زینب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اجادیث حسد

28 خرداد 1398 توسط مهناز دارابي

ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:

أَعداءُ نِعَمِ اللهِ اَلّذينَ يَحسُدونَ النّاسَ علي ما آتاهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ.

دشمنان نعمت‌هاي خداداي آن کساني هستند که به مردم در آنچه خداوند از فضل خود به آنان مرحمت کرده حسودي مي‌کنند. (جامع‌الاخبار، ص ١٨٦)

 


 

٣٦ـ «مولي اميرالمؤمنين عليه‌السلام»:

مَنِ اتّقي قَلبُهُ لَم يَدخُلْهُ الحَسَدُ.

کسي که قلبي متقي و پرهيزگار دارد حسد بدان راه ندارد. (فهرست غرر، ص ٦٨)

 


٣٧ـ امام هادي(ع):

ايّاكَ وَ الحَسَدَ فِإِنَّه يَبينُ فيكَ و لايَعمَلُ في عَدُوِّكَ.

برحذر باش و از حسادت شديداً بپرهيز و اين را بدان که اثر آن تنها در خودت آشکار مي‌شود و اثري در دشمنت نخواهد داشت. (بحار، ج ٧٨، ص ٣٧٠)

 


 

٣٨ـ «مولي اميرالمؤمنين عليه‌السلام»:

الحَسدُ مَرَضٌ لايوُسي!

حسادت يك مرضي است كه قابل علاج نيست! (مستدرك، ج ١٢، ص ٢٢)

 


 

٣٩ـ «مولي اميرالمؤمنين عليه‌السلام»:

الَحسودُ كثيرُ الحَسَراتِ مَتضاعَفُ السَّيِّئاتِ!

آدم حسود هميشه حسرت و اندوهش زياد و گناهانش مضاعف و دوچندان است! (مستدرك، ج ١٢، ص ١٢)

 نظر دهید »

حسد

28 خرداد 1398 توسط مهناز دارابي

چهل حدیث درباره حسد
 

 

١ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:

لايَجتَمِعُ الحَسَدُ وَ الايمانُ في قَلبِ امْرِيءٍ.

حسد و ايمان (هرگز) در دل يک نفر با هم جمع نمي‌شوند. (مستدرک، ج ١٢، ص١٨)

 


 

٢ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:

الحَسَدُ مَقنَصةُ اِبليسَ الكُبري!

حسد، بزرگترين دام شيطان است! (فهرست غرر، ص ٦٧)

 


 

٣ـ امام حسن مجتبي(ع):

هَلاكُ الناسِ في‌ثلاثٍ: اَلكِبرُ و الحِرصُ وَ الحَسَد.

اين سه چيز مردم را به هلاکت رسانده است: تکبر، حرص و حسد. (بحار، ج ٧٨، ص ١١١)

 


 

٤ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:

اَقَلُّ النّاسِ لَذّةً اَلحَسود.

آدم حسود كمترين لذت و خوشي را از زندگي مي‌برد. (بحار، ج ٧٧، ص ١١٢)

 

 نظر دهید »

شرایط واجب بودن روزه

27 خرداد 1398 توسط مهناز دارابي


‏‏شرایط صحیح بودن روزه و واجب بودن آن‏

‏‏مسأله 1 ـ ‏‏شرایط صحیح بودن روزه چند چیز است: اسلام، ایمان، عقل و خالی بودن‏‎ ‎‏از حیض و نفاس. بنا بر این روزه از غیر مؤمن اگرچه در قسمتی از روز ایمان نداشته باشد،‏‎ ‎‏صحیح نیست. پس اگر در بین روز، مرتدّ شود و دوباره به اسلام برگردد، روزه او صحیح‏‎ ‎‏نیست؛ اگرچه روزه معیّنی باشد و قبل از ظهر تجدید نیّت کند. و همچنین است روزه از‏‎ ‎‏شخص دیوانه؛ اگرچه ادواری باشد، خواه تمام روز را فراگیرد و خواه در قسمتی از روز‏‎ ‎‏باشد. و همچنین است کسی که مست یا بیهوش شود و برای کسی که از مستی به هوش‏‎ ‎‏آید، اگر قبلاً نیّت روزه داشته احتیاط (واجب) آن است که روزۀ آن روز را تمام کند و‏‎ ‎‏قضایش را هم بگیرد و برای کسی که از بی هوشی به هوش آمده و قبلاً هم نیّت روزه داشته‏‎ ‎‏احتیاط (واجب) آن است که آن را تمام کند و اگر نیّت روزه نداشته، قضا کند. و روزۀ‏‎ ‎‏شخص خواب، اگر قبل از خواب، نیّت روزه داشته، صحیح است اگرچه تمام روز را‏‎ ‎‏خواب باشد. وهمچنین روزۀ زن حائض و نفساء صحیح نیست، اگرچه یک لحظه قبل از‏‎ ‎
‏‎

 

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1ذخیره
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
Facebook
Twitter
Google+
تلگرام

صفحه 332
‎‏مغرب عارض شود یا یک لحظه بعد از سپیدۀ صبح قطع شود. و از شرایط صحیح بودن‏‎ ‎‏روزه آن است که بیماری یا چشم دردی نداشته باشد که روزه برایش ضرر دارد، به طوری‏‎ ‎‏که باعث این شود که مرض شدید شود، یا بهبودش طولانی شود و یا درد آن بیشتر گردد،‏‎ ‎‏چه یقین کند که روزه ضرر دارد و چه احتمال ضرری بدهد که باعث خوف ضرر گردد. و‏‎ ‎‏خوف از پیدایش مرض و ضرر به واسطۀ آن، اگر منشأ آن عقلایی و مورد اعتنای عقلا‏‎ ‎‏باشد ملحق به موردی است که روزه برای مرض موجود ضرر دارد، بنا بر این اگر با وجود‏‎ ‎‏چنین خوفی روزه بگیرد، صحیح نیست و روزه نگرفتن جایز، بلکه واجب است. و ضعف‏‎ ‎‏داشتن ـ هر چند زیاد باشد ـ برای جواز افطار کفایت نمی کند، البته اگر به اندازه ای باشد که‏‎ ‎‏معمولاً قابل تحمل نباشد، می تواند افطار کند. و اگر به خیال این که ضرر ندارد روزه بگیرد‏‎ ‎‏و بعد از به پایان بردن روزه معلوم شود که ضرر داشته، صحت آن محل اشکال است، بلکه‏‎ ‎‏صحیح نبودن آن خالی از قوّت نیست. و از شرایط صحیح بودن روزه آن است که در‏‎ ‎‏سفری که موجب شکسته شدن نماز است نباشد، بنا بر این روزۀ مسافر اگرچه مستحبی‏‎ ‎‏باشد بنابر اقوی صحیح نیست، البته سه مورد استثنا شده: یکی از آن ها، روزۀ سه روز (در‏‎ ‎‏مکه) عوض قربانی. دوم، روزه ای که عوض شتر کفّاره است از کسی که عمداً قبل از‏‎ ‎‏غروب از عرفات کوچ نموده باشد و این روزه هیجده روز است. سوم، روزۀ نذری که نذر‏‎ ‎‏کند آن را فقط در سفر بگیرد و یا به صراحت نذر کرده باشد که چه در سفر و چه در حضر‏‎ ‎‏روزه بگیرد، نه آن که نذر مطلق باشد (که در مسافرت صحیح نیست).‏

‏‏مسأله 2 ـ ‏‏برای صحیح بودن روزۀ مستحبی اضافه بر شرایط گذشته، شرط است که‏‎ ‎‏قضای روزۀ واجب به گردن او نباشد. و رعایت احتیاط که هیچ روزۀ واجبی به گردن او‏‎ ‎‏نباشد ـ روزۀ کفّاره یا غیر آن ـ ترک نشود، بلکه تعمیم شرط نسبت به همۀ روزه های‏‎ ‎‏واجب (که هیچ روزۀ واجبی به گردنش نباشد) خالی از قوّت نیست.‏

‏‏مسأله 3 ـ ‏‏تمام شرایطی که برای صحیح بودن روزه بیان کردیم، شرط واجب بودن آن‏‎ ‎‏نیز هست به جز اسلام و ایمان. و شرط دیگر وجوب روزه بلوغ است، بنا بر این روزه بر‏‎ ‎‏کودک نابالغ واجب نیست، هرچند نیّت روزۀ مستحبی کرده باشد و در بین روز بالغ شود،‏‎ ‎
‏‎

 

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1ذخیره
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
Facebook
Twitter
Google+
تلگرام

صفحه 333
‎‏البته اگر قبل از سپیدۀ صبح بالغ شود، باید روزه بگیرد. و شخص نابالغی که نیّت روزه‏‎ ‎‏مستحبی کرده و در بین روز بالغ شود، احتیاط (مستحب) آن است که آن را تمام کند، بلکه‏‎ ‎‏اگر قبل از ظهر بالغ شود و چیزی نخورده باشد، احتیاط (مستحب) است که نیّت روزه‏‎ ‎‏نموده و آن را به اتمام رساند.‏

‏‏مسأله 4 ـ ‏‏اگر شخصی که مسافر نیست قبل از ظهر مسافرت کند، باید افطار کند و اگر‏‎ ‎‏بعد از ظهر مسافرت کند، باید روزه ای را که گرفته ادامه دهد وروزه اش صحیح است. و‏‎ ‎‏اگر مسافر بود و به وطن خود یا جایی که تصمیم دارد ده روز در آن جا بماند برسد، در‏‎ ‎‏صورتی که قبل از ظهر باشد و کاری که روزه را باطل می کند، انجام نداده باشد، باید روزه‏‎ ‎‏بگیرد و اگر بعد از ظهر باشد یا قبل از ظهر باشد، لیکن کاری که روزه را باطل می کند انجام‏‎ ‎‏داده باشد، روزه بر او واجب نیست.‏

‏‏مسأله 5 ـ ‏‏شخص مسافری که حکم شرعی را نمی داند (که روزه مسافر باطل است)‏‎ ‎‏اگر روزه بگیرد، روزه اش صحیح وبرای انجام وظیفه اش کافی است، همان طور که در‏‎ ‎‏جاهل به حکم نماز مسافر دانستی؛ زیرا شکسته خواندن نماز مثل روزه نگرفتن است و‏‎ ‎‏روزه گرفتن مانند نماز تمام خواندن است، پس هرچه درباره نماز گفتیم، اینجا هم جریان‏‎ ‎‏دارد، بنا بر این هرکس نمازش را باید تمام بخواند مثل چاروادار و کسی که به سفر معصیت‏‎ ‎‏رفته و کسی که در جایی قصد اقامت نموده و کسی که سی روز در رفتن و ماندن مردد‏‎ ‎‏باشد و غیر اینان باید روزه بگیرند. البته در مسافرتی که به قصد شکار کردن برای تجارت‏‎ ‎‏رفته، باید روزه اش را افطار کند و نماز را احتیاطاً جمع بخواند. و کسی که فراموش کرده‏‎ ‎‏مسافر است و روزه گرفته، اگر بعد از وقت یادش بیاید، باید قضای این روز را بگیرد بر‏‎ ‎‏خلاف نماز (که اگر نماز را تمام خوانده، قضا ندارد) همان گونه که گذشت. و در اماکن‏‎ ‎‏چهارگانه (اماکن تخییر) باید افطار کند ولی نماز را مخیّر است که قصر بخواند یا تمام. و‏‎ ‎‏اگر بعد از ظهر مسافرت کند، باید روزه اش را ادامه دهد ولی نماز را باید شکسته بخواند. و‏‎ ‎‏اگر مسافر بعد از ظهر به وطن برسد، باید روزه نگیرد، ولی اگر نماز را نخوانده باشد، باید‏‎ ‎‏تمام بخواند. وقبلاً در کتاب نماز گفته شد که معیار در شکسته شدن نماز این است که‏‎ ‎

‏
‏‎

 

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1ذخیره
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
Facebook
Twitter
Google+
تلگرام

صفحه 334
‎‏مسافر به حد ترخّص برسد، همچنین معیار در افطار روزه نیز همین است، پس قبل از‏‎ ‎‏رسیدن به این حدّ، حقّ افطار کردن ندارد، بلکه اگر افطار کند، علاوه بر قضا، کفّاره هم بنابر‏‎ ‎‏احتیاط بر او واجب است.‏

‏‏مسأله 6 ـ ‏‏بنابر قول اصحّ، مسافرت در ماه رمضان از روی اختیار هرچند برای فرار از‏‎ ‎‏روزه باشد جایز است، لیکن قبل از آن که بیست و سه روز از ماه رمضان بگذرد کراهت‏‎ ‎‏دارد، مگر آن که سفر حج یا عمره باشد، یا به خاطر مالی که می ترسد تلف شود، یا برادری‏‎ ‎‏که می ترسد به هلاکت برسد سفر کند. اما در روزۀ واجب معیّن غیر از ماه رمضان، احتیاط‏‎ ‎‏آن است که به اختیار خود مسافرت نکند، چنان که اگر در مسافرت باشد احتیاط آن است‏‎ ‎‏در صورت امکان برای انجام آن قصد اقامت کند. اگرچه در نذر معیّن، بنابر اقوی مسافرت‏‎ ‎‏جایز است و اگر مسافر باشد قصد اقامت واجب نیست.‏

‏‏مسأله 7 ـ ‏‏برای مسافر، بلکه هر کسی که روزه خوردن برایش جایز است، پر کردن‏‎ ‎‏شکم از خوردنی و نوشیدنی مکروه است. و همچنین است جماع کردن در روز، بلکه‏‎ ‎‏احتیاط (مستحب) ترک آن است، اگرچه بنابر اقوی جایز است.‏

‏‏مسأله 8 ـ ‏‏روزه خوردن در ماه رمضان برای چند نفر جایز است: پیرمرد و پیرزن اگر‏‎ ‎‏روزه برای آنان ممکن نباشد یا مشقّت داشته باشد و کسی که مرض عطش دارد، چه اصلاً‏‎ ‎‏نتواند خودداری کند و یا برای او دشوار باشد و زنی که نزدیک زاییدن او است و روزه‏‎ ‎‏برای خود او و یا برای فرزندش ضرر دارد و زنی که بچه شیر می دهد و شیر او کم است،‏‎ ‎‏در صورتی که روزه به او یا بچه اش ضرر برساند، پس تمامی این افراد روزه نمی گیرند و بر‏‎ ‎‏هر یک از آن ها واجب است به جای هر روز یک مدّ طعام کفّاره بدهند ـ و احتیاط‏‎ ‎‏(مستحب) دو مدّ است ـ به جز پیرمرد و پیرزن و کسی که مرض عطش دارد که در صورتی‏‎ ‎‏که روزه برای آنان ممکن نباشد، وجوب کفّاره بر آنان محل اشکال است، بلکه واجب‏‎ ‎‏نبودن آن خالی از قوّت نیست، همچنان که وجوب کفّاره بر زنی که زاییدن او نزدیک است‏‎ ‎‏و بر زنی که بچه شیر می دهد، در صورتی که روزه به خود آن ها ضرر می رساند نه به‏‎ ‎‏فرزندانشان محل تأمل است. ‏

‏
‏‎

 

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج.

 نظر دهید »

احکام باطل کردن روزه

27 خرداد 1398 توسط مهناز دارابي

احکام باطل کردن روزه
‏‏احکام باطل کردن روزه‏

‏‏مسأله 1 ـ ‏‏انجام مبطلاتی که قبلاً ذکر شد، همچنان که سبب واجب شدن قضا می شود،‏‎ ‎‏سبب واجب شدن کفّاره نیز هست، اگر با عمد و اختیار و بدون اکراه انجام گیرد. البته‏‎ ‎‏(واجب شدن کفّاره) در دروغ بستن به خدای تعالی و پیامبر ‏‏صلی الله علیه و آله وسلم‏‏وائمه ‏‏علیهم السلام‏‏ و در‏‎ ‎‏فرو بردن سر در آب و اماله کردن بنابر احتیاط (واجب) و در بقیۀ مبطلات بنابر اقوی‏‎ ‎‏است، بلکه در دروغ بستن بر آنان نیز وجوب کفّاره خالی از قوّت نیست. ولی قی کردن‏‎ ‎‏بنابر اقوی باعث کفّاره نمی شود و بنابر احتیاط (واجب) بین عالم و جاهل مقصّر فرقی‏‎ ‎‏نیست و اما جاهل قاصری که توجه به سؤال کردن هم نداشته، ظاهر آن است که دادن‏‎ ‎

‏
‏‎

 

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1ذخیره
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
Facebook
Twitter
Google+
تلگرام

صفحه 327
‎‏کفّاره بر او واجب نیست، اگرچه احوط (استحبابی) است.‏

‏‏مسأله 2 ـ ‏‏کفّارۀ افطار ماه رمضان سه چیز است: آزاد کردن یک بنده، دو ماه پی در پی‏‎ ‎‏روزه گرفتن و شصت فقیر را طعام دادن، که در میان آن ها مخیّر است (که یکی از آن ها را‏‎ ‎‏انجام دهد) اگرچه در صورت امکان، احتیاط (مستحب) رعایت کردن ترتیب است (که‏‎ ‎‏اگر توانست بنده آزاد کند و اگر نتوانست روزه بگیرد و اگر نتوانست اطعام کند). و اگر به‏‎ ‎‏چیز حرامی افطار کند، مانند خوردن غذای غصبی و آشامیدن شراب و جماع کردن حرام‏‎ ‎‏و مانند آن، بنابر احتیاط (واجب) باید هر سه را انجام دهد.‏

‏‏مسأله 3 ـ ‏‏اگر در یک روز، چند بار کاری که روزه را باطل می کند، انجام دهد بنابر‏‎ ‎‏اقوی کفّاره تکرار نمی شود حتی در جماع، هرچند جنس کارهایی که انجام می دهد‏‎ ‎‏مختلف باشد ولیکن در جماع ترک احتیاط سزاوار نیست.‏

‏‏مسأله 4 ـ ‏‏در باطل کردن روزۀ ماه رمضان و نذر معیّن باید کفّاره بدهد و همچنین در‏‎ ‎‏قضای ماه رمضان اگر بعد از ظهر افطار کند، ولی در اقسام دیگر روزه ـ چه واجب باشد،‏‎ ‎‏چه مستحب، چه قبل از ظهر افطار کند یا بعد از ظهر ـ کفّاره واجب نیست. البته جمعی (از‏‎ ‎‏فقها) کفّاره را در افطار روزۀ اعتکاف وقتی که اعتکاف واجب شده باشد، واجب‏‎ ‎‏دانسته اند. و بعضی از ایشان در همه مبطلات و بعضی دیگر در خصوص جماع، کفّاره را‏‎ ‎‏واجب دانسته اند، لکن ظاهر آن است که کفّارۀ اعتکاف به جماع اختصاص دارد، همچنان‏‎ ‎‏که ظاهراً وجوب کفّاره به خاطر باطل شدن خود اعتکاف است نه برای باطل شدن روزه،‏‎ ‎‏و به همین جهت فرقی ندارد که در شب واقع شود یا در روز. البته اگر در روز ماه رمضان‏‎ ‎‏واقع شود، دو کفّاره واجب می شود، چنان که اگر در ماه رمضان (در حال اعتکاف) به غیر‏‎ ‎‏جماع، روزه را باطل کند، فقط کفّارۀ ماه رمضان واجب است.‏

‏‏مسأله 5 ـ ‏‏کسی که عمداً روزه خود را باطل کند، بنابر اقوی اگر برای فرار از کفّاره‏‎ ‎‏مسافرت کند (چه قبل از ظهر باشد و چه بعد از ظهر) و یا آن که بعد از ظهر، سفر نماید و‏‎ ‎‏بنابر احتیاط (واجب) در غیر این سفرها (یعنی در سفر قبل از ظهر که به منظور فرار از‏‎ ‎‏کفّاره نباشد) کفّاره از او ساقط نمی شود و همچنین اگر شخص روزه دار به مسافرت رود و‏‎ ‎
‏‎

 

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1ذخیره
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
Facebook
Twitter
Google+
تلگرام

صفحه 328
‎‏قبل از رسیدن به حد ترخّص، روزه خود را باطل کند، بنابر احتیاط (واجب) کفّاره ساقط‏‎ ‎‏نمی شود، بلکه اگر روزۀ خود را عمداً باطل کند، سپس عذری قهری عارض او شود، مانند‏‎ ‎‏حیض یا نفاس یا مرض یا غیر آن، بنابر احتیاط (مستحب) کفّاره ساقط نمی شود، اگرچه‏‎ ‎‏بنابر اقوی کفّاره ساقط می شود. همچنان که اگر در یوم الشک که نمی داند آخر ماه رمضان‏‎ ‎‏است یا اول شوال روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که اول شوال بوده، بنابر اقوی‏‎ ‎‏کفّاره همچون قضا از او ساقط است.‏

‏‏مسأله 6 ـ ‏‏اگر کسی در ماه رمضان با زن خود جماع کند در حالی که هر دو روزه‏‎ ‎‏باشند، چنانچه زن راضی باشد، بر هر کدام آن ها هم کفّاره است و هم تعزیر که عبارت‏‎ ‎‏است از بیست و پنج تازیانه. و اگر مرد، زن را اکراه کرده باشد، کفّاره و تعزیر زن نیز بر مرد‏‎ ‎‏است و اگر زن را در آغاز به طوری مجبور کند که اختیار و اراده از او گرفته شود و بعد در‏‎ ‎‏بین جماع راضی شود، بنابر اقوی، بر مرد دو کفّاره و بر زن یک کفّاره واجب است. و اگر‏‎ ‎‏اکراه به طوری باشد که زن عمل را با اراده (ولی از ترس) انجام دهد، هرچند اکراه شده‏‎ ‎‏باشد، بنابر اقوی بر مرد دو کفّاره است و بر زن کفّاره نیست و ظاهراً تعزیر هم، چنین‏‎ ‎‏است. و زن اجنبی که اکراه شود، در حکم به زن خودش ملحق نمی شود (و کفّاره و تعزیر‏‎ ‎‏او بر عهده مرد نیست). و در مورد زن خودش بین زن دائم و منقطع فرقی نیست، و اگر‏‎ ‎‏زن، شوهرش را اکراه کند،چیزی از (کفّاره و تعزیر) مرد بر عهدۀ زن نیست.‏

‏‏مسأله 7 ـ ‏‏کسی که به واسطه مسافرت یا مرضی روزه نمی گیرد، جایز نیست که زن‏‎ ‎‏روزه دار خود را وادار به جماع کند و اگر او را اکراه کند، بنابر احتیاط (واجب) باید کفّاره او‏‎ ‎‏را بدهد.‏

‏‏مسأله 8 ـ ‏‏کفّاره در طعام دادن به فقرا یا در سیر کردن آنان یا در تسلیم نمودن یک مدّ‏‎ ‎‏(که نزدیک ده سیر است) گندم یا جو یا آرد یا برنج یا نان و یا غیر آن از اقسام دیگر طعام،‏‎ ‎‏صرف می شود. و احتیاط (مستحب) آن است که به هر کدام دو مدّ از طعام بدهد. و در یک‏‎ ‎‏کفّاره اگر دسترسی به شصت فقیر ممکن باشد، سیر کردن یک فقیر دوبار یا چند بار و یا دو‏‎ ‎‏مد یا چند مدّ به یک نفر دادن کفایت نمی کند، بلکه باید شصت نفر باشند. ولی اگر یک‏‎ ‎
‏‎

 

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1ذخیره
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
Facebook
Twitter
Google+
تلگرام

صفحه 329
‎‏فقیر چند نفر عایله داشته باشد، می تواند به تعداد نفرات عایله اش برای هر کدام یک مدّ‏‎ ‎‏طعام به او بدهد، در صورتی که مطمئن باشد که به آنان می خوراند و یا می دهد. و مدّ یک‏‎ ‎‏چهارم صاع است و صاع ششصد و چهارده مثقال و یک چهارم مثقال است.‏

‏‏مسأله 9 ـ ‏‏دادن کفّارۀ روزه یا غیر آن از طرف میّت، تبرّعاً (بدون درخواست عوض)‏‎ ‎‏جایز است، ولی تبرّع آن از طرف کسی که زنده است، اشکال دارد و احتیاط (واجب) آن‏‎ ‎‏است که تبرّع نکند، مخصوصاً در کفّاره روزه.‏

‏‏مسأله 10 ـ ‏‏در تحقق پی در پی بودن دو ماه روزه (که در کفّاره ماه رمضان لازم است)‏‎ ‎‏روزۀ ماه اول و یک روز ماه دوم که پی در پی باشد، کفایت می کند و در بقیه آن می تواند‏‎ ‎‏حتی با اختیار، تفرقه بیندازد و اگر در بین روزهایی که باید پی در پی روزه بگیرد، بدون‏‎ ‎‏عذری روزه اش را بخورد، باید آن ها را از سر بگیرد و اگر عذری داشته باشد، مانند مرض‏‎ ‎‏و حیض و نفاس و مسافرت اضطراری لازم نیست از سر بگیرد، بلکه باقی مانده را‏‎ ‎‏می آورد (و کافی است) و از موارد عذر این است که نیّت را فراموش کند تا وقت آن‏‎ ‎‏بگذرد، یعنی بعد از ظهر یادش بیاید.‏

‏‏مسأله 11 ـ ‏‏اگر از هر سه نوع کفّاره ماه رمضان ناتوان باشد، باید به مقداری که می تواند،‏‎ ‎‏صدقه بدهد و اگر از صدقه دادن هم ناتوان باشد، باید استغفار کند، اگرچه یک مرتبه باشد‏‎ ‎‏و احتیاط (واجب) آن است که اگر بعد از استغفار، توانایی یافت، کفّاره را بدهد.‏

‏‏مسأله 12 ـ ‏‏در چند مورد قضای روزه واجب است و کفّاره واجب نیست:‏

‏‏اول: ‏‏در جایی که شخصی که در شب جنب شده است، بعد از بیدار شدن دوباره‏‎ ‎‏بخوابد و خوابش تا اذان صبح ادامه پیدا کند و همچنین است بنابر اقوی، اگر بعد از دو بار‏‎ ‎‏بیدار شدن برای مرتبه سوم بخوابد، اگرچه احتیاط (مستحب) شدید این است که در این‏‎ ‎‏صورت کفّاره هم واجب باشد. و خوابی را که در آن محتلم شده، خواب اول حساب‏‎ ‎‏نمی شود که خواب بعد از آن خواب دوم باشد، لیکن ترک احتیاطی که گذشت‏‎ ‎‏سزاوار نیست.‏

‏‏دوم: ‏‏در صورتی که به خاطر نیّت نکردن یا ریا کردن یا نیّت این که روزه نباشد، روزه‏‎ ‎
‏‎

 

ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1ذخیره

 نظر دهید »

صله ارحام از روایات پیامبر

27 خرداد 1398 توسط مهناز دارابي

پیامبراکرم(ص) فرمود: کسی که با جان و مال در راه صله رحم اقدام می کند، خداوند متعال اجر صد شهید در نامه اعمالش می نویسد. و در برابر هر قدمی که در این راه بر می دارد، چهل هزار حسنه برایش ثبت می کند و چهل هزار گناه از او محومی گرداند و او را چهل هزار درجه بالا برد; و مانند این است که صد سال با صبر و استقامت خدای را بندگی کرده است. (11)

پیامبراکرم(ص) فرمود: ثواب صدقه ده برابر است. و قرض هجده برابر وارتباط با برادران دینی بیست برابر و پیوند با خویشان بیست وچهار برابر. (12)

علی بن ابی حمزه که از اصحاب امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) است می گوید: از امام(ع) پرسیدم: مردی از سوی پدر ومادر و اقوام حج عمره و نماز و روزه به جای می آورد و صدقه می دهد. حکم آن چیست؟

امام(ع) فرمود: اشکالی ندارد. بلکه درقبال این اعمالی که برای آنها انجام می دهد، دو پاداش دریافت می کند.

1- پاداش اعمالی که برای آنها انجام داده.

2- پاداش صله رحمی که به این وسیله تحقق بخشیده است.

شناختن ارحام

پرسش اصلی در این بحث این است: ارحام و اقوام چه کسانی هستند;پیوند با آنها چگونه بر قرار می شود; و قطع رحم با چه کاری تحقق می یابد؟

در مرحله بعد باید تحقیق کرد که وظیفه ما در برابر برخی ازاقوام چیست؟

در شرع مقدس اسلام معنای خاصی برای «ارحام » ذکرنشده و مراد از «ارحام » معنای «عرفی » (14) آن است; یعنی مطلق نزدیکان و بستگان. بنابراین خویشاوندان پدری و مادری را هرچندبا چند واسطه باشد، شامل می شود و فرزندان و خویشان آنها رانیز در بر می گیرد. (15)

برقراری پیوند

در اسلام برای چیزهایی که سبب پیوند با خویشان می گردد، حد خاصی تعیین نشده; بلکه به فهم عمومی بستگی دارد. در عادات و سنتهای مردم نزدیک یا دور بودن بستگان تفاوت دارد. ممکن است عملی نسبت به یکی از نزدیکان پیوند به شمار آید، اما نسبت به دیگری که نزدیکتر است، قطع رابطه باشد. در موارد تردید، باید جانب احتیاط را مراعات کرد تا مبادا مرتکب گناه کبیره قطع رحم شویم.

پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید: «پیوند با خویشان را حفظکنید، هرچند با سلام کردن باشد.» (16)

کمترین چیزی که به وسیله آن این پیوند بر قرار می شود، رفت و آمد و سلام کردن است. اما دربعضی از موارد اکتفا به این مقدار کافی نیست; برای مثال اگریکی از اقوام فقیر باشد و دیگری ثروتمند، صله رحم به وسیله کمک های مالی و دفع ضرر از آنها تحقق می یابد; و اگر هیچ توجهی به مشکلات اقوام نداشته باشد; قطع رحم کرده است. در نتیجه تحقق صله رحم به اوضاع و احوال و موقعیت و زمان بستگی دارد. هدیه دادن، دلجویی کردن، دید و باز دید، خود داری از آزار، تمسخر وتحقیر نکردن، عیادت هنگام بیماری، شرکت در مجالس شادی و غم،پذیرفتن دعوت در اعیاد و میهمانیها و هر کاری که سبب می شودمردم بگویند اینان ارتباط خانوادگی شایسته ای دارند، سبب تحقق صله رحم است.

قهر کردن، جواب سلام ندادن، ترش رویی، شرکت نکردن در محافل،کمک نکردن در گرفتاریها، گله های نا به جا و امثال آن به قطع رحم و گسستن پیوند می انجامد.

امام صادق(ع) می فرماید: پیوند باخویشان را هر چند با دادن ظرفی آب، حفظ کن. برترین چیزی که این پیوند را نگه می دارد، خود داری از آزار بستگان است. صله رحم مرگ را به تاءخیر می اندازد. محبوبیت به وجود می آورد. (17)

نیکی به خویشان در مقابل بدی آنها

چنانچه بعضی از اقوام قطع رابطه کنند، باز هم جدا شدن و قطع ارتباط با آنها جایز نیست. امیرمومنان(ع) می فرماید: «صلوا ارحامکم و ان قطعوکم » (18)

با ارحام ارتباط داشته باشید،هرچند آنها از شما بریده باشند.

مردی در محضر امام صادق(ع) از بستگانش شکوه کرد. حضرت فرمود:خشم خود را فرو ببر. (و به آنها نیکی کن)

عرض کرد: آنها با من چنین و چنان می کنند. (و رعایت حالم را نمی کنند) حضرت فرمود:آیا توهم می خواهی مثل آنها قطع رحم کنی و به آنها احسان نکنی؟!

اگر چنین کنی، خداوند متعال (در دنیا و آخرت) نظرلطفش را از شما بر می دارد. (19)

داود رقی می گوید: خدمت امام صادق(ع)نشسته بودم. ناگاه فرمود: ای داود، روز پنج شنبه که اعمال شما(شیعیان) بر من عرضه شد، در میان کارهای تو عملی مرا خوشحال کرد و آن این بود که تو نسبت به پسرعمویت صله رحم انجام دادی. همانا این پیوند تو، در برابر قطع ارتباط او، سبب نزدیک شدن مرگ اوست.

داود رقی می گوید: پسر عمویی داشتم که معاند و خبیث بود. متوجه شدم در گرفتاری و پریشانی است. پیش از آنکه به سوی مکه حرکت کنم، مقداری پول برایش فرستادم تا زندگی اش تاءمین شود. چون به مدینه آمدم، امام صادق(ع) این چنین مرا با خبرساخت. (20)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 47
  • 48
  • 49
  • ...
  • 50
  • ...
  • 51
  • 52
  • 53
  • ...
  • 54
  • ...
  • 55
  • 56
  • 57
  • ...
  • 70
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

زینب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

Random photo

شهید مرتضی آوینی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس