قابل توجه جامعه ایران محسوب می‌شود، تصریح کرد: شکاف نسلی به معنی وجود تفاوت‌های دانشی، گرایشی و رفتاری ما بین دو نسل با وجود پیوستگی‌های کلان متأثر از ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی است.

 

ورمزیار بیان کرد: با توجه به ساختار جوان جمعیت کشور سیمای شکاف نسلی بیش از گذشته نمایان است و این شکاف در حوزه­ خانواده نمود عینی می‌یابد.

 

وی با اشاره به این‌که فشارهای مدرسه و خانواده در اغلب موارد انگیزه فرار را در دختران بوجود می‌آورد، افزود: فرار از جدال‌های خانوادگی، فرار از مدرسه و فرار برای برقراری روابط عاشقانه از جمله انگیزه‌های مهم در این ر استا است.

 

ورمزیار ادامه داد: دسته اول دخترانی هستند که نمی‌توانند درگیری‌های بین فردی و مسایل خانوادگی خود را حل کنند و خشم زیادی را از طرف یک یا چند تن از اعضای خانواده حس می‌کنند و به همین علت محیط خانواده را ترک می‌کنند، در حالی‌که دسته دوم جوینده‌های خوشی هستند و به طرف افراد یا مکان‌هایی فرار می‌کنند که امکانات لازم برای انجام فعالیت ممنوع در خانه‌ را برای آنها فراهم می‌کنند.

 

این کارشناس ارشد جامعه شناسی با بیان این‌که فرار دختران از خانه یکی از معضلات اساسی است که بخشی از زمینه‌های آن، روانی و به دلیل درهم تنیدگی زندگی نوجوانان است، تصریح کرد: نوجوان تغییرات عمده گذر نسلی را به لحاظ روانی، اجتماعی و فیزیولوژیکی تجربه می‌کند.

 

وی افزود: زمانی‌که درهم تنیدگی سه جنبه یاد شده فراتر از کنترل نوجوانان باشد و نتواند خود را در یک حالت تعادلی قرار دهد، نوجوان با یک دوره اختلال و بحران مواجه می‌شود.

 

ورمزیار ادامه داد: فرار از خانه و محیط خانواده به عنوان یکی از واکنش‌های جبرانی به درهم تنیدگی روانی نوجوانی در آستانه جوانی است، با این حال ارزیابی فرد از درهم تنیدگی و شیوه مقابله با آن نیز بسیار مهم است، زمانی که موقعیتی تهدید کننده، خطرناک، لاعلاج، منفی و با اهمیت ارزیابی شود، تنیدگی زا است.

 

وی بیان کرد: آشکارترین تقسیم بندی درباره شیوه‌های مقابله، متمایز ساختن آنها در دو مقوله شیوه‌های مقابله مسئله محور و هیجان محور است.

 

ورمزیار تصریح کرد: برخی از نوجوانان که در شرایط نامطلوب قرار می گیرند و تنیدگی های زیادی را تجربه می کنند در مواجه با تنیدگی از روش های غیر انطباقی استفاده می کنند.

 

وی عنوان کرد: در حقیقت فرار بخشی از رفتار ناسازگارانه است که نوجوان مرتکب می‌شود که ابتدا برای رفع نیازهای عادی و یا پر کردن اوقات فراغت صورت می‌گیرد و بعد به اعمال نابهنجار (دزدی، ولگردی، سوء استفاده جنسی و…) روی می آورد و از همه مهمتر یافتن همسن و سالان خود در پارک‌ها، کوچه‌ها و خیابان‌هاست که در نهایت ممکن است منجر به تشکیل گروه‌های بزهکار شود.

 

کارشناس ارشد جامعه شناسی بیان کرد: نحوه واکنش دختران و پسران به موقعیت‌های تنیدگی زا متفاوت است. مشکلات خانوادگی و ارتباط با همسالان، انتقاد معلمان و مشکلات تحصیلی برای دختران بیشتر از پسران تنیدگی ایجاد می‌کند.

 

وی افزود: علت اینکه دختران و پسران واکنش متفاوتی به این موقعیت‌ها نشان می دهند این است که دختران بیشتر از پسران شکست خود را به توانایی نداشتن خود اسناد می‌دهند، در حالیکه پسران شکست را به مشکل بودن مسایل و تلاش نکردن بیشتر خود استناد می‌دهند.

 

وی ادامه داد: در اغلب دختران از اوایل نوجوانی با یک تصور ضعیف از خود، توقعات نسبتاً پایین از زندگی پدیدار می‌شود و در مقایسه با پسران نوجوان، ادراک منفی بیشتر و بدبینانه‌تری از خود دارند.

 

این کارشناس ارشد جامعه شناسی عنوان کرد: تجربه‌های نامساعد دوران کودکی، به مرور زمان منجر به شکل گیری خطاهای فکری می‌شود که تا وقوع یک رویداد تنیدگی زا (معمولاً دوران بلوغ) نهفته باقی می‌مانند. زمانی که یک موقعیت ضربه آفرین، به خصوص موقعیتی که شکست‌ها یا فقدان‌های زودرس را به همراه می آورد به وقوع بپیوندد، افکار منفی فراگیر بروز می‌کنند که خود را به شکل عزت نفس پایین نمایش می‌دهند.

 

وی ادامه داد: نظام شناختی فرد بواسطه رویدادهای گذشته شکل می‌گیرد.

 

ورمزیار عنوان کرد: نگرش‌های ناکارآمد که تحت تأثیر فرایندهای روانی نظیر «عزت نفس پایین » یا «عدم حرمت به خود» شکل می‌گیرد. در زمانی که فرد گرفتار شرایط تنیدگی زا قرار می‌گیرد زمینه مستعدی را برای افسردگی و سایر آشفتگی روانی فرد فراهم می‌کند.در چنین حالتی واکنش فرد به محرک‌های محیطی تحت تأثیر باورهای نظام شناختی شکل گرفته شده وی است.

 

وی یادآور شد: در صورتی این نظام شناختی تحت تأثیر عزت نفس پایین و نگرش‌های کمال گرایانه و غیر منعطف شکل گرفته باشد واکنش‌های وی به شیوه‌های مختلف از جمله فرار از موقعیت بحران زا (خانه) نمود می‌یابد.

دلایل فرار جوانان از منزل از نگاه یک جامعه‌شناس

یک کارشناس ارشد جامعه شناسی معتقد است: یکی از علل عمده‌ای که در اغلب تحقیقات به عنوان انگیزه اصلی فرار نوجوانان از منزل مطرح شده، آزاردیدگی در محیط خانه است.

 

مهدی ورمزیار در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کردستان، اظهار کرد: نرخ بالای آزارهای جسمانی، جنسی، عاطفی و بی‌توجهی و طرد خانواده، فرار را به عنوان راه‌حلی برای پایان بخشیدن به این اغتشاش و ناآرامی برای نوجوانان مطرح می‌کند.

 

وی افزود: در چنین حالتی که دختران به واسطه مشکلات متعدد خانوادگی بوسیله اعضای بزرگتر خانواده دچار آزاردیدگی می‌شوند، سعی میکنند در یک فرآیند کاملاً تدافعی محیط خانه را ترک کنند.

 

کارشناس ارشد جامعه شناسی بیان کرد: در برخی موارد دختران به واسطه یک رشته آرزوهای دوردست، کسب شهرت، درآمد و موقعیت جدید و کامیابی عشقی که در چارچوب خانواده به راحتی امکانپذیر نیست پای به فضای فراخ تر خارج از خانه می‌گذارند و برای دستیابی به آرزوهای دوردست راهی کاملاً پرخطر را انتخاب می‌کنند.

 

وی عنوان کرد: در برخی از مناطق سنتی نیز دختران برای رهایی از ازدواج‌های مصلحتی و تحمیلی اقدام به فرار می‌کنند. در مجموع می‌توان گفت زمینه‌های اصلی این آسیب در درون خانواده قرار دارد.

 

ورمزیار با اشاره به اینکه دختر فراری به عنوان یک پدیده اجتماعی مولود عوامل مختلف است، عنوان کرد: دگرگونی‌های سریع در جوامع و ورود آن به ساختار اجتماعی و فرهنگی ما موجبات به هم ریختگی نظام ارزشی را فراهم می‌آورد؛ دو پاره شدن جامعه به نوعی به بحران هویت فرهنگی­ و اجتماعی می‌انجامد.

 

وی بیان کرد: والدین متعلق به دوره سنتی و نوجوانان متعلق به عصر دگرگونی‌های سریع هستند؛ در چنین حالتی دو نسل به واسطه تعارضات ساختاری از هم فاصله گرفته‌اند که در نتیجه این امر “شکاف نسلی” در عرصه عینی نمود خواهد یافت.

 

ورمزیار با اعلام اینکه شکاف نسلی از جمله شکاف‌های مهم و قابل توجه جامعه ایران محسوب می‌شود، تصریح کرد: شکاف نسلی به معنی وجود تفاوت‌های دانشی، گرایشی و رفتاری ما بین دو نسل با وجود پیوستگی‌های کلان متأثر از ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی است.

 

ورمزیار بیان کرد: با توجه به ساختار جوان جمعیت کشور سیمای شکاف نسلی بیش از گذشته نمایان است و این شکاف در حوزه­ خانواده نمود عینی می‌یابد.

 

وی با اشاره به این‌که فشارهای مدرسه و خانواده در اغلب موارد انگیزه فرار را در دختران بوجود می‌آورد، افزود: فرار از جدال‌های خانوادگی، فرار از مدرسه و فرار برای برقراری روابط عاشقانه از جمله انگیزه‌های مهم در این ر استا است.

 

ورمزیار ادامه داد: دسته اول دخترانی هستند که نمی‌توانند درگیری‌های بین فردی و مسایل خانوادگی خود را حل کنند و خشم زیادی را از طرف یک یا چند تن از اعضای خانواده حس می‌کنند و به همین علت محیط خانواده را ترک می‌کنند، در حالی‌که دسته دوم جوینده‌های خوشی هستند و به طرف افراد یا مکان‌هایی فرار می‌کنند که امکانات لازم برای انجام فعالیت ممنوع در خانه‌ را برای آنها فراهم می‌کنند.

 

این کارشناس ارشد جامعه شناسی با بیان این‌که فرار دختران از خانه یکی از معضلات اساسی است که بخشی از زمینه‌های آن، روانی و به دلیل درهم تنیدگی زندگی نوجوانان است، تصریح کرد: نوجوان تغییرات عمده گذر نسلی را به لحاظ روانی، اجتماعی و فیزیولوژیکی تجربه می‌کند.

 

وی افزود: زمانی‌که درهم تنیدگی سه جنبه یاد شده فراتر از کنترل نوجوانان باشد و نتواند خود را در یک حالت تعادلی قرار دهد، نوجوان با یک دوره اختلال و بحران مواجه می‌شود.

 

ورمزیار ادامه داد: فرار از خانه و محیط خانواده به عنوان یکی از واکنش‌های جبرانی به درهم تنیدگی روانی نوجوانی در آستانه جوانی است، با این حال ارزیابی فرد از درهم تنیدگی و شیوه مقابله با آن نیز بسیار مهم است، زمانی که موقعیتی تهدید کننده، خطرناک، لاعلاج، منفی و با اهمیت ارزیابی شود، تنیدگی زا است.

 

وی بیان کرد: آشکارترین تقسیم بندی درباره شیوه‌های مقابله، متمایز ساختن آنها در دو مقوله شیوه‌های مقابله مسئله محور و هیجان محور است.

 

ورمزیار تصریح کرد: برخی از نوجوانان که در شرایط نامطلوب قرار می گیرند و تنیدگی های زیادی را تجربه می کنند در مواجه با تنیدگی از روش های غیر انطباقی استفاده می کنند.

 

وی عنوان کرد: در حقیقت فرار بخشی از رفتار ناسازگارانه است که نوجوان مرتکب می‌شود که ابتدا برای رفع نیازهای عادی و یا پر کردن اوقات فراغت صورت می‌گیرد و بعد به اعمال نابهنجار (دزدی، ولگردی، سوء استفاده جنسی و…) روی می آورد و از همه مهمتر یافتن همسن و سالان خود در پارک‌ها، کوچه‌ها و خیابان‌هاست که در نهایت ممکن است منجر به تشکیل گروه‌های بزهکار شود.

 

کارشناس ارشد جامعه شناسی بیان کرد: نحوه واکنش دختران و پسران به موقعیت‌های تنیدگی زا متفاوت است. مشکلات خانوادگی و ارتباط با همسالان، انتقاد معلمان و مشکلات تحصیلی برای دختران بیشتر از پسران تنیدگی ایجاد می‌کند.

 

وی افزود: علت اینکه دختران و پسران واکنش متفاوتی به این موقعیت‌ها نشان می دهند این است که دختران بیشتر از پسران شکست خود را به توانایی نداشتن خود اسناد می‌دهند، در حالیکه پسران شکست را به مشکل بودن مسایل و تلاش نکردن بیشتر خود استناد می‌دهند.

 

وی ادامه داد: در اغلب دختران از اوایل نوجوانی با یک تصور ضعیف از خود، توقعات نسبتاً پایین از زندگی پدیدار می‌شود و در مقایسه با پسران نوجوان، ادراک منفی بیشتر و بدبینانه‌تری از خود دارند.

 

این کارشناس ارشد جامعه شناسی عنوان کرد: تجربه‌های نامساعد دوران کودکی، به مرور زمان منجر به شکل گیری خطاهای فکری می‌شود که تا وقوع یک رویداد تنیدگی زا (معمولاً دوران بلوغ) نهفته باقی می‌مانند. زمانی که یک موقعیت ضربه آفرین، به خصوص موقعیتی که شکست‌ها یا فقدان‌های زودرس را به همراه می آورد به وقوع بپیوندد، افکار منفی فراگیر بروز می‌کنند که خود را به شکل عزت نفس پایین نمایش می‌دهند.

 

وی ادامه داد: نظام شناختی فرد بواسطه رویدادهای گذشته شکل می‌گیرد.

 

ورمزیار عنوان کرد: نگرش‌های ناکارآمد که تحت تأثیر فرایندهای روانی نظیر «عزت نفس پایین » یا «عدم حرمت به خود» شکل می‌گیرد. در زمانی که فرد گرفتار شرایط تنیدگی زا قرار می‌گیرد زمینه مستعدی را برای افسردگی و سایر آشفتگی روانی فرد فراهم می‌کند.در چنین حالتی واکنش فرد به محرک‌های محیطی تحت تأثیر باورهای نظام شناختی شکل گرفته شده وی است.

 

وی یادآور شد: در صورتی این نظام شناختی تحت تأثیر عزت نفس پایین و نگرش‌های کمال گرایانه و غیر منعطف شکل گرفته باشد واکنش‌های وی به شیوه‌های مختلف از جمله فرار از موقعیت بحران زا (خانه) نمود می‌یابد.

 نظر دهید »

نحوه پوشش از دیدگاه پیامبر(ص)

02 تیر 1398 توسط مهناز دارابي

 

اوّل: پوشش حضرت فاطمه(س) در بیرون منزل همان دو پوشش قرآنی مستقل از یکدیگر به نام «خمار» و «جلباب» بوده است. بر این اساس نظر طرفداران دیدگاه سوم که جلباب را به خمار (مقنعه) معنی کرده اند، ردّ می گردد.

دوم: از عبارت «اشتملت بجلبابها» استفاده می شود جلباب پوششی سرتاسری مثل چادر بوده که تمام بدن حضرت را فرا می گرفته است، بنا بر این نظر طرفداران دیدگاه دوم که معتقد بودند جلباب تقریبا تا زانوها را می پوشاند نیز پذیرفته نمی شود.

شاهد چهارم: زمخشری در تفسیر «کشاف» و آلوسی در تفسیر «روح المعانی» از ابن عباس صحابی پیامبر اکرم(ص) و شاگرد امام علی(ع) در تفسیر قرآن نقل کرده اند: «جلباب پوششی است که از بالا تا پایین بدن را می پوشاند.» که با این شاهد، بطلان دیدگاه دوم اثبات می گردد.

گواه پنجم: احادیثی همچون حدیث نبوی: «لغیر ذی محرم أربعة أثواب: درع، خمار و جلباب و ازار؛ حجاب زن در برخورد با نامحرم چهار پوشش است: پیراهن، مقنعه، چادر و شلوار». در این حدیث از جلباب و خمار به عنوان دو پوشش مستقل و در عرض هم نام برده شده است، که بطلان دیدگاه دوم استفاده می شود. همچنین در برخی کتاب های لغت مثل «مصباح المنیر» فیومی آمده است: «الجلباب ثوب أوسع مِن الْخمار؛ جلباب لباس گسترده تر از خمار است» که ناهمگونی و مستقل بودن جلباب و خمار استفاده می شود.

نتیجه اینکه، با شواهد و قراین ذکر شده اثبات می گردد که از بین دیدگاههای پنج گانه، دیدگاه اوّل صحیح است.

3ـ کارکرد جلباب
برای فهمیدن کارکرد جلباب و چگونگی پوشش آن لازم است به این پرسش پاسخ داده شود که معنای «یدنین» در آیه جلباب چیست؟

«یدنین» از ریشه لغوی «دنو» و مصدر اِدناء؛ به معنای نزدیک کردن در مقابل دور کردن است.

دور نمودن هر چیز، مناسب با آن است، مثلاً دور کردن دشمن یعنی فاصله انداختن بین دشمن و خود؛ دور کردن اخلاق زشت یعنی آراسته شدن به صفات نیک و نابود کردن اخلاق ناشایست؛ دور کردن لباس یعنی کَندن و بیرون آوردن آن؛ در مقابل نزدیک کردن لباس یعنی پوشیدن آن. اما چرا قرآن از «دنو» و معنای نزدیک کردن استفاده کرده، ریشه های لغوی مثل ستر به معنای پوشاندن و پوشیدن را به کار نبرده است؟

کلمه چادر واژه ای است پهلوی که به دو صورت «چادُر و چادَر» به کار رفته است. در کتاب های لغت به خاستگاه فارسی و ایرانی بودن این واژه اشاره شده است.

جلباب پوششی فراگیر مثل چادر بوده که از بالای سر تا پا را می پوشانده است. این دیدگاه از کتاب های فراوانی استفاده می گردد.

پاسخ: به قرینه تقابل معنوی بین معنای نزدیک و دور کردن به نظر می رسد علت این باشد که دور کردن و کَندن لباس، همراه و ملازم با نوعی تنفّر و انزجار است، مثل وقتی که انسان هنگام خستگی، انزجارآمیز لباسش را دور می افکند. در مقابل، نزدیک کردن لباس به بدن، همراه و ملازم با قرابت و ارتباط معنوی می باشد.

قرآن مجید با استفاده از تعبیر «دنو» و نزدیکی در آیه جلباب به بانوان دستور داده است که جلباب را با علاقه بپوشند، تا با نوعی محافظت و دقت همراه باشد، نه مانند کسی که به صورت اجبار، لباسی را به تن می کند.

با این همه برخی تفسیرها از جمله تفسیر معتبر المیزان علامه طباطبایی، ادناء در آیه را به ستر و پوشاندن معنا کرده اند.

استاد مطهری نیز تصریح کرده است که مقصود از نزدیک ساختن جلباب، پوشاندن با آن می باشد، یعنی زنان وقتی می خواهند از خانه بیرون بروند، روسری بزرگ خود را بردارند؛ البته معنی لغوی «ادناء» و نزدیک ساختن چیزی، پوشانیدن با آن نیست بلکه از مورد چنین استفاده می شود.

وقتی به زن بگویند جامه ات را به خود نزدیک کن، مقصود این است که آن را رها نکن. آن را جمع و جور کن و خود را با آن بپوشان.

استفاده زنان از پوشش های بزرگ که بر سر می افکنده اند دو نوع بوده است:

یک نوع جنبه تشریفاتی و اسمی داشته است، همچنان که در عصر حاضر چادر داشتن بعضی بانوان صرفا جنبه تشریفاتی دارد و با چادر بدن خود را نمی پوشانند بلکه آن را رها می کنند. وضع چادر سرکردن شان نشان می دهد که اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند و از اینکه مورد بهره برداری چشم ها قرار بگیرند ابا و امتناعی ندارند.

نوع دیگر بر عکس بوده، زن چنان با مراقبت جامه های خویش را به خود می گیرد و آن را رها نمی کند که نشان می دهد اهل عفاف و حجاب است، که ناپاک دلان را نومید می سازد. تعلیل دنباله آیه جلباب «ذلِکَ أدْنی أنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ» مؤید نوع دوم است.

حال که آشکار گشت «یدنین» و «ادناء» در آیه به معنای پوشاندن است، در مورد کیفیت پوشش بدن با جلباب، برخی از تفاسیر از ابن سیرین نقل کرده اند: مراد قرار دادن جلباب و رداء بالای ابرو و گرد کردن و قرار دادن گوشه های جمع شده آن بالای بینی است.

کیفیت پوشش بیان شده برای جلباب همان کاری است که امروزه بسیاری از دختران و زنان مؤمن و مسلمان چادرپوش (که حساسیت بیشتری نسبت به رعایت حجاب دارند) انجام می دهند.

4ـ رنگ جلباب
شواهد و قراین متعدد لغوی و تاریخی اثبات می کند رنگ جلباب مشکی بوده است. در بحث معنای جلباب بیان شد که در اصل ریشه لغوی به معنای سوق دادن و پوشاندن است. معجم الوسیط نقل کرده است: «الجلب من کل شی ء غطائه و من اللیل ظلامه؛ جلب از هر چیزی به معنای پوشش و پرده آن است و مراد از جلب لیل نیز پرده سیاه و تاریک شب است.»

ابن منظور در لسان العرب گفته است: «جلابیب اللیل: استاره المظلمة؛ مراد از جلباب های شب، پرده های تاریک شب است.» بعضی دیگر از نویسندگان کتاب های لغت مثل فیروزآبادی، شرتونی و صفی پور ذکر کرده اند که جلب به معنای سواد و سیاهی است. برخی کتاب های لغوی معتبر و اصیل مانند «تهذیب اللغه» و «لسان العرب» این مصراع از شعر عربی را آورده: «و جلب اللیل یطرده النهار؛ روز پرده سیاه شب را از بین می برد.» سپس تصریح کرده اند: «اراد بجلب اللیل: سواده؛ شاعر از «جلب لیل» تاریکی و سیاهی شب را قصد کرده است.»

[به نظر می رسد در استدلال یاد شده خلط واضحی صورت گرفته است. در تمام موارد یاد شده وصف رنگ از کاربرد کلمه «لیل» در کنار «جلب» فهمیده می شود نه اینکه در اصل مفهوم «جلب» رنگ سیاه نیز لحاظ شده باشد. ـ سردبیر]

علاوه بر قراین و شواهد فوق در برخی از کتاب هایی که در باره انواع لباس های اسلامی نوشته شده، جلباب به پوشش گسترده مشکی (که بانوان روی لباس های دیگر می پوشند) معنا شده است. بنابراین جلباب از ریشه لغوی «جلب» است که در آن رنگ سیاه نیز لحاظ شده است.

 نظر دهید »

منظور از جلباب جیست

02 تیر 1398 توسط مهناز دارابي

ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب های خود را بر خویش فرو افکنند. این کار برای اینکه شناخته نشوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند بهتر است (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»

مفهوم، اندازه، کارکرد و رنگ جلباب
1ـ مفهوم جلباب
اصل ریشه لغوی جلباب، «جیم»، «لام» و «باء» است که طبق نقل برخی کتاب های لغت مثل معجم مقاییس اللغه دارای دو معناست:

معنای اوّل آوردن شی ء از جایی به جایی،

و معنای دوم چیزی که شی ء دیگر را می پوشاند.

جلباب از معنای دوم مشتق شده است. واژه جلباب (با کسر جیم) در اصل مصدر فعل رباعی «جلبب» است که از مصدر اسم ذات اراده شده، نام پوشش ویژه ای قرار گرفته است. تعبیر از اسم ذات به وسیله مصدر، باعث شده است که مبالغه در پوشاندن را بفهماند، به گونه ای که دلالت بر معنای پوشش بزرگ و کامل کند.

یکی از واژه های قرآنی که اختلاف در تفسیر معنای آن وجود دارد، واژه جلباب است. چه بسا خاستگاه اختلاف، اختلاف آداب و رسوم و نوع پوشش ها براساس زمان ها و مکان های مختلف باشد.

گفته شد که جلباب نام پوشش ویژه ای است؛ این پوشش چیست و ویژگی های آن چه می باشد؟ یکی از واژه های قرآنی که اختلاف در تفسیر معنای آن وجود دارد، واژه جلباب است. چه بسا خاستگاه اختلاف، اختلاف آداب و رسوم و نوع پوشش ها براساس زمان ها و مکان های مختلف باشد. مهم این است که بررسی شود جلباب هنگام نزول آیه به چه معنا و مفهومی بوده است. به رغم وجود اختلاف در تفسیر معنای جلباب حتی کسانی که تصریح کرده اند در معنای آن اختلاف است نیز قبول دارند که در اصل لغت به معنای پوشش گسترده و فراگیر است که ظاهر و روی همه بدن را می پوشاند.

گرچه در اسم گذاری برای بیان پوشش گسترده از واژه ها و تعبیرهای همانند و نزدیک به هم مثل ملائه، عبائه، رداء، ازار و کساء استفاده کرده اند ولی همه الفاظ مختلف بیان کننده معنای پوشش سرتاسری و کامل است که قسمت های بیرونی و ظاهری بدن را می پوشاند و روی لباس های دیگر پوشیده می شود.

در ادامه ملاحظه خواهید کرد که بسیاری از همین الفاظ و تعابیر در مورد نحوه پوشش زنان اهل بیت به کار رفته است.

در ایران و در زبان فارسی و فرهنگ های لغت عربی به فارسی، پوشش گسترده قرآنی (که برای حجاب و پوشش بانوان مسلمان در برخورد با نامحرم و در بیرون از منزل به کار می رود) با لفظ و اسم «چادر» شناخته می شود.

در دوره اسلامی چادر (Cador)یا چادَر (Cadar) (به عربی: Sader) به شکل تن پوشی رویی، بی آستین، گشاد و چیره بر بدن، توسط زنان در ایران با توجه به ضوابط پوشش اسلامی انتخاب گردید. در آیه 59 سوره احزاب، حکم شرعی این است که زنان هنگام بیرون رفتن از خانه می باید تن پوش های رویی را به دور خود بپیچند. جلباب، تن پوشی رویی بزرگ بوده که سر و بدن را می پوشانده، به نظر می رسد به معنای چادر امروزی باشد.

چادر (به عنوان یکی از کامل ترین انواع تن پوش های مورد قبول براساس معیارهای اسلامی) شکل یکسانی نداشته است. آثار ادبی این احتمال را می رساند که چادر در اصل روبنده یا تن پوشی بوده که کل بدن و صورت را در بر می گرفته است. چادر احتمالاً از پوشش مخصوص نماز که تن پوشی یکپارچه و کاملاً پوشاننده بوده، به جامه هم شکل زنان ایرانی در بیرون از خانه

از خانه پوشیده باشند

 نظر دهید »

راستگویی از دیدگاه علما

01 تیر 1398 توسط مهناز دارابي
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 42
  • 43
  • 44
  • ...
  • 45
  • ...
  • 46
  • 47
  • 48
  • ...
  • 49
  • ...
  • 50
  • 51
  • 52
  • ...
  • 70
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

زینب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

Random photo

شهید حمید سیاهکالی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس