زینب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

خواص تخم شربتی

29 خرداد 1398 توسط مهناز دارابي

خواص تخم شربتی از لاغری تا درمان درد معده

خواص تخم شربتی برای افرادی که می خواهند پوست و موی زیبایی داشته باشند و یا دردهای معده و گوارشی را درمان کنند عالی است. تخم شربت یکی از درمان های گیاهی فشارخون و آرامش اعصاب است.
مهم ترین خواص تخم شربتی برای سلامتی بدن
 تخم شربتی گیاهی خودرو، یک ساله و شبیه به ریحان ولی با برگ ها و تخم های ریزتر است. ساقه های آن مربع شکل و گلش مایل به قرمز و صورتی است. این گیاه در اوایل بهار در کوهستان ها و بیابان ها می روید.نام های دیگر این گیاه:بادروج، تره خراسانی، اوقیمن، حوک، بورنگ، صریرا و بادروج ابیض می باشد.


 تخم شربتی یک نوشیدنی لذت بخش و دارویی گیاهی است همچنین این گیاه در درمان بسیاری از بیماری های مفید است. این گیاه بومی آمریکای مرکزی بوده اما مانند ذرت به دیگر نقاط جهان نیز برده شده است. این گیاه را برای مصرف تخم آن می کارند، گرچه خود گیاه کاربرد تزئینی هم دارد. لعاب این دانه ها پس از جذب آب به صورت ژله ای درمی آید که می تواند برای رفع عطش مورد استفاده قرار گیرد. تخم شربتی خواص زیادی دارد و این گونه نیست که فقط برای فصل گرما توصیه شود.

 

فواید و خواص تخم شربتی برای سلامتی بدن
فواید و خواص بینظیر تخم شربتی
تخم شربتی از قدیم به عنوان یک نوشیدنی سنتی بین ایرانیان جای داشته که علاوه بر رفع تشنگی برای متعادل نگهداشتن فشارخون و لاغر شدن بسیار موثر است.

 بیماری های تنفسی را با تخم شربتی برطرف کنید

 تخم شربتی برای درمان بیماری های تنفسی مفید است.

  مخلوطی از آن با زنجبیل و عسل در درمان آسم، سرفه،

سرماخوردگی، آنفلوانزا و برونشیت موثر است.

نام دیگر تخم شربتی دانه چپا است که دانه های چیا سرشار از مواد مغذی هستند و به نوعی قهرمان گمنام هستند. منیزم، که به کاهش کورتیزول ( هورمون استرس ) کمک میکند. باز هم برای استفاده از این ماده ی معدنی دلیل میخواهید؟ پایین بودن سطح منیزیم بدن باعث سردرد و خستگی میشود. دانه های چیا همچنین حاوی ترپیتوفان و آمینو اسید هستند که میتوانند به بدنتان کمک کنند سروتونین تولید کند. سروتونین به بدن کمک میکند با اضطراب مبارزه کند و الگویی منظم تر داشته باشد.

 زغال اخته برای داشتن میزان بالای آنتی اکسیدان همیشه مورد ستایش بوده است. اما حالا میخواهیم دانه ی چیا را به شما معرفی کنیم. میزان آنتی اکسیدان موجود در یک وعده از دانه ی چیا سه برابر قوی تر از آنچه در زغال اخته وجود دارد است. آنتی اکسیدان ها برای سلامت ضروری هستند، چون از سلول ها در برابر رادیکال های آزاد دفاع میکنند. آنتی اکسیدان ها از پوست نیز مراقبت میکنند.

 نظر دهید »

زندگینامه شهید همدانی مدافع حرم

29 خرداد 1398 توسط مهناز دارابي


زندگینامه شهید مدافع حرم؛ سردار حسین همدانی
شهید حسین همدانی به سبب هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری شد.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ شهید حسین همدانی از شهدای مدافع حرم مطهر حضرت زینب (س)، در سال 1329 و در شهرستان همدان دیده به جهان گشود.

وی در همان سال های آغازین جوانی با حضور در محضر آیت الله شهید مدنی به مبارزه با رژیم شاهنشاهی پرداخت. سردار همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پایه‌گذار و موسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همدان بود. در کارنامه درخشان این شهید بزرگوار سوابق و مسئولیت های بسیار و چشمگیری دیده می‌شود. همچنین وی مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری بوده که به سبب هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس آن را دریافت کرده است.

زندگینامه شهید مدافع حرم؛ سردار حسین همدانی

سردار حسین همدانی آخرین ماموریتش، دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (س) و کمک به مردم سوریه برای رهایی از دست گروهک صهیونیستی تکفیری داعش بود که در همین راه و در حالی که 61 سال از عمرت بابرکتشان می گذشت، در تاریخ 16 مهر 1394 دعوت حق را لبیک گفته و به شهادت رسیدند.


* خاطراتی از شهید همدانی:

** پسر شهید همدانی در مشهد گفت: پدرم در وصیت نامه خود یک پیشنهاد خوب دارند و آن اینکه اگر امکان داشت، هر شخصی که وصیت‌نامه من را می‌خواند، برای من یک روز نماز و روزه به جای آورد که اگر در آن عالم در کنار هم بودیم جبران کنم.

** فردای عید غدیر بود. قرار بود قبل از اعزام مجددش و رفتن به ماموریت به کارهای اداری و غیر اداری بپردازد و سر و سامانش بدهد. مدتی در اتاق مشغول بودم. جانمازش مانند همیشه رو به قبله باز بود. بلند شدم و بیرون رفتم. چشم هایم از تعجب گرد شد؛ حاج آقا جلوی در فریزر بود و مشغول تمیز کردن آن! گفتم: مگه شما بیرون نبودید؟ کی آمدید من متوجه نشدم؟! چرا زحمت می کشید؟ نگذاشت حرفم را ادامه بدهم؛ لبخندی زد و گفت: دیدم کمرت درد می کند، گفتم قبل از رفتن دستی به این فریزر بکشم شما اذیت نشی…

زندگینامه شهید مدافع حرم؛ سردار حسین همدانی

** سردار همدانی نمونه واقعی یک انسان کامل به شمار می‌رفت. با دشمنان و دوستانش بزرگ‌منشانه برخورد می‌کرد و اگر کسی اشتباه و خطایی می‌کرد، سردار همدانی به راحتی از آن چشم می‌پوشید. نگاه پدرم به دنیا نگاهی نبود که درگیر دنیا باشد و چیزی را برای خود نخواست و معتقد بود دنیا محل گذر و عبور است و در زندگی و رفتار خود این مسئله را همیشه رعایت می‌کرد. مدتی قبل از رفتنشان با پدرم دیدار داشتم و ایشان به خانواده‌ گفتند که شاید این آخرین ماموریتم باشد. مادرم هم به ایشان گفت من به شرطی با این ماموریت موافقم که اگر شهید شدی، من را نیز شفاعت کنی. پدرم در آخرین دیدار خود حتی تاکید کردند اگر من شهید شدم، من را همدان به خاک بسپارید و ما نیز با دلخوری به وی می‌‌گفتیم سردار نزد ما حرفی از رفتن نزن.

زندگینامه شهید مدافع حرم؛ سردار حسین همدانی

بخشی از وصیت‌نامه شهید حسین همدانی:

«خدا را هزاران بار شکر به خاطر نعمت‌هایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شده‌اند. زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئه‌ها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملت‌ها، که سرآمد همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند. چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و 10 سال در اردوگاه‌های حزب بعث، صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد.

خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت‌ برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع). مگر می‌توان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامه‌ دهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنه ها و کمین ها عبور می دهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم.»‎

روحش شاد و یادش گرامی.

 

 نظر دهید »

زندگینامه شهدای هسته ای هحمدی روشن

29 خرداد 1398 توسط مهناز دارابي

مصطفی احمدی روشن شهید شاخص شهرستان همدان در سال 96
زندگینامه دانشمند هسته ای شهید مصطفی احمدی روشن
 
سه‌شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۱۲
اخبار
ساعت 8:30 صبح 21 دی ماه 1390، مصطفی احمدی روشن در حالیکه عازم محل کار خود بود، در خیابان شهید گل ‌نبی (میدان کتابی) و روبه ‌روی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طبابایی، هدف عملیات تروریستی دو موتورسوار قرار گرفت.
مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور ماه 1358 در بیمارستان بوعلی شهر همدان به دنیا آمد. خانواده پدری وی از نوادگان ملا مصطفی همدانی و مادر وی نواده‌‌‌ آیت الله مهدی مهدوی و اهل یزد هستند. رحیم احمدی روشن، پدر مصطفی، از درجه‌ داران شهربانی وقت بود که بعدها راننده مینی ‌بوس شد و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سال‌های بسیاری را به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت.

مصطفی احمدی روشن دارای 3 خواهر به نام های مرضیه، زهرا و فاطمه بود.

تحصیلات خود را در زادگاهش همدان، آغاز کرد و پس از گذراندن دوره راهنمایی در مدرسه خیام، دوره متوسطه را در رشته ریاضی فیزیک دبیرستان ابن سینا همدان به اتمام رساند و پس از آن در آزمون سراسری دانشگاه ها شرکت کرد.
در سال 1377 وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و تحصیلات خود را در رشته مهندسی شیمی آغاز کرد. از بسیجیان فعال دانشگاه بود و در دوران دانشجویی به عنوان مسئول فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد.

در سال 1381 در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد و در همین رشته در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد و پس از آن وارد مرحله دکترای رشته نانو بیوتکنولوژی شد. در دوران تحصیل در دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جداسازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام شد، همکاری داشت و چندین مقاله ISI به زبان های انگلیسی و فارسی در مجلات معتبر علمی جهان به چاپ رساند.
در 25 بهمن ماه 1390، پس از شهادت، به شهید مصطفی احمدی روشن مدرک دکترای افتخاری در رشته نانو بیوتکنولوژی از دانشگاه تهران اعطا شد.

همسر وی فاطمه بلوری کاشانی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته شیمی دانشگاه صنعت شریف است که در سال 1382 با مصطفی عقد ازدواج بست و بعد از یک سال و نیم زندگی مشترک خود را آغاز کردند. حاصل این ازدواج یک پسر به نام «علی» است که ار شهید احمدی روشن به یادگار مانده است.

فاطمه بلوری کاشانی از نحوه آشنایی و ازدواج خود با شهید مصطفی احمدی روشن می گوید: نحوه آشنایی ما به دوران فعالیت در بسیج دانشجویی دانشگاه صنعت شریف برمی‌گردد.

آقا مصطفی مسئول فرهنگی بسیج آقایان و من اگرچه مسئولیت خاصی نداشتم اما به عنوان بسیجی عادی در بسیج حضور داشتم و علاقه ‌ام به فعالیت‌‌ها و اهداف بسیج باعث شد با بسیج در ارتباط باشم و در فعالیت‌هایشان شرکت کنم.

در اردوی جنوب سال 1379، من همراه گروه بودم و مصطفی هم چون مسئولیت داشت گروه را همراهی می ‌کرد و مسئول برپایی این اردو بود. مصطفی از طریق همسر یکی از دوستانش که همراه ما بود پیغامی برای من فرستاد مبنی بر اینکه آیا قصد ازدواج دارم یا خیر.

بعد از اردوی جنوب هر دوی ما در کلاس‌های اخلاق در محضر استاد یوسفی که جانباز شیمیایی 75 درصد بود، شرکت داشتیم. دوباره پیغام توسط یکی از دوستان مصطفی رسید و اصرار کرده بود. برای همین من یک جلسه با مصطفی صحبت کردم و شرایط خودم را گفتم. وی هم پذیرفت که مدت زمانی صبر کند.

آقا مصطفی ویژگی‌های بسیار زیادی داشت. زمانی که قرار بود با من ازدواج کند، یک جوان ساده و اهل شهر همدان بود که درسش هنوز تمام نشده بود و سرشار از عشق برای رسیدن به هدف والایش بود و صداقت بسیار زیادی داشت.

آقا مصطفی، غرق در اهل بیت علیه‌ السلام بود و 90 درصد صحبت‌هایش درباره حضرت علی(ع) بود. در نهایت این خصوصیات باعث شد با شهید احمدی‌ روشن ازدواج کنم.

مصطفی احمدی روشن پس از اخذ مدرک کارشناسی از رشته مهندسی شیمی، علیرغم اینکه همزمان موقعیت های کاری دیگری داشت با توانمندی های خود وارد سازمان انرژی اتمی شد. سال 1383-1382 برای فعالیت در سازمان انرژی اتمی، پدر و مادرش را راضی کرد تا وارد این کار شود.
مصطفی یکی از پایه گذاران سایت هسته ای نطنز بود. تاثیر بسیار مطلوبی در بخش تامین کالاها و خرید تجهیزات هسته ای در حوزه غنی سازی در زمان تحریم ها داشت که در مدت حضورش به عنوان معاون بازرگانی، کالاها به موقع، به تعداد و با کیفیت تأمین می شد و در همه جا از پیمانکاران خود دفاع میکرد.
با وجود اینکه به عنوان معاون بازرگانی سایت نطنز فعالیت می کرد اما به گفته یکی از همکارانش، در تعبیر علمی، معاونت توسعه فناوری و تکنولوژی را بر عهده داشت.
یکی از همکاران شهید احمدی روشن درباره علاقمندی و پشتکار وی به خصوص در دوران تعلیق عنوان می گوید: مصطفی خودش تعریف می کرد که تمام دوران تعلیق به شدت فعال بودم حتی خیلی فعال تر از دورانی که تعلیق را شکسته بودند، چرا که می دانستم یک روزی باید این تعلیقات برداشته شود و آن روز نظام نیاز دارد و زمانی هم برای تعلیق از ما گرفته شده، پس نظام باید بقدری سریع جلو رود و به این فناوری برسد که این فرصتی که از ما گرفته شده، جبران شود. بنابراین من باید 10 برابر کار کنم، من باید خودم را تجهیز به دانش فنی کنم و به شدت مطالعه کنم تا خودم را کاملا آماده کنم بعد از اینکه تعلیق برداشته شد کمک کنم کار سرعت پیدا کند، کمک کنم مسیر کوتاه تر شود.
به روایت از همسر شهید احمدی روشن: بارها و بارها آقا مصطفی درباره سایت نطنز گفته بود که اینجا را طوری می سازم که مقام معظم رهبری دوست دارند، تمام هدف شهید احمدی روشن در سایت نطنز با توجه به تمام مشکلاتی که وجود داشت این بود که نتیجه اش را به نایب امام زمان(ع) برساند.

مصطفی احمدی روشن مدیریت در نیروگاه نطنز اصفهان در بخش تامین کالا و خرید تجهیزات هسته ای در بخش غنی سازی، پایه گذاری اولین غنی سازی منجر به تولید اورانیوم به غنای 3/5 تا 5 درصد و تشکیل و راهبری تیم های مهار ویروس رایانه ای استاکس ‌نت را در کارنامه اجرایی خود داشت.

سرانجام ساعت 8:30 صبح 21 دی ماه 1390، مصطفی احمدی روشن در حالیکه عازم محل کار خود بود، در خیابان شهید گل ‌نبی (میدان کتابی) و روبه ‌روی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طبابایی، هدف عملیات تروریستی دو موتورسوار قرار گرفت.

دو تروریست موتورسوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی به خودروی وی که یک دستگاه خودروی پژو 405 بود، او را به شهادت رساندند.
با انفجار این بمب مهندس احمدی روشن بلافاصله به شهادت رسید و رضا قشقایی فرد، راننده خودرو نیز به شدت مجروح شد و ساعتی بعد در بیمارستان رسالت تهران بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید مصطفی احمدی ‌روشن پس از نماز جمعه روز 24 دی‌ ماه و با همراهی سیل عظیم عاشقانی که برای تشییع وی آمده بودند، در جوار امام‌ زاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

مصطفی احمدی روشن شهید شاخص شهرستان همدان در سال 96
زندگینامه دانشمند هسته ای شهید مصطفی احمدی روشن
 
سه‌شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۱۲
اخبار
ساعت 8:30 صبح 21 دی ماه 1390، مصطفی احمدی روشن در حالیکه عازم محل کار خود بود، در خیابان شهید گل ‌نبی (میدان کتابی) و روبه ‌روی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طبابایی، هدف عملیات تروریستی دو موتورسوار قرار گرفت.
مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور ماه 1358 در بیمارستان بوعلی شهر همدان به دنیا آمد. خانواده پدری وی از نوادگان ملا مصطفی همدانی و مادر وی نواده‌‌‌ آیت الله مهدی مهدوی و اهل یزد هستند. رحیم احمدی روشن، پدر مصطفی، از درجه‌ داران شهربانی وقت بود که بعدها راننده مینی ‌بوس شد و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سال‌های بسیاری را به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت.

مصطفی احمدی روشن دارای 3 خواهر به نام های مرضیه، زهرا و فاطمه بود.

تحصیلات خود را در زادگاهش همدان، آغاز کرد و پس از گذراندن دوره راهنمایی در مدرسه خیام، دوره متوسطه را در رشته ریاضی فیزیک دبیرستان ابن سینا همدان به اتمام رساند و پس از آن در آزمون سراسری دانشگاه ها شرکت کرد.
در سال 1377 وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و تحصیلات خود را در رشته مهندسی شیمی آغاز کرد. از بسیجیان فعال دانشگاه بود و در دوران دانشجویی به عنوان مسئول فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد.

در سال 1381 در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد و در همین رشته در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد و پس از آن وارد مرحله دکترای رشته نانو بیوتکنولوژی شد. در دوران تحصیل در دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جداسازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام شد، همکاری داشت و چندین مقاله ISI به زبان های انگلیسی و فارسی در مجلات معتبر علمی جهان به چاپ رساند.
در 25 بهمن ماه 1390، پس از شهادت، به شهید مصطفی احمدی روشن مدرک دکترای افتخاری در رشته نانو بیوتکنولوژی از دانشگاه تهران اعطا شد.

همسر وی فاطمه بلوری کاشانی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته شیمی دانشگاه صنعت شریف است که در سال 1382 با مصطفی عقد ازدواج بست و بعد از یک سال و نیم زندگی مشترک خود را آغاز کردند. حاصل این ازدواج یک پسر به نام «علی» است که ار شهید احمدی روشن به یادگار مانده است.

فاطمه بلوری کاشانی از نحوه آشنایی و ازدواج خود با شهید مصطفی احمدی روشن می گوید: نحوه آشنایی ما به دوران فعالیت در بسیج دانشجویی دانشگاه صنعت شریف برمی‌گردد.

آقا مصطفی مسئول فرهنگی بسیج آقایان و من اگرچه مسئولیت خاصی نداشتم اما به عنوان بسیجی عادی در بسیج حضور داشتم و علاقه ‌ام به فعالیت‌‌ها و اهداف بسیج باعث شد با بسیج در ارتباط باشم و در فعالیت‌هایشان شرکت کنم.

در اردوی جنوب سال 1379، من همراه گروه بودم و مصطفی هم چون مسئولیت داشت گروه را همراهی می ‌کرد و مسئول برپایی این اردو بود. مصطفی از طریق همسر یکی از دوستانش که همراه ما بود پیغامی برای من فرستاد مبنی بر اینکه آیا قصد ازدواج دارم یا خیر.

بعد از اردوی جنوب هر دوی ما در کلاس‌های اخلاق در محضر استاد یوسفی که جانباز شیمیایی 75 درصد بود، شرکت داشتیم. دوباره پیغام توسط یکی از دوستان مصطفی رسید و اصرار کرده بود. برای همین من یک جلسه با مصطفی صحبت کردم و شرایط خودم را گفتم. وی هم پذیرفت که مدت زمانی صبر کند.

آقا مصطفی ویژگی‌های بسیار زیادی داشت. زمانی که قرار بود با من ازدواج کند، یک جوان ساده و اهل شهر همدان بود که درسش هنوز تمام نشده بود و سرشار از عشق برای رسیدن به هدف والایش بود و صداقت بسیار زیادی داشت.

آقا مصطفی، غرق در اهل بیت علیه‌ السلام بود و 90 درصد صحبت‌هایش درباره حضرت علی(ع) بود. در نهایت این خصوصیات باعث شد با شهید احمدی‌ روشن ازدواج کنم.

مصطفی احمدی روشن پس از اخذ مدرک کارشناسی از رشته مهندسی شیمی، علیرغم اینکه همزمان موقعیت های کاری دیگری داشت با توانمندی های خود وارد سازمان انرژی اتمی شد. سال 1383-1382 برای فعالیت در سازمان انرژی اتمی، پدر و مادرش را راضی کرد تا وارد این کار شود.
مصطفی یکی از پایه گذاران سایت هسته ای نطنز بود. تاثیر بسیار مطلوبی در بخش تامین کالاها و خرید تجهیزات هسته ای در حوزه غنی سازی در زمان تحریم ها داشت که در مدت حضورش به عنوان معاون بازرگانی، کالاها به موقع، به تعداد و با کیفیت تأمین می شد و در همه جا از پیمانکاران خود دفاع میکرد.
با وجود اینکه به عنوان معاون بازرگانی سایت نطنز فعالیت می کرد اما به گفته یکی از همکارانش، در تعبیر علمی، معاونت توسعه فناوری و تکنولوژی را بر عهده داشت.
یکی از همکاران شهید احمدی روشن درباره علاقمندی و پشتکار وی به خصوص در دوران تعلیق عنوان می گوید: مصطفی خودش تعریف می کرد که تمام دوران تعلیق به شدت فعال بودم حتی خیلی فعال تر از دورانی که تعلیق را شکسته بودند، چرا که می دانستم یک روزی باید این تعلیقات برداشته شود و آن روز نظام نیاز دارد و زمانی هم برای تعلیق از ما گرفته شده، پس نظام باید بقدری سریع جلو رود و به این فناوری برسد که این فرصتی که از ما گرفته شده، جبران شود. بنابراین من باید 10 برابر کار کنم، من باید خودم را تجهیز به دانش فنی کنم و به شدت مطالعه کنم تا خودم را کاملا آماده کنم بعد از اینکه تعلیق برداشته شد کمک کنم کار سرعت پیدا کند، کمک کنم مسیر کوتاه تر شود.
به روایت از همسر شهید احمدی روشن: بارها و بارها آقا مصطفی درباره سایت نطنز گفته بود که اینجا را طوری می سازم که مقام معظم رهبری دوست دارند، تمام هدف شهید احمدی روشن در سایت نطنز با توجه به تمام مشکلاتی که وجود داشت این بود که نتیجه اش را به نایب امام زمان(ع) برساند.

مصطفی احمدی روشن مدیریت در نیروگاه نطنز اصفهان در بخش تامین کالا و خرید تجهیزات هسته ای در بخش غنی سازی، پایه گذاری اولین غنی سازی منجر به تولید اورانیوم به غنای 3/5 تا 5 درصد و تشکیل و راهبری تیم های مهار ویروس رایانه ای استاکس ‌نت را در کارنامه اجرایی خود داشت.

سرانجام ساعت 8:30 صبح 21 دی ماه 1390، مصطفی احمدی روشن در حالیکه عازم محل کار خود بود، در خیابان شهید گل ‌نبی (میدان کتابی) و روبه ‌روی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طبابایی، هدف عملیات تروریستی دو موتورسوار قرار گرفت.

دو تروریست موتورسوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی به خودروی وی که یک دستگاه خودروی پژو 405 بود، او را به شهادت رساندند.
با انفجار این بمب مهندس احمدی روشن بلافاصله به شهادت رسید و رضا قشقایی فرد، راننده خودرو نیز به شدت مجروح شد و ساعتی بعد در بیمارستان رسالت تهران بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید مصطفی احمدی ‌روشن پس از نماز جمعه روز 24 دی‌ ماه و با همراهی سیل عظیم عاشقانی که برای تشییع وی آمده بودند، در جوار امام‌ زاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

مصطفی احمدی روشن شهید شاخص شهرستان همدان در سال 96
زندگینامه دانشمند هسته ای شهید مصطفی احمدی روشن
 
سه‌شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۱۲
اخبار
ساعت 8:30 صبح 21 دی ماه 1390، مصطفی احمدی روشن در حالیکه عازم محل کار خود بود، در خیابان شهید گل ‌نبی (میدان کتابی) و روبه ‌روی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طبابایی، هدف عملیات تروریستی دو موتورسوار قرار گرفت.
مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور ماه 1358 در بیمارستان بوعلی شهر همدان به دنیا آمد. خانواده پدری وی از نوادگان ملا مصطفی همدانی و مادر وی نواده‌‌‌ آیت الله مهدی مهدوی و اهل یزد هستند. رحیم احمدی روشن، پدر مصطفی، از درجه‌ داران شهربانی وقت بود که بعدها راننده مینی ‌بوس شد و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سال‌های بسیاری را به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت.

مصطفی احمدی روشن دارای 3 خواهر به نام های مرضیه، زهرا و فاطمه بود.

تحصیلات خود را در زادگاهش همدان، آغاز کرد و پس از گذراندن دوره راهنمایی در مدرسه خیام، دوره متوسطه را در رشته ریاضی فیزیک دبیرستان ابن سینا همدان به اتمام رساند و پس از آن در آزمون سراسری دانشگاه ها شرکت کرد.
در سال 1377 وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و تحصیلات خود را در رشته مهندسی شیمی آغاز کرد. از بسیجیان فعال دانشگاه بود و در دوران دانشجویی به عنوان مسئول فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد.

در سال 1381 در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد و در همین رشته در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد و پس از آن وارد مرحله دکترای رشته نانو بیوتکنولوژی شد. در دوران تحصیل در دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جداسازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام شد، همکاری داشت و چندین مقاله ISI به زبان های انگلیسی و فارسی در مجلات معتبر علمی جهان به چاپ رساند.
در 25 بهمن ماه 1390، پس از شهادت، به شهید مصطفی احمدی روشن مدرک دکترای افتخاری در رشته نانو بیوتکنولوژی از دانشگاه تهران اعطا شد.

همسر وی فاطمه بلوری کاشانی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته شیمی دانشگاه صنعت شریف است که در سال 1382 با مصطفی عقد ازدواج بست و بعد از یک سال و نیم زندگی مشترک خود را آغاز کردند. حاصل این ازدواج یک پسر به نام «علی» است که ار شهید احمدی روشن به یادگار مانده است.

فاطمه بلوری کاشانی از نحوه آشنایی و ازدواج خود با شهید مصطفی احمدی روشن می گوید: نحوه آشنایی ما به دوران فعالیت در بسیج دانشجویی دانشگاه صنعت شریف برمی‌گردد.

آقا مصطفی مسئول فرهنگی بسیج آقایان و من اگرچه مسئولیت خاصی نداشتم اما به عنوان بسیجی عادی در بسیج حضور داشتم و علاقه ‌ام به فعالیت‌‌ها و اهداف بسیج باعث شد با بسیج در ارتباط باشم و در فعالیت‌هایشان شرکت کنم.

در اردوی جنوب سال 1379، من همراه گروه بودم و مصطفی هم چون مسئولیت داشت گروه را همراهی می ‌کرد و مسئول برپایی این اردو بود. مصطفی از طریق همسر یکی از دوستانش که همراه ما بود پیغامی برای من فرستاد مبنی بر اینکه آیا قصد ازدواج دارم یا خیر.

بعد از اردوی جنوب هر دوی ما در کلاس‌های اخلاق در محضر استاد یوسفی که جانباز شیمیایی 75 درصد بود، شرکت داشتیم. دوباره پیغام توسط یکی از دوستان مصطفی رسید و اصرار کرده بود. برای همین من یک جلسه با مصطفی صحبت کردم و شرایط خودم را گفتم. وی هم پذیرفت که مدت زمانی صبر کند.

آقا مصطفی ویژگی‌های بسیار زیادی داشت. زمانی که قرار بود با من ازدواج کند، یک جوان ساده و اهل شهر همدان بود که درسش هنوز تمام نشده بود و سرشار از عشق برای رسیدن به هدف والایش بود و صداقت بسیار زیادی داشت.

آقا مصطفی، غرق در اهل بیت علیه‌ السلام بود و 90 درصد صحبت‌هایش درباره حضرت علی(ع) بود. در نهایت این خصوصیات باعث شد با شهید احمدی‌ روشن ازدواج کنم.

مصطفی احمدی روشن پس از اخذ مدرک کارشناسی از رشته مهندسی شیمی، علیرغم اینکه همزمان موقعیت های کاری دیگری داشت با توانمندی های خود وارد سازمان انرژی اتمی شد. سال 1383-1382 برای فعالیت در سازمان انرژی اتمی، پدر و مادرش را راضی کرد تا وارد این کار شود.
مصطفی یکی از پایه گذاران سایت هسته ای نطنز بود. تاثیر بسیار مطلوبی در بخش تامین کالاها و خرید تجهیزات هسته ای در حوزه غنی سازی در زمان تحریم ها داشت که در مدت حضورش به عنوان معاون بازرگانی، کالاها به موقع، به تعداد و با کیفیت تأمین می شد و در همه جا از پیمانکاران خود دفاع میکرد.
با وجود اینکه به عنوان معاون بازرگانی سایت نطنز فعالیت می کرد اما به گفته یکی از همکارانش، در تعبیر علمی، معاونت توسعه فناوری و تکنولوژی را بر عهده داشت.
یکی از همکاران شهید احمدی روشن درباره علاقمندی و پشتکار وی به خصوص در دوران تعلیق عنوان می گوید: مصطفی خودش تعریف می کرد که تمام دوران تعلیق به شدت فعال بودم حتی خیلی فعال تر از دورانی که تعلیق را شکسته بودند، چرا که می دانستم یک روزی باید این تعلیقات برداشته شود و آن روز نظام نیاز دارد و زمانی هم برای تعلیق از ما گرفته شده، پس نظام باید بقدری سریع جلو رود و به این فناوری برسد که این فرصتی که از ما گرفته شده، جبران شود. بنابراین من باید 10 برابر کار کنم، من باید خودم را تجهیز به دانش فنی کنم و به شدت مطالعه کنم تا خودم را کاملا آماده کنم بعد از اینکه تعلیق برداشته شد کمک کنم کار سرعت پیدا کند، کمک کنم مسیر کوتاه تر شود.
به روایت از همسر شهید احمدی روشن: بارها و بارها آقا مصطفی درباره سایت نطنز گفته بود که اینجا را طوری می سازم که مقام معظم رهبری دوست دارند، تمام هدف شهید احمدی روشن در سایت نطنز با توجه به تمام مشکلاتی که وجود داشت این بود که نتیجه اش را به نایب امام زمان(ع) برساند.

مصطفی احمدی روشن مدیریت در نیروگاه نطنز اصفهان در بخش تامین کالا و خرید تجهیزات هسته ای در بخش غنی سازی، پایه گذاری اولین غنی سازی منجر به تولید اورانیوم به غنای 3/5 تا 5 درصد و تشکیل و راهبری تیم های مهار ویروس رایانه ای استاکس ‌نت را در کارنامه اجرایی خود داشت.

سرانجام ساعت 8:30 صبح 21 دی ماه 1390، مصطفی احمدی روشن در حالیکه عازم محل کار خود بود، در خیابان شهید گل ‌نبی (میدان کتابی) و روبه ‌روی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طبابایی، هدف عملیات تروریستی دو موتورسوار قرار گرفت.

دو تروریست موتورسوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی به خودروی وی که یک دستگاه خودروی پژو 405 بود، او را به شهادت رساندند.
با انفجار این بمب مهندس احمدی روشن بلافاصله به شهادت رسید و رضا قشقایی فرد، راننده خودرو نیز به شدت مجروح شد و ساعتی بعد در بیمارستان رسالت تهران بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید مصطفی احمدی ‌روشن پس از نماز جمعه روز 24 دی‌ ماه و با همراهی سیل عظیم عاشقانی که برای تشییع وی آمده بودند، در جوار امام‌ زاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

مصطفی احمدی روشن شهید شاخص شهرستان همدان در سال 96
زندگینامه دانشمند هسته ای شهید مصطفی احمدی روشن
 
سه‌شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۱۲
اخبار
ساعت 8:30 صبح 21 دی ماه 1390، مصطفی احمدی روشن در حالیکه عازم محل کار خود بود، در خیابان شهید گل ‌نبی (میدان کتابی) و روبه ‌روی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طبابایی، هدف عملیات تروریستی دو موتورسوار قرار گرفت.
مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور ماه 1358 در بیمارستان بوعلی شهر همدان به دنیا آمد. خانواده پدری وی از نوادگان ملا مصطفی همدانی و مادر وی نواده‌‌‌ آیت الله مهدی مهدوی و اهل یزد هستند. رحیم احمدی روشن، پدر مصطفی، از درجه‌ داران شهربانی وقت بود که بعدها راننده مینی ‌بوس شد و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سال‌های بسیاری را به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت.

مصطفی احمدی روشن دارای 3 خواهر به نام های مرضیه، زهرا و فاطمه بود.

تحصیلات خود را در زادگاهش همدان، آغاز کرد و پس از گذراندن دوره راهنمایی در مدرسه خیام، دوره متوسطه را در رشته ریاضی فیزیک دبیرستان ابن سینا همدان به اتمام رساند و پس از آن در آزمون سراسری دانشگاه ها شرکت کرد.
در سال 1377 وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و تحصیلات خود را در رشته مهندسی شیمی آغاز کرد. از بسیجیان فعال دانشگاه بود و در دوران دانشجویی به عنوان مسئول فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد.

در سال 1381 در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد و در همین رشته در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد و پس از آن وارد مرحله دکترای رشته نانو بیوتکنولوژی شد. در دوران تحصیل در دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جداسازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام شد، همکاری داشت و چندین مقاله ISI به زبان های انگلیسی و فارسی در مجلات معتبر علمی جهان به چاپ رساند.
در 25 بهمن ماه 1390، پس از شهادت، به شهید مصطفی احمدی روشن مدرک دکترای افتخاری در رشته نانو بیوتکنولوژی از دانشگاه تهران اعطا شد.

همسر وی فاطمه بلوری کاشانی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته شیمی دانشگاه صنعت شریف است که در سال 1382 با مصطفی عقد ازدواج بست و بعد از یک سال و نیم زندگی مشترک خود را آغاز کردند. حاصل این ازدواج یک پسر به نام «علی» است که ار شهید احمدی روشن به یادگار مانده است.

فاطمه بلوری کاشانی از نحوه آشنایی و ازدواج خود با شهید مصطفی احمدی روشن می گوید: نحوه آشنایی ما به دوران فعالیت در بسیج دانشجویی دانشگاه صنعت شریف برمی‌گردد.

آقا مصطفی مسئول فرهنگی بسیج آقایان و من اگرچه مسئولیت خاصی نداشتم اما به عنوان بسیجی عادی در بسیج حضور داشتم و علاقه ‌ام به فعالیت‌‌ها و اهداف بسیج باعث شد با بسیج در ارتباط باشم و در فعالیت‌هایشان شرکت کنم.

در اردوی جنوب سال 1379، من همراه گروه بودم و مصطفی هم چون مسئولیت داشت گروه را همراهی می ‌کرد و مسئول برپایی این اردو بود. مصطفی از طریق همسر یکی از دوستانش که همراه ما بود پیغامی برای من فرستاد مبنی بر اینکه آیا قصد ازدواج دارم یا خیر.

بعد از اردوی جنوب هر دوی ما در کلاس‌های اخلاق در محضر استاد یوسفی که جانباز شیمیایی 75 درصد بود، شرکت داشتیم. دوباره پیغام توسط یکی از دوستان مصطفی رسید و اصرار کرده بود. برای همین من یک جلسه با مصطفی صحبت کردم و شرایط خودم را گفتم. وی هم پذیرفت که مدت زمانی صبر کند.

آقا مصطفی ویژگی‌های بسیار زیادی داشت. زمانی که قرار بود با من ازدواج کند، یک جوان ساده و اهل شهر همدان بود که درسش هنوز تمام نشده بود و سرشار از عشق برای رسیدن به هدف والایش بود و صداقت بسیار زیادی داشت.

آقا مصطفی، غرق در اهل بیت علیه‌ السلام بود و 90 درصد صحبت‌هایش درباره حضرت علی(ع) بود. در نهایت این خصوصیات باعث شد با شهید احمدی‌ روشن ازدواج کنم.

مصطفی احمدی روشن پس از اخذ مدرک کارشناسی از رشته مهندسی شیمی، علیرغم اینکه همزمان موقعیت های کاری دیگری داشت با توانمندی های خود وارد سازمان انرژی اتمی شد. سال 1383-1382 برای فعالیت در سازمان انرژی اتمی، پدر و مادرش را راضی کرد تا وارد این کار شود.
مصطفی یکی از پایه گذاران سایت هسته ای نطنز بود. تاثیر بسیار مطلوبی در بخش تامین کالاها و خرید تجهیزات هسته ای در حوزه غنی سازی در زمان تحریم ها داشت که در مدت حضورش به عنوان معاون بازرگانی، کالاها به موقع، به تعداد و با کیفیت تأمین می شد و در همه جا از پیمانکاران خود دفاع میکرد.
با وجود اینکه به عنوان معاون بازرگانی سایت نطنز فعالیت می کرد اما به گفته یکی از همکارانش، در تعبیر علمی، معاونت توسعه فناوری و تکنولوژی را بر عهده داشت.
یکی از همکاران شهید احمدی روشن درباره علاقمندی و پشتکار وی به خصوص در دوران تعلیق عنوان می گوید: مصطفی خودش تعریف می کرد که تمام دوران تعلیق به شدت فعال بودم حتی خیلی فعال تر از دورانی که تعلیق را شکسته بودند، چرا که می دانستم یک روزی باید این تعلیقات برداشته شود و آن روز نظام نیاز دارد و زمانی هم برای تعلیق از ما گرفته شده، پس نظام باید بقدری سریع جلو رود و به این فناوری برسد که این فرصتی که از ما گرفته شده، جبران شود. بنابراین من باید 10 برابر کار کنم، من باید خودم را تجهیز به دانش فنی کنم و به شدت مطالعه کنم تا خودم را کاملا آماده کنم بعد از اینکه تعلیق برداشته شد کمک کنم کار سرعت پیدا کند، کمک کنم مسیر کوتاه تر شود.
به روایت از همسر شهید احمدی روشن: بارها و بارها آقا مصطفی درباره سایت نطنز گفته بود که اینجا را طوری می سازم که مقام معظم رهبری دوست دارند، تمام هدف شهید احمدی روشن در سایت نطنز با توجه به تمام مشکلاتی که وجود داشت این بود که نتیجه اش را به نایب امام زمان(ع) برساند.

مصطفی احمدی روشن مدیریت در نیروگاه نطنز اصفهان در بخش تامین کالا و خرید تجهیزات هسته ای در بخش غنی سازی، پایه گذاری اولین غنی سازی منجر به تولید اورانیوم به غنای 3/5 تا 5 درصد و تشکیل و راهبری تیم های مهار ویروس رایانه ای استاکس ‌نت را در کارنامه اجرایی خود داشت.

سرانجام ساعت 8:30 صبح 21 دی ماه 1390، مصطفی احمدی روشن در حالیکه عازم محل کار خود بود، در خیابان شهید گل ‌نبی (میدان کتابی) و روبه ‌روی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طبابایی، هدف عملیات تروریستی دو موتورسوار قرار گرفت.

دو تروریست موتورسوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی به خودروی وی که یک دستگاه خودروی پژو 405 بود، او را به شهادت رساندند.
با انفجار این بمب مهندس احمدی روشن بلافاصله به شهادت رسید و رضا قشقایی فرد، راننده خودرو نیز به شدت مجروح شد و ساعتی بعد در بیمارستان رسالت تهران بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید مصطفی احمدی ‌روشن پس از نماز جمعه روز 24 دی‌ ماه و با همراهی سیل عظیم عاشقانی که برای تشییع وی آمده بودند، در جوار امام‌ زاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

مصطفی احمدی روشن شهید شاخص شهرستان همدان در سال 96
زندگینامه دانشمند هسته ای شهید مصطفی احمدی روشن
 
سه‌شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۱۲
اخبار
ساعت 8:30 صبح 21 دی ماه 1390، مصطفی احمدی روشن در حالیکه عازم محل کار خود بود، در خیابان شهید گل ‌نبی (میدان کتابی) و روبه ‌روی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طبابایی، هدف عملیات تروریستی دو موتورسوار قرار گرفت.
مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور ماه 1358 در بیمارستان بوعلی شهر همدان به دنیا آمد. خانواده پدری وی از نوادگان ملا مصطفی همدانی و مادر وی نواده‌‌‌ آیت الله مهدی مهدوی و اهل یزد هستند. رحیم احمدی روشن، پدر مصطفی، از درجه‌ داران شهربانی وقت بود که بعدها راننده مینی ‌بوس شد و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سال‌های بسیاری را به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت.

مصطفی احمدی روشن دارای 3 خواهر به نام های مرضیه، زهرا و فاطمه بود.

تحصیلات خود را در زادگاهش همدان، آغاز کرد و پس از گذراندن دوره راهنمایی در مدرسه خیام، دوره متوسطه را در رشته ریاضی فیزیک دبیرستان ابن سینا همدان به اتمام رساند و پس از آن در آزمون سراسری دانشگاه ها شرکت کرد.
در سال 1377 وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و تحصیلات خود را در رشته مهندسی شیمی آغاز کرد. از بسیجیان فعال دانشگاه بود و در دوران دانشجویی به عنوان مسئول فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد.

در سال 1381 در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد و در همین رشته در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد و پس از آن وارد مرحله دکترای رشته نانو بیوتکنولوژی شد. در دوران تحصیل در دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جداسازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام شد، همکاری داشت و چندین مقاله ISI به زبان های انگلیسی و فارسی در مجلات معتبر علمی جهان به چاپ رساند.
در 25 بهمن ماه 1390، پس از شهادت، به شهید مصطفی احمدی روشن مدرک دکترای افتخاری در رشته نانو بیوتکنولوژی از دانشگاه تهران اعطا شد.

همسر وی فاطمه بلوری کاشانی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته شیمی دانشگاه صنعت شریف است که در سال 1382 با مصطفی عقد ازدواج بست و بعد از یک سال و نیم زندگی مشترک خود را آغاز کردند. حاصل این ازدواج یک پسر به نام «علی» است که ار شهید احمدی روشن به یادگار مانده است.

فاطمه بلوری کاشانی از نحوه آشنایی و ازدواج خود با شهید مصطفی احمدی روشن می گوید: نحوه آشنایی ما به دوران فعالیت در بسیج دانشجویی دانشگاه صنعت شریف برمی‌گردد.

آقا مصطفی مسئول فرهنگی بسیج آقایان و من اگرچه مسئولیت خاصی نداشتم اما به عنوان بسیجی عادی در بسیج حضور داشتم و علاقه ‌ام به فعالیت‌‌ها و اهداف بسیج باعث شد با بسیج در ارتباط باشم و در فعالیت‌هایشان شرکت کنم.

در اردوی جنوب سال 1379، من همراه گروه بودم و مصطفی هم چون مسئولیت داشت گروه را همراهی می ‌کرد و مسئول برپایی این اردو بود. مصطفی از طریق همسر یکی از دوستانش که همراه ما بود پیغامی برای من فرستاد مبنی بر اینکه آیا قصد ازدواج دارم یا خیر.

بعد از اردوی جنوب هر دوی ما در کلاس‌های اخلاق در محضر استاد یوسفی که جانباز شیمیایی 75 درصد بود، شرکت داشتیم. دوباره پیغام توسط یکی از دوستان مصطفی رسید و اصرار کرده بود. برای همین من یک جلسه با مصطفی صحبت کردم و شرایط خودم را گفتم. وی هم پذیرفت که مدت زمانی صبر کند.

آقا مصطفی ویژگی‌های بسیار زیادی داشت. زمانی که قرار بود با من ازدواج کند، یک جوان ساده و اهل شهر همدان بود که درسش هنوز تمام نشده بود و سرشار از عشق برای رسیدن به هدف والایش بود و صداقت بسیار زیادی داشت.

آقا مصطفی، غرق در اهل بیت علیه‌ السلام بود و 90 درصد صحبت‌هایش درباره حضرت علی(ع) بود. در نهایت این خصوصیات باعث شد با شهید احمدی‌ روشن ازدواج کنم.

مصطفی احمدی روشن پس از اخذ مدرک کارشناسی از رشته مهندسی شیمی، علیرغم اینکه همزمان موقعیت های کاری دیگری داشت با توانمندی های خود وارد سازمان انرژی اتمی شد. سال 1383-1382 برای فعالیت در سازمان انرژی اتمی، پدر و مادرش را راضی کرد تا وارد این کار شود.
مصطفی یکی از پایه گذاران سایت هسته ای نطنز بود. تاثیر بسیار مطلوبی در بخش تامین کالاها و خرید تجهیزات هسته ای در حوزه غنی سازی در زمان تحریم ها داشت که در مدت حضورش به عنوان معاون بازرگانی، کالاها به موقع، به تعداد و با کیفیت تأمین می شد و در همه جا از پیمانکاران خود دفاع میکرد.
با وجود اینکه به عنوان معاون بازرگانی سایت نطنز فعالیت می کرد اما به گفته یکی از همکارانش، در تعبیر علمی، معاونت توسعه فناوری و تکنولوژی را بر عهده داشت.
یکی از همکاران شهید احمدی روشن درباره علاقمندی و پشتکار وی به خصوص در دوران تعلیق عنوان می گوید: مصطفی خودش تعریف می کرد که تمام دوران تعلیق به شدت فعال بودم حتی خیلی فعال تر از دورانی که تعلیق را شکسته بودند، چرا که می دانستم یک روزی باید این تعلیقات برداشته شود و آن روز نظام نیاز دارد و زمانی هم برای تعلیق از ما گرفته شده، پس نظام باید بقدری سریع جلو رود و به این فناوری برسد که این فرصتی که از ما گرفته شده، جبران شود. بنابراین من باید 10 برابر کار کنم، من باید خودم را تجهیز به دانش فنی کنم و به شدت مطالعه کنم تا خودم را کاملا آماده کنم بعد از اینکه تعلیق برداشته شد کمک کنم کار سرعت پیدا کند، کمک کنم مسیر کوتاه تر شود.
به روایت از همسر شهید احمدی روشن: بارها و بارها آقا مصطفی درباره سایت نطنز گفته بود که اینجا را طوری می سازم که مقام معظم رهبری دوست دارند، تمام هدف شهید احمدی روشن در سایت نطنز با توجه به تمام مشکلاتی که وجود داشت این بود که نتیجه اش را به نایب امام زمان(ع) برساند.

مصطفی احمدی روشن مدیریت در نیروگاه نطنز اصفهان در بخش تامین کالا و خرید تجهیزات هسته ای در بخش غنی سازی، پایه گذاری اولین غنی سازی منجر به تولید اورانیوم به غنای 3/5 تا 5 درصد و تشکیل و راهبری تیم های مهار ویروس رایانه ای استاکس ‌نت را در کارنامه اجرایی خود داشت.

سرانجام ساعت 8:30 صبح 21 دی ماه 1390، مصطفی احمدی روشن در حالیکه عازم محل کار خود بود، در خیابان شهید گل ‌نبی (میدان کتابی) و روبه ‌روی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طبابایی، هدف عملیات تروریستی دو موتورسوار قرار گرفت.

دو تروریست موتورسوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی به خودروی وی که یک دستگاه خودروی پژو 405 بود، او را به شهادت رساندند.
با انفجار این بمب مهندس احمدی روشن بلافاصله به شهادت رسید و رضا قشقایی فرد، راننده خودرو نیز به شدت مجروح شد و ساعتی بعد در بیمارستان رسالت تهران بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید مصطفی احمدی ‌روشن پس از نماز جمعه روز 24 دی‌ ماه و با همراهی سیل عظیم عاشقانی که برای تشییع وی آمده بودند، در جوار امام‌ زاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

 نظر دهید »

وصیت نامه شهدا

28 خرداد 1398 توسط مهناز دارابي

وصیت نامه شهید حسن نوفلاح

منم بنده ذلیل و ناتوان درگاهت میدانم که مرا دوست داشتی و با اینکه توبه ام را شکستم باز با روی باز و گشاده مرا پذیرفتی و به من لطف کردی که مرا به این مکان مقدس آوردی و زبانم را به حمدو ثنای خود آشنا ساختی و باطنم را به دوستی خود آشنا کردی و علاقه ام را به چهارده معصومت افزون کردی زبانم را به ذکر و دعا به در گاهت آشنا نمودی و مرا در راهی که در پیش داشتم ثابت قدم گردانیدی

 نظر دهید »

وصیت نامه شهدا

28 خرداد 1398 توسط مهناز دارابي

 

 


 

زندگی‌نامه و وصیت‌نامه شهید محمد بروجردی
 
شما اینجا هستید
صفحه اصلی » وصیت نامه شهدا » زندگی‌نامه و وصیت‌نامه شهید محمد بروجردی
چاپلینک ثابتعکس شهید: 

نام شهید: 
شهید محمد بروجردی
سن: 
29
تاریخ شهادت
1
خرداد
1362
قشر اجتماعی: 
پاسدار سپاه
محل شهادت: 
جاده مهاباد ـ نقده
منطقه زندگی: 
تهران
جنس: 
مذکر
برگزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید: 
محمد بروجردی در سال ۱۳۳۳ در روستای «دره گرگ» از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد.

 

وی در 6 سالگی پدرش را از دست داد و مادرش با همه مشکلات و سختی‌هایی که وجود داشت، تمامی هم و غم خود را برای تربیت وی به کار بست. با مرگ پدرمحمد و خانواده به تهران آمدند و در محله قدیمی «مولوی» ساکن شدند.

 

دربند اسارت رژیم پهلوی شهید بروجردی پس از چندی با تشکیلات مکتبی هیات های مؤتلفه اسلامی مرتبط شد و ضمن شرکت در جلسات نیمه مخفی سیاسی- عقیدتی، که به همت شهید بزرگوار حاج مهدی عراقی تشکیل می شد سطح بینش مکتبی و دانش مبارزاتی خود را بالا برد.

 

محمد که علاقه ای به خدمت درارتش شاهنشاهی نداشت اندکی پس ازاین فراخوان به قصد دیداربا امام خمینی (ره) از خدمت فرارکرد اما حین عبور از مرز زمینی ایران - عراق توسط عناصر ساواک شناسایی و بازداشت شد.

 

آیت الله خامنه ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی درباره این شهید بزرگوار فرموده اند: معمولا هرگاه سخن از شهدا به میان می آید شهید بروجردی جلوی چشم من است.

 

با اوج گیری روند انقلاب اسلامی، شهید بروجردی به صورت شبانه روزی، درگیر هدایت و اجرای مسایل سیاسی – نظامی نهضت انقلاب اسلامی شد، در دوازدهم بهمن سال 1357، همزمان با ورود پیروزمندانه حضرت امام به ایران، به دستورشهید مظلوم دکتر بهشتی و با نظارت حاج مهدی عراقی مسئولیت تشکیل و سرپرستی گروه حفاظت از رهبرکبیر انقلاب، به وی محول شد.

 

او به همراه دیگر همرزمانش، مسئولیت حراست از امام بزرگوار را در فرودگاه مهرآباد، مسیر بهشت زهرا (س) و مدرسه علوی عهده دار و بلافاصله دست به کار تشکیل و سازماندهی یگان حفاظت محل سکونت حضرت امام در تهران شد.

 

درپی آغاز درگیری های مسلحانه مردم و نیروهای شاه در روزهای 21 و 22 بهمن 1357، محمد نیزهمدوش دیگر رزمندگان انقلاب به صفوف متزلزل قوای رژیم پهلوی حمله ور شد.

 

او نقش چشمگیری در تصرف پادگان جمشیدیه و نیز آزاد سازی مراکز رادیو و تلویزیون از لوث چکمه پوشان گارد جاویدان ایفا کرد، در همین عملیات آزاد سازی، با اصابت گلوله ای از ناحیه پا مجروح شد.

 

به گفته ی سردار سرلشگرمحسن رضایی، محمد از بنیانگذاران اصلی سپاه بود، او یکی از دوازده نفری بود که سپاه را پایه گذاری کردند، البته برخی از این افراد، مثل شهید محمد منتظری و… بعد ها به شهادت رسیدند.

 

تحت نظارت شورای انقلاب، با کوشش فراوان و خستگی ناپذیر بروجردی و یارانش، بازوی مسلح انقلاب اسلامی در بهار 1358 تأسیس شد.

 

درآن مقطع، خود محمد درشورای مرکزی سپاه آغاز به کار کرد و به فاصله کوتاهی پس از آن، مسئولیت معاونت عملیات پادگان ولی عصر(عج) را عهده دار شد. او شدیدا به ضرورت تداوم تربیت عقیدتی- سیاسی در کنار آموزش نظامی عناصر سپاه و نظارت روحانیت انقلابی پیرو خط امام بر عملکرد کلی این نهاد انقلابی تأکید داشت.

 

خود شهید بیان می کرد: امام می فرمایند همه هدف ما، مکتب ماست. آنها که مکتب را قبول ندارند، می گویند نتیجه چنین اعتقادی، می شود انحصار طلبی! ما اگر که شمشیر به دست گرفته ایم، باید «لتکون کلمة الله هِی العُلیا» شمشیر بزنیم، برای اینکه حکم خدا، دین خدا، روی کار بیاید.

 

«اگرهدف ما اجرای حکم خدا و حاکمیت دین او نباشد، دیگر مبارزه چه فایده ای دارد؟ حالا چه شاه باشد، چه کس دیگری، آن وقت چه فرقی خواهد داشت که ما برای چه کسی می جنگیم؟ بحث ما و هدف ما این است که حکم خدا پیاده بشود. اگر عمل به این وظیفه باعث می شود ما را انحصار طلب معرفی کنند، البته به این معنا، ما انحصار طلبیم.»

 

با گسترش غائله آفرینی تجزیه طلبان تحت الحمایه آمریکا و بعث عراق در کردستان، بروجردی در رأس گروهی از سپاهیان کم ساز و برگ انقلاب، ابتدا به کرمانشاه و از آنجا به سنندج رفت، ازهمان بدو ورود به منطقه، فرماندهی عملیات قلع و قمع قوای تا بن دندان مسلح ضد انقلاب در کردستان را برعهده گرفت، در شرایطی که سنندج و پادگان لشگر 28 ارتش در این شهر، به محاصره کامل قوای ائتلافی ضد انقلاب، از دموکرات وکوموله گرفته تا چریک های فدایی درآمده بود.

 

محمد و تنی چند ازهمرزمانش، توسط یک بالگرد هوانیروز در پادگان سنندج پیاده و در چنین شرایط وخیمی، بروجردی مصمم و قاطع با تنگناها و معضلات موجود، برخوردی حساب شده داشت و با مکرر تلاوت کردن آیات قرآنی و جملات حماسی حضرت امیر(ع) ازنهج البلاغه، جمع کوچک رزم آوران مدافع پادگان را، تهییج و به ادامه پایداری و ایثار، دعوت می کرد.

تیمسار شهید علی صیاد شیرازی، همرزم بروجردی، از آن روزها گفته که موقعی که ضد انقلابیون، محل باشگاه افسران لشگر 28 را در سنندج محاصره کردند، بچه های ما در آنجا، مدت 40 شبانه روز در محاصره مطلق بودند، حتی چیزی برای خوردن هم نداشتند، با این حال استقامت می کردند.

 

شهید بروجردی، برای رهایی اینها، دست به هر کاری می زد، او آنقدر در این راه استقامت کرد که با همکاری و یکدلی رزمندگان سپاه و ارتش، پس ازمدتی کوتاه، محاصره در هم شکست. نمونه چنین صحنه هایی را در آن زمان، زیاد داشتیم که ایشان همیشه با همین پایمردی و استقامت، به مصاف ضد انقلابیون می رفتند.

 

شهید بروجردی درسال 1361، به عنوان فرمانده سپاه درغرب کشور، قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) را تشکیل داد و عملیات‏های نظامی را از این مکان، هدایت می کرد. سرانجام این پاسدار غیور و فداکار، در یکی از مأموریت‏های خود در اولین روز خرداد 62، وقتی برای پاک سازی مهاباد راهی آن جا شده بود، در ساعت دوازده ظهر بر اثر انفجار مین در جاده مهاباد ـ نقده به شهادت رسید و پس از تشییعی باشکوه با حضور مردم شهید پرور، به خاک سپرده شد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 46
  • 47
  • 48
  • ...
  • 49
  • ...
  • 50
  • 51
  • 52
  • ...
  • 53
  • ...
  • 54
  • 55
  • 56
  • ...
  • 70
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

زینب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

Random photo

پروردگار من

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس