1. معرفی حضرت معصومه توسط ائمه علیهم السلام
محکم ترین دلیل برای شناسایی مقام معنوی حضرت معصومه علیها السلام، وصف مستقیم ائمه علیهم السلام نسبت به جایگاه ایشان می باشد. این معرفی از چند لحاظ مورد توجه است. اول اینکه از میان امام زادگان و اولاد مستقیم ائمه علیهم السلام، فقط در مورد زیارت ایشان سفارش و تأکید صورت گرفتهاست؛ به طوری که حتّی از حدود سی و شش برادر و خواهر نیز، فقط ایشان توجهامام رضا علیه السلام، امام جواد علیه السلام، و امام صادق علیه السلام را به خود جلب کرده است؛ آن گونه که امام صادق علیه السلام با تجلیل از تولّد او خبر داده و ثواب زیارت توأم با معرفت او را بهشت معرفی نموده و شفاعتش را شامل حال تمام شیعیان دانسته است.
برای فهم بلندای عظمت پرده نشین قدس الهی و به منظور شناخت حق معرفت او که شرط قبول زیارت اوست، روایات مربوط به عظمتش را نقل می کنیم و آن گاه به تأمل کوتاه در آنها می پردازیم.
روزی عده ای از شیعیان امام کاظم علیه السلام جهت دریافت پاسخ برای پرسشهای دینی خود به شهر مدینه رهسپار شدند، ولی چون آن حضرت در مسافرت بود و آنها ناگزیر به بازگشت بودند، به ناچار سؤالات خود را نوشتند و به افراد خانواده امام تحویل دادند تا در سفر بعد، جواب آنها را دریافت نمایند.
زمان خداحافظی باتعجب دیدند که حضرت فاطمه معصومه علیها السلام (در حالی که تنها ده سال داشت) پاسخ پرسشهای آنان را نوشته است. هنگام مراجعت در بین راه با امام موسی بن جعفر علیهما السلام ملاقات نمودند و ماجرا را به عرض ایشان رساندند. امام آن نوشته را از آنها گرفت و مطالعه نمود و چون پاسخها را درست یافت، لبخند رضایت بر لبانش نقش بست و سه بار فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش به فدایش باد».1
فرمایش امام کاظم علیه السلام شبیه گفتار رسول خداصلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام است که همین عبارت را برایشان به کار برده اند. دختری که امام معصوم علیها السلام خود را فدایی او معرفی می کند، باید عظمتی بسیار والا داشته و درنهایت عصمت و کمال باشد که امام و پدر او، جان خود را شایسته نثار عظمت و کمال او می بیند و چنین کلامی بر لب جاری می سازد.
امام صادق علیه السلام در سال 148 ه. ق. به علت مسمومیت توسط منصور دوانیقی به شهادت رسید و حضرت معصومه علیها السلام حدوداً در سال 179 ه. ق. متولد شد. پس حداقل بیش از سی سال قبل از تولّد آن بانو، امام صادق علیه السلام از تولد و منزلت او خبر داده است:
«اِنَّ لِلَّهِ حَرَماً و هو مکة، و لِرَسولِهِ حرماً و هو المدینة، و لامیرالمؤمنین حرماً و هو الکوفة، و لَنا حرماً و هو قُمّ، وَ سَتُدفَنُ فیها اِمْرأةٌ مِن وُلدی تُسَمَّی فاطِمة، مَن زارَها وَجَبَتْ لَهُ الجنة (قال علیه السلام ذلک و لَمْ تُحْمَلُ بموسی اُمُّهُ؛2 برای خدا حرمی است و آن مکه است و برای رسول خدا صلی الله علیه و آله حرمی است و آن مدینه است و برای امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است و آن کوفه است و برای ما (اهل بیت علیهم السلام) حرمی است و آن قم می باشد و به زودی زنی از اولاد من که فاطمه نامیده می شود، در آنجا دفن می شود. هر کسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می گردد. این سخن را حضرت در حالی بیان کرد که امام موسی را مادرش حمل نکرده بود».
در این حدیث، قم حرم همه ائمه علیهم السلام بعد از حضرت علی علیه السلام معرفی شده است و البته کلمه «لنا» مطلق است و شامل تمام چهارده معصوم علیهم السلام می گردد و منظور حرم بودن قم حتی نسبت به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام نیز می باشد؛ اگرچه هر کدام از ائمه علیهم السلام خود حرم دیگری مثل کربلا، کاظمین، مشهد و سامراء دارند.
نکته دیگر اینکه قم به تنهایی حرم همه ائمه معرفی شده است و این جای بسی تأمّل عمیق دارد که در مباحث بعدی بیشتر به آن می پردازیم.
بعد از معرفی قم به عنوان حرم ائمه علیهم السلام، بلافاصله به تولد و دفن حضرت معصومه علیها السلام در قم اشاره شده و بعد به بیان ثواب زیارت او که بهشت است، توجه ویژه مبذول گشته است.
محور در این حدیث، تشویق مردم به زیارت این بانو و رسیدن به ثواب آن یعنی بهشت می باشد. و بهشت را ثواب یک عمل معرفی کردن، فقط در مورد زیارت ائمه معصوم علیهم السلام و برخی موارد نادر بیان شده است.
یک بار زیارت حضرت معصومه علیها السلام، و آن گاه ورود به بهشت، نشان از میزان تقرّب و وجاهت و آبروی حضرت در پیشگاه خدا دارد که هر شیعه ای را به شرط معرفت به حق او و با یک زیارت او می بخشند و وارد بهشت می نمایند و این ورود حتمی است و بی هیچ مانع؛ چون در برخی روایات «وَجَبتْ لَهُ الجنة» گفته شده است؛ یعنی زیارت او، بهشت رفتن را واجب می کند.
اکنون به نقل چند حدیث که بر وجوب بهشت برای زائر حضرت معصومه علیها السلام به شرط معرفت به حقش تأکید کرده است، می پردازیم:
در حدیثی که زیارت نامه حضرت معصومه علیها السلام در ادامه آن آمده است، امام رضا علیه السلام فرمود: «من زارها عارفاً بحقها فله الجنة».3 وجوب بهشت در مقابل معرفت به حق اوست. پس باید معنی معرفت به حق او را دریابیم.
کتاب «ناسخ التواریخ» از امام رضا علیه السلام نقل می کند که فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی؛4 هر که معصومه را در قم زیارت کند، مثل این است که مرا زیارت کرده است».
معرفت به حق حضرت معصومه علیها السلام چه چیزی می تواند باشد؟ حضرت معصومه علیها السلام بار امانت سنگین امامت را بر دوش ندارد و لذا حقی را که امام بر گردن امّت دارد، برای او نیست. پس این حقّی که او بر گردن شیعه دارد، چیست؟ اگر کسی بگوید: آن بی بی حق خاصی ندارد، الاّ اینکه مثل همه مؤمنین و امام زادگان دیگر، احترام و حفظ حرمت و شناخت همان جایگاه عمومی او به عنوان امامزاده بر هر مؤمن و شیعه لازم است، پاسخ می دهیم که امام رضا علیه السلام کلمه حق را به «ها» اضافه فرمود و با این اضافه، تخصیص حاصل شد؛ یعنی حقی که مخصوص حضرت معصومه علیها السلام است. بنابراین، باید قبول کنیم که حضرت معصومه علیها السلام بالاتر از حقوق دیگران و پایین تر از حقوق امام، حقی خاص دارد و شناخت آن برای زائر لازم است تا به ثواب زیارت نایل گردد.
برای شناخت این حق، دو کلید و رمز معرفتی بر زبان ائمه علیهم السلام جاری شده است:
اول اینکه امام رضا علیه السلام زیارت حضرت معصومه علیها السلام را مثل زیارت خودش معرفی فرموده است.
دوم اینکه معرفت او را شرط بهشتی شدن زائر دانسته است. اینک به توضیح مطلب اول می پردازیم.
پس باید پرسید که، حق مخصوص آن حضرت چیست؟
معرفت به حق او یعنی چه؟ و آیا معرفت به حق او مراتب دارد یا نه؟ جواب به این سؤالات و غور در مراتب و جوانب آن واقعاً کاری مهم و سنگین است؛ امّا به همان نسبت دارای نتایج پربار و گرانبهاست.
امام بدون حکمت و دقت کامل سخن نمی گوید و تا کسی قابل مقایسه و تشبیه به امام نباشد، هرگز او را شبیه به خود معرفی نمی فرماید و زیارت او و حق او را مثل زیارت و حق خودش، شرط بهشت معرفی نمی فرماید؛ چنان که امام صادق علیه السلام فرموده اند: کسی با ما آل محمد صلی الله علیه و آله قابل مقایسه نیست؛ «لا یقاسُ بِنا أحَدٌ».5 در آن روایت، امام رضا علیه السلام ثواب زیارت خواهرش را ثواب زیارت خود معرفی نمی کند، بلکه نفس زیارت او را شبیه زیارت خود و هم اثر با حضور خویش می شناساند.
بنابراین، اگر زیارت حضرت معصومه علیها السلام، مثل زیارت امام رضا علیه السلام باشد، باید محضر او و نورانیت او و قدرت تصرّف عرفانی و ولایی او و رحمت و رأفت و قُرب و منزلت او، شبیه به امام رضا علیه السلام باشد و الّا بدون داشتن ظرفیت واقعی، امام کسی را مثل خود معرفی نمی فرماید. در حقیقت، امام رضا علیه السلام که به حق عالم آل محمد صلی الله علیه و آله لقب گرفته است، با یک «کاف» تشبیه همه حرفهای گفتنی را برای معرفی خواهر بزرگوارش که محصول تربیت و نَفَس پاک خود اوست، یکجا بیان فرموده است. بنده از آیةالله العظمی بهجت (حفظه الله) که در کنار ضریح مشغول زیارت بودند، سؤال کردم: آیا حضرت معصومه علیها السلام را می توان با زیارت جامعه کبیر زیارت کرد؟ فرمودند: بله! بعد از مدتی کوتاه دوباره به عقب برگشته فرمودند: شما به نیت تمام کسانی که این زیارت شامل آنها می شود، این زیارت نامه را بخوانید.
معصومه علیها السلام مظهر جلالت حضرت زهرا علیها السلام
همچنین آنچه پدر بزرگوار حضرت آیة الله العظمی مرعشی رحمه الله، یعنی سید محمود مرعشی بعد از توسل به امیرالمؤمنین علیه السلام جهت معرفیقبر حضرت زهرا علیها السلام از آن امام شنیده اند، در معرفی حضرت معصومه علیها السلام بسیار صریح و رساست. حضرت به ایشان در خوابفرموده بودند: «حضرت زهرا علیها السلام به من وصیت کرده تا قبر او را مخفینگه دارم و من نمی توانم برخلاف وصیت ایشان عمل کنم؛ اما اگر خیلی دوست داری قبر ایشان را زیارت کنی، به قم و نزد قبر فاطمه معصومه علیها السلامبرو که خداوند جلالت حضرت زهراعلیها السلام را به حضرت معصومه علیها السلام داده است».6
با تأمل در این جواب بسیار رسا و زیبا که از مرد صالح و مورد اطمینانی همچون پدر آیة الله العظمی مرعشی نقل شده است، می توانیم با مقام بلند و ملکوتی و روح لطیف و قُدسی و زهرایی فاطمه معصومه علیها السلام بیشتر آشنا شویم و به حق این شهیده غم و سمّ در غربت پی ببریم.
عزّ حرم فاطمه، اینجاست
زان رو حرم ائمه اینجاست
قم، خانه مادر ائمه است
آری، حرم همه، همیشه است
تختی ز جلال، در قم آمد
بانوی جمال در قم آمد
ای عاشق علم نور اینجاست
بر حور بهشت، طور اینجاست
صاحب در فاطمی است بانو
سرکرده هاشمی است، بانو
مشتاق مزار پاک زهرا
از قم بطلب شمیم آنجا
قم، مظهر قبر و قُرب زهراست
از من شنوی، ظهور اینجاست
دستت نرسد بقیع قم رو
بر عهد ولا، غدیر خُم رو 7
جلالت و منزلت معنوی حضرت زهرا در عالم هستی یکتاست و بدیل ندارد و در برخی روایات خلقت حضرت زهرا علیها السلام جداگانه و به عنوان روح در مقابل خلقت نور حضرت محمد صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام بیان شده است که بعد از خلق جداگانه این دو روح و نور، خداوند آنها را با هم ترکیب کرد و از این نور مقدس انوار امام حسن و امام حسین و سایر ائمه علیهم السلام و بعد، همه مراتب عالم هستی خلق شد.8
در حدیث مشهور قدسی هم خداوند می فرماید: «لو لا فاطمة لما خلقتُکما؛9 اگر فاطمه نبود [ای محمد] تو و علی را خلق نمی کردم». و در حدیث دیگر امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: «نحن حُجَجُ الله علی خلقه و جدَّتنا فاطمة حجة الله علینا؛10 ما حجت خدا بر خلق هستیم و مادرمان فاطمه حجت خدا بر ما (ائمه) می باشد»
با تأمل در عظمت فاطمه زهرا علیها السلام و با توجه به اشارات ائمه علیهم السلام، شایسته است که زانوی ادب در مقابل عظمت معنوی حضرت معصومه علیها السلام بر زمین زنیم و آن گاه خاضعانه و دلشکسته و با کمال ادب و خشوع، در هاله ای از احترام و معرفت، با رعایت تمام آداب ظاهری و باطنی به محضر این سلطان عالم قُدس و طهارت، و عرفان و ولایت، و این بانوی هم منزلت با آل محمد علیه السلام، و این بضعه و پاره تن اهل بیت علیهم السلام و این هم سرشت آل الله مشرف شویم و با نهایت قدردانی و احساس کوچکی در مقابل شکوه و عظمت این مظهر تجلی فاطمه زهرا علیها السلام و این شبیه امام رضا علیه السلامو این صاحب حرم آل محمد صلی الله علیه و آلهو کریمه اهل بیت علیهم السلام عرض ولایت و اطاعت و ادب و معرفت نماییم تا شاید گوشه چشمی به ما نماید.
به راستی که همه پرورش یافتگان عالی مرتبه حوزه قم، همگی به حق اعتراف کرده اند که به هر جا رسیده اند، از برکت گوشه چشم و زیرسایه عنایت کریمه اهل بیت علیهم السلام می باشد. از ملاصدرا تا امام خمینی رحمه الله و آیة الله بهجت (حفظه الله)، همه عرفای بزرگ و مراجع، خود را شاگرد کوچک و متواضع استاد بزرگ قم و حرم نشین محرم اسرار الله، یعنی حضرت فاطمه معصومه علیها السلام دانسته اند و پیوسته با زیارت او راه کمال پیموده اند.
و بدین صورت، به شدّت تقرب و شباهت روح او به اهل بیت علیهم السلام پی می بریم که غیر از امامت، سایر صفات ائمه علیهم السلام را کسب نموده است. به آخرین مطلب مورد اشاره در احادیث می پردازیم و آن شفاعت حضرت معصومه برای تمام شیعیان می باشد. حضرت امام موسی بن جعفر علیهما السلام می فرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنة بأجمعهم 11؛ با شفاعتش همه شیعیان ما داخل بهشت می شوند». امام صادق علیه السلام که در زمان حیات خود اسرار الهی را بسیار زیبا و با آرامش کامل و فرصت خوب بیان کرد و معارف را به فرهنگ انسانیت تزریق نمود، می فرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة بأجمعهم 12؛ همه شیعیانم با شفاعت حضرت معصومه علیها السلام داخل بهشت می گردند».
در زیارت نامه آن حضرت نیز امام رضا علیه السلام این گونه به ما یاد داده اند که شفاعت در بهشت را از فاطمه معصومه علیها السلام طلب کنیم و عرض کنیم: «یا فاطمة اشفعی لی فی الجنة فان لک عندالله شأناً من الشأن؛13 ای فاطمه! برای من در بهشت شفاعت کن؛ چون تو نزد خدا دارای مقامی از مقامات هستی.
البته می توان گفت: «فی الجنة یعنی فی حق الجنّة»؛ یعنی برای بهشت رفتن من شفاعت کن؛ امّا لزومی برای تأویل یا در تقدیر گرفتن محذوف نیست؛ زیرا در درون بهشت برای ترقی در مراتب بهشت و درجات آن نیز نیاز به شفاعت هست و حضرت معصومه علیها السلام در بهشت نیز می تواند زائران خویش را شفاعت کند و آنها را ترقی داده و بالا ببرد؛ همان طور که قرآن در بهشت ترقی می دهد و به قاری صادق و عمل کننده، می گویند: «اقرأ و ارفع (و ارق)؛14 بخوان و بالا برو، یا بخوان و ترقی کن». و اهل بیت علیهم السلام قرآن ناطق و شریک قرآن هستند.
بحثی در چگونگی شفاعت
آری، برای حضرت معصومه علیها السلام دو نوع شفاعت در احادیث و زیارات معرفی شده است: الف. شفاعت همه شیعه برای ورود در بهشت؛ ب. شفاعت در درون بهشت. اکنون این سؤال مطرح می شود که اگر همه شیعیان با شفاعت حضرت معصومه علیها السلام وارد بهشت می شوند، پس شفاعت حضرت زهرا علیها السلام برای کیست؟ شفاعت دیگر ائمه علیهم السلام و شهدا و سایر شافعین چه می شود؟ با دقت در بحث شفاعت، به چند شکل می توان این سؤال را جواب داد:
اول اینکه ما در زندگی دنیا و در طول عمر کوتاه خود به شفاعت، سفارش و کمک افراد متعددی نیازمند هستیم؛ چون احتیاجات ما زیاد است و هر شفاعتی یک مشکلی را حل می کند. درباره ائمه علیهم السلام نیز شاید بتوان گفت: ما همواره در شفاعت آنان به سر می بریم و نزول برکات بر ما، دفع بلایا از ما، برآورده شدن حاجات و استجابت دعاهایمان پیوسته به شفاعت و حرمت ولایت آنان می باشد و همین طور در موقع مرگ و در مراحل بعد از جان دادن تا ورود به بهشت، روایات متعددی از حضور حتمی و بسیار مؤثر ائمه علیهم السلام در نزد شیعه مؤمن خبر می دهد.
هرچه رجوع انسان به سوی خدا و بازگشت به مبدأ نزدیک تر می گردد، نیاز به امداد ائمه علیهم السلام و شفاعت و کمک آنان شدیدتر و توجه آنان به شیعیان تحت ولایت و سرپرستی معنوی شان بیشتر می شود؛ لذا ما در همه مراحل به شفاعت و یاری ائمه علیهم السلام نیازمند هستیم؛ چنان که رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «حب اهل بیتی نافعٌ فی سبعة مواطن اهوالهن عظیمة: عند الوفات و فی القبر، و عند النشور و عند الکتاب و عند الحساب و عند المیزان و عند الصراط؛15 محبت اهل بیتِ من در هفت محل که ترس و هراسشان بزرگ است، نفع می رساند: موقع مرگ، در قبر، موقع حشر و نشر، موقع (دادن) کتاب و نامه عمل، موقع وزن کردن اعمال و موقع عبور از پل صراط».
دوم اینکه در خصوص هر عمل نیز به شفاعت نیاز داریم؛ یعنی در عالم قبر و قیامت در مورد هر عملی و در هر ایستگاهی که با مشکل مواجه شویم، محتاج شفاعت خواهیم شد؛ مثلاً اگر در موقف خمس کوتاهی داشته باشیم و درمانده شویم، باید دست به دامن ائمه علیهم السلام شویم تا حق خود را به ما ببخشند. و ما بتوانیم از ایستگاه خمس به سلامت عبور کنیم و همین طور در موقف یا ایستگاه رسیدگی به نمازها، صله رحم، ولایت ائمه علیهم السلام، نهی از منکر، گناهان زبانی و… و هر کجا که با مشکل و کمبود مواجه شدیم، تنها اهل شفاعت هستند که می توانند ما را به سلامت رها کنند و عبور دهند یا از داراییهای معنوی خویش به ما ببخشند و به آبروی آنان تا ساحل سلامت و تا درگاه بهشت امنیت و نعمت راه پیماییم. به این مراحل، در برخی احادیث تصریح شده است؛ مثلاً امام رضا علیه السلام فرموده اند: «هر کس مرا در غربت زیارت کند، در سه جا به امداد او خواهم رسید: موقع مرگ، موقع حساب و موقع عبور از صراط».16
از این گونه احادیث، استفاده می شود که شفاعت ائمه علیهم السلام منحصر به موقف شفاعت نیست و در سایر مواقف نیز به حسب میزان اعمال و نورانیت و قابلیت افراد و به قدر ارتباط قلبی و حقیقی آنان با ولایت ائمه علیهم السلام به فریادرسی آنان خواهند شتافت.
جواب سوم این است که بر فرض اینکه فقط یک بار شفاعت ائمه علیهم السلام آنهم تنها در موقف قیامت منظور نظر این احادیث باشد، باز شفاعت صاحبان شفاعت در طول هم می باشد.
بدین ترتیب که رسول خداصلی الله علیه و آله اولین و آخرین را شفاعت می کند و ائمه علیهم السلام شیعیان خود را با خود تحت شفاعت رسول خداصلی الله علیه و آله قرار می دهند تا با شفاعت ایشان داخل بهشت گردند و امام زادگان نیز زائران و دوستان خود را به نزد امام زمان خود می برند تا شفاعت شوند و علما و شهدا و فقرای شیعه 17 و ذریه ائمه علیهم السلام یعنی سادات نیز هر کدام به اندازه مقام معنویشان نسبت به دیگران شفاعت می نمایند. بنابراین، با سلسله مراتب همه تحت شفاعت رسول خداصلی الله علیه و آله، امیر المؤمنین علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام قرار می گیرند. البته، دایره شفاعت رسول خدا صلی الله علیه و آله بسیار وسیع تر است و شامل تمام مستحقان شفاعت امت و حتی امتهای قبل و تمام خلایق می گردد.
و دایره شفاعت حضرت زهرا علیها السلام شامل شیعیان واقعی و علاوه بر آنها محبّان و محبّانِ محبّان و دوستان ذریه اش و هر آشنایی ولو باواسطه می گردد؛ در حالی که وسعت شفاعت حضرت معصومه علیها السلام از فاطمه زهرا علیها السلام محدودتر است و فقط شیعیان و زوار خود را شفاعت می کند و لذا شفاعت آن حضرات وقتی در طول هم قرار می گیرد، آن شبهه رفع می شود.
1. معرفی حضرت معصومه توسط ائمه علیهم السلام
محکم ترین دلیل برای شناسایی مقام معنوی حضرت معصومه علیها السلام، وصف مستقیم ائمه علیهم السلام نسبت به جایگاه ایشان می باشد. این معرفی از چند لحاظ مورد توجه است. اول اینکه از میان امام زادگان و اولاد مستقیم ائمه علیهم السلام، فقط در مورد زیارت ایشان سفارش و تأکید صورت گرفتهاست؛ به طوری که حتّی از حدود سی و شش برادر و خواهر نیز، فقط ایشان توجهامام رضا علیه السلام، امام جواد علیه السلام، و امام صادق علیه السلام را به خود جلب کرده است؛ آن گونه که امام صادق علیه السلام با تجلیل از تولّد او خبر داده و ثواب زیارت توأم با معرفت او را بهشت معرفی نموده و شفاعتش را شامل حال تمام شیعیان دانسته است.
برای فهم بلندای عظمت پرده نشین قدس الهی و به منظور شناخت حق معرفت او که شرط قبول زیارت اوست، روایات مربوط به عظمتش را نقل می کنیم و آن گاه به تأمل کوتاه در آنها می پردازیم.
روزی عده ای از شیعیان امام کاظم علیه السلام جهت دریافت پاسخ برای پرسشهای دینی خود به شهر مدینه رهسپار شدند، ولی چون آن حضرت در مسافرت بود و آنها ناگزیر به بازگشت بودند، به ناچار سؤالات خود را نوشتند و به افراد خانواده امام تحویل دادند تا در سفر بعد، جواب آنها را دریافت نمایند.
زمان خداحافظی باتعجب دیدند که حضرت فاطمه معصومه علیها السلام (در حالی که تنها ده سال داشت) پاسخ پرسشهای آنان را نوشته است. هنگام مراجعت در بین راه با امام موسی بن جعفر علیهما السلام ملاقات نمودند و ماجرا را به عرض ایشان رساندند. امام آن نوشته را از آنها گرفت و مطالعه نمود و چون پاسخها را درست یافت، لبخند رضایت بر لبانش نقش بست و سه بار فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش به فدایش باد».1
فرمایش امام کاظم علیه السلام شبیه گفتار رسول خداصلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام است که همین عبارت را برایشان به کار برده اند. دختری که امام معصوم علیها السلام خود را فدایی او معرفی می کند، باید عظمتی بسیار والا داشته و درنهایت عصمت و کمال باشد که امام و پدر او، جان خود را شایسته نثار عظمت و کمال او می بیند و چنین کلامی بر لب جاری می سازد.
امام صادق علیه السلام در سال 148 ه. ق. به علت مسمومیت توسط منصور دوانیقی به شهادت رسید و حضرت معصومه علیها السلام حدوداً در سال 179 ه. ق. متولد شد. پس حداقل بیش از سی سال قبل از تولّد آن بانو، امام صادق علیه السلام از تولد و منزلت او خبر داده است:
«اِنَّ لِلَّهِ حَرَماً و هو مکة، و لِرَسولِهِ حرماً و هو المدینة، و لامیرالمؤمنین حرماً و هو الکوفة، و لَنا حرماً و هو قُمّ، وَ سَتُدفَنُ فیها اِمْرأةٌ مِن وُلدی تُسَمَّی فاطِمة، مَن زارَها وَجَبَتْ لَهُ الجنة (قال علیه السلام ذلک و لَمْ تُحْمَلُ بموسی اُمُّهُ؛2 برای خدا حرمی است و آن مکه است و برای رسول خدا صلی الله علیه و آله حرمی است و آن مدینه است و برای امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است و آن کوفه است و برای ما (اهل بیت علیهم السلام) حرمی است و آن قم می باشد و به زودی زنی از اولاد من که فاطمه نامیده می شود، در آنجا دفن می شود. هر کسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می گردد. این سخن را حضرت در حالی بیان کرد که امام موسی را مادرش حمل نکرده بود».
در این حدیث، قم حرم همه ائمه علیهم السلام بعد از حضرت علی علیه السلام معرفی شده است و البته کلمه «لنا» مطلق است و شامل تمام چهارده معصوم علیهم السلام می گردد و منظور حرم بودن قم حتی نسبت به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام نیز می باشد؛ اگرچه هر کدام از ائمه علیهم السلام خود حرم دیگری مثل کربلا، کاظمین، مشهد و سامراء دارند.
نکته دیگر اینکه قم به تنهایی حرم همه ائمه معرفی شده است و این جای بسی تأمّل عمیق دارد که در مباحث بعدی بیشتر به آن می پردازیم.
بعد از معرفی قم به عنوان حرم ائمه علیهم السلام، بلافاصله به تولد و دفن حضرت معصومه علیها السلام در قم اشاره شده و بعد به بیان ثواب زیارت او که بهشت است، توجه ویژه مبذول گشته است.
محور در این حدیث، تشویق مردم به زیارت این بانو و رسیدن به ثواب آن یعنی بهشت می باشد. و بهشت را ثواب یک عمل معرفی کردن، فقط در مورد زیارت ائمه معصوم علیهم السلام و برخی موارد نادر بیان شده است.
یک بار زیارت حضرت معصومه علیها السلام، و آن گاه ورود به بهشت، نشان از میزان تقرّب و وجاهت و آبروی حضرت در پیشگاه خدا دارد که هر شیعه ای را به شرط معرفت به حق او و با یک زیارت او می بخشند و وارد بهشت می نمایند و این ورود حتمی است و بی هیچ مانع؛ چون در برخی روایات «وَجَبتْ لَهُ الجنة» گفته شده است؛ یعنی زیارت او، بهشت رفتن را واجب می کند.
اکنون به نقل چند حدیث که بر وجوب بهشت برای زائر حضرت معصومه علیها السلام به شرط معرفت به حقش تأکید کرده است، می پردازیم:
در حدیثی که زیارت نامه حضرت معصومه علیها السلام در ادامه آن آمده است، امام رضا علیه السلام فرمود: «من زارها عارفاً بحقها فله الجنة».3 وجوب بهشت در مقابل معرفت به حق اوست. پس باید معنی معرفت به حق او را دریابیم.
کتاب «ناسخ التواریخ» از امام رضا علیه السلام نقل می کند که فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی؛4 هر که معصومه را در قم زیارت کند، مثل این است که مرا زیارت کرده است».
معرفت به حق حضرت معصومه علیها السلام چه چیزی می تواند باشد؟ حضرت معصومه علیها السلام بار امانت سنگین امامت را بر دوش ندارد و لذا حقی را که امام بر گردن امّت دارد، برای او نیست. پس این حقّی که او بر گردن شیعه دارد، چیست؟ اگر کسی بگوید: آن بی بی حق خاصی ندارد، الاّ اینکه مثل همه مؤمنین و امام زادگان دیگر، احترام و حفظ حرمت و شناخت همان جایگاه عمومی او به عنوان امامزاده بر هر مؤمن و شیعه لازم است، پاسخ می دهیم که امام رضا علیه السلام کلمه حق را به «ها» اضافه فرمود و با این اضافه، تخصیص حاصل شد؛ یعنی حقی که مخصوص حضرت معصومه علیها السلام است. بنابراین، باید قبول کنیم که حضرت معصومه علیها السلام بالاتر از حقوق دیگران و پایین تر از حقوق امام، حقی خاص دارد و شناخت آن برای زائر لازم است تا به ثواب زیارت نایل گردد.
برای شناخت این حق، دو کلید و رمز معرفتی بر زبان ائمه علیهم السلام جاری شده است:
اول اینکه امام رضا علیه السلام زیارت حضرت معصومه علیها السلام را مثل زیارت خودش معرفی فرموده است.
دوم اینکه معرفت او را شرط بهشتی شدن زائر دانسته است. اینک به توضیح مطلب اول می پردازیم.
پس باید پرسید که، حق مخصوص آن حضرت چیست؟
معرفت به حق او یعنی چه؟ و آیا معرفت به حق او مراتب دارد یا نه؟ جواب به این سؤالات و غور در مراتب و جوانب آن واقعاً کاری مهم و سنگین است؛ امّا به همان نسبت دارای نتایج پربار و گرانبهاست.
امام بدون حکمت و دقت کامل سخن نمی گوید و تا کسی قابل مقایسه و تشبیه به امام نباشد، هرگز او را شبیه به خود معرفی نمی فرماید و زیارت او و حق او را مثل زیارت و حق خودش، شرط بهشت معرفی نمی فرماید؛ چنان که امام صادق علیه السلام فرموده اند: کسی با ما آل محمد صلی الله علیه و آله قابل مقایسه نیست؛ «لا یقاسُ بِنا أحَدٌ».5 در آن روایت، امام رضا علیه السلام ثواب زیارت خواهرش را ثواب زیارت خود معرفی نمی کند، بلکه نفس زیارت او را شبیه زیارت خود و هم اثر با حضور خویش می شناساند.
بنابراین، اگر زیارت حضرت معصومه علیها السلام، مثل زیارت امام رضا علیه السلام باشد، باید محضر او و نورانیت او و قدرت تصرّف عرفانی و ولایی او و رحمت و رأفت و قُرب و منزلت او، شبیه به امام رضا علیه السلام باشد و الّا بدون داشتن ظرفیت واقعی، امام کسی را مثل خود معرفی نمی فرماید. در حقیقت، امام رضا علیه السلام که به حق عالم آل محمد صلی الله علیه و آله لقب گرفته است، با یک «کاف» تشبیه همه حرفهای گفتنی را برای معرفی خواهر بزرگوارش که محصول تربیت و نَفَس پاک خود اوست، یکجا بیان فرموده است. بنده از آیةالله العظمی بهجت (حفظه الله) که در کنار ضریح مشغول زیارت بودند، سؤال کردم: آیا حضرت معصومه علیها السلام را می توان با زیارت جامعه کبیر زیارت کرد؟ فرمودند: بله! بعد از مدتی کوتاه دوباره به عقب برگشته فرمودند: شما به نیت تمام کسانی که این زیارت شامل آنها می شود، این زیارت نامه را بخوانید.
معصومه علیها السلام مظهر جلالت حضرت زهرا علیها السلام
همچنین آنچه پدر بزرگوار حضرت آیة الله العظمی مرعشی رحمه الله، یعنی سید محمود مرعشی بعد از توسل به امیرالمؤمنین علیه السلام جهت معرفیقبر حضرت زهرا علیها السلام از آن امام شنیده اند، در معرفی حضرت معصومه علیها السلام بسیار صریح و رساست. حضرت به ایشان در خوابفرموده بودند: «حضرت زهرا علیها السلام به من وصیت کرده تا قبر او را مخفینگه دارم و من نمی توانم برخلاف وصیت ایشان عمل کنم؛ اما اگر خیلی دوست داری قبر ایشان را زیارت کنی، به قم و نزد قبر فاطمه معصومه علیها السلامبرو که خداوند جلالت حضرت زهراعلیها السلام را به حضرت معصومه علیها السلام داده است».6
با تأمل در این جواب بسیار رسا و زیبا که از مرد صالح و مورد اطمینانی همچون پدر آیة الله العظمی مرعشی نقل شده است، می توانیم با مقام بلند و ملکوتی و روح لطیف و قُدسی و زهرایی فاطمه معصومه علیها السلام بیشتر آشنا شویم و به حق این شهیده غم و سمّ در غربت پی ببریم.
عزّ حرم فاطمه، اینجاست
زان رو حرم ائمه اینجاست
قم، خانه مادر ائمه است
آری، حرم همه، همیشه است
تختی ز جلال، در قم آمد
بانوی جمال در قم آمد
ای عاشق علم نور اینجاست
بر حور بهشت، طور اینجاست
صاحب در فاطمی است بانو
سرکرده هاشمی است، بانو
مشتاق مزار پاک زهرا
از قم بطلب شمیم آنجا
قم، مظهر قبر و قُرب زهراست
از من شنوی، ظهور اینجاست
دستت نرسد بقیع قم رو
بر عهد ولا، غدیر خُم رو 7
جلالت و منزلت معنوی حضرت زهرا در عالم هستی یکتاست و بدیل ندارد و در برخی روایات خلقت حضرت زهرا علیها السلام جداگانه و به عنوان روح در مقابل خلقت نور حضرت محمد صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام بیان شده است که بعد از خلق جداگانه این دو روح و نور، خداوند آنها را با هم ترکیب کرد و از این نور مقدس انوار امام حسن و امام حسین و سایر ائمه علیهم السلام و بعد، همه مراتب عالم هستی خلق شد.8
در حدیث مشهور قدسی هم خداوند می فرماید: «لو لا فاطمة لما خلقتُکما؛9 اگر فاطمه نبود [ای محمد] تو و علی را خلق نمی کردم». و در حدیث دیگر امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: «نحن حُجَجُ الله علی خلقه و جدَّتنا فاطمة حجة الله علینا؛10 ما حجت خدا بر خلق هستیم و مادرمان فاطمه حجت خدا بر ما (ائمه) می باشد»
با تأمل در عظمت فاطمه زهرا علیها السلام و با توجه به اشارات ائمه علیهم السلام، شایسته است که زانوی ادب در مقابل عظمت معنوی حضرت معصومه علیها السلام بر زمین زنیم و آن گاه خاضعانه و دلشکسته و با کمال ادب و خشوع، در هاله ای از احترام و معرفت، با رعایت تمام آداب ظاهری و باطنی به محضر این سلطان عالم قُدس و طهارت، و عرفان و ولایت، و این بانوی هم منزلت با آل محمد علیه السلام، و این بضعه و پاره تن اهل بیت علیهم السلام و این هم سرشت آل الله مشرف شویم و با نهایت قدردانی و احساس کوچکی در مقابل شکوه و عظمت این مظهر تجلی فاطمه زهرا علیها السلام و این شبیه امام رضا علیه السلامو این صاحب حرم آل محمد صلی الله علیه و آلهو کریمه اهل بیت علیهم السلام عرض ولایت و اطاعت و ادب و معرفت نماییم تا شاید گوشه چشمی به ما نماید.
به راستی که همه پرورش یافتگان عالی مرتبه حوزه قم، همگی به حق اعتراف کرده اند که به هر جا رسیده اند، از برکت گوشه چشم و زیرسایه عنایت کریمه اهل بیت علیهم السلام می باشد. از ملاصدرا تا امام خمینی رحمه الله و آیة الله بهجت (حفظه الله)، همه عرفای بزرگ و مراجع، خود را شاگرد کوچک و متواضع استاد بزرگ قم و حرم نشین محرم اسرار الله، یعنی حضرت فاطمه معصومه علیها السلام دانسته اند و پیوسته با زیارت او راه کمال پیموده اند.
و بدین صورت، به شدّت تقرب و شباهت روح او به اهل بیت علیهم السلام پی می بریم که غیر از امامت، سایر صفات ائمه علیهم السلام را کسب نموده است. به آخرین مطلب مورد اشاره در احادیث می پردازیم و آن شفاعت حضرت معصومه برای تمام شیعیان می باشد. حضرت امام موسی بن جعفر علیهما السلام می فرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنة بأجمعهم 11؛ با شفاعتش همه شیعیان ما داخل بهشت می شوند». امام صادق علیه السلام که در زمان حیات خود اسرار الهی را بسیار زیبا و با آرامش کامل و فرصت خوب بیان کرد و معارف را به فرهنگ انسانیت تزریق نمود، می فرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة بأجمعهم 12؛ همه شیعیانم با شفاعت حضرت معصومه علیها السلام داخل بهشت می گردند».
در زیارت نامه آن حضرت نیز امام رضا علیه السلام این گونه به ما یاد داده اند که شفاعت در بهشت را از فاطمه معصومه علیها السلام طلب کنیم و عرض کنیم: «یا فاطمة اشفعی لی فی الجنة فان لک عندالله شأناً من الشأن؛13 ای فاطمه! برای من در بهشت شفاعت کن؛ چون تو نزد خدا دارای مقامی از مقامات هستی.
البته می توان گفت: «فی الجنة یعنی فی حق الجنّة»؛ یعنی برای بهشت رفتن من شفاعت کن؛ امّا لزومی برای تأویل یا در تقدیر گرفتن محذوف نیست؛ زیرا در درون بهشت برای ترقی در مراتب بهشت و درجات آن نیز نیاز به شفاعت هست و حضرت معصومه علیها السلام در بهشت نیز می تواند زائران خویش را شفاعت کند و آنها را ترقی داده و بالا ببرد؛ همان طور که قرآن در بهشت ترقی می دهد و به قاری صادق و عمل کننده، می گویند: «اقرأ و ارفع (و ارق)؛14 بخوان و بالا برو، یا بخوان و ترقی کن». و اهل بیت علیهم السلام قرآن ناطق و شریک قرآن هستند.
بحثی در چگونگی شفاعت
آری، برای حضرت معصومه علیها السلام دو نوع شفاعت در احادیث و زیارات معرفی شده است: الف. شفاعت همه شیعه برای ورود در بهشت؛ ب. شفاعت در درون بهشت. اکنون این سؤال مطرح می شود که اگر همه شیعیان با شفاعت حضرت معصومه علیها السلام وارد بهشت می شوند، پس شفاعت حضرت زهرا علیها السلام برای کیست؟ شفاعت دیگر ائمه علیهم السلام و شهدا و سایر شافعین چه می شود؟ با دقت در بحث شفاعت، به چند شکل می توان این سؤال را جواب داد:
اول اینکه ما در زندگی دنیا و در طول عمر کوتاه خود به شفاعت، سفارش و کمک افراد متعددی نیازمند هستیم؛ چون احتیاجات ما زیاد است و هر شفاعتی یک مشکلی را حل می کند. درباره ائمه علیهم السلام نیز شاید بتوان گفت: ما همواره در شفاعت آنان به سر می بریم و نزول برکات بر ما، دفع بلایا از ما، برآورده شدن حاجات و استجابت دعاهایمان پیوسته به شفاعت و حرمت ولایت آنان می باشد و همین طور در موقع مرگ و در مراحل بعد از جان دادن تا ورود به بهشت، روایات متعددی از حضور حتمی و بسیار مؤثر ائمه علیهم السلام در نزد شیعه مؤمن خبر می دهد.
هرچه رجوع انسان به سوی خدا و بازگشت به مبدأ نزدیک تر می گردد، نیاز به امداد ائمه علیهم السلام و شفاعت و کمک آنان شدیدتر و توجه آنان به شیعیان تحت ولایت و سرپرستی معنوی شان بیشتر می شود؛ لذا ما در همه مراحل به شفاعت و یاری ائمه علیهم السلام نیازمند هستیم؛ چنان که رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «حب اهل بیتی نافعٌ فی سبعة مواطن اهوالهن عظیمة: عند الوفات و فی القبر، و عند النشور و عند الکتاب و عند الحساب و عند المیزان و عند الصراط؛15 محبت اهل بیتِ من در هفت محل که ترس و هراسشان بزرگ است، نفع می رساند: موقع مرگ، در قبر، موقع حشر و نشر، موقع (دادن) کتاب و نامه عمل، موقع وزن کردن اعمال و موقع عبور از پل صراط».
دوم اینکه در خصوص هر عمل نیز به شفاعت نیاز داریم؛ یعنی در عالم قبر و قیامت در مورد هر عملی و در هر ایستگاهی که با مشکل مواجه شویم، محتاج شفاعت خواهیم شد؛ مثلاً اگر در موقف خمس کوتاهی داشته باشیم و درمانده شویم، باید دست به دامن ائمه علیهم السلام شویم تا حق خود را به ما ببخشند. و ما بتوانیم از ایستگاه خمس به سلامت عبور کنیم و همین طور در موقف یا ایستگاه رسیدگی به نمازها، صله رحم، ولایت ائمه علیهم السلام، نهی از منکر، گناهان زبانی و… و هر کجا که با مشکل و کمبود مواجه شدیم، تنها اهل شفاعت هستند که می توانند ما را به سلامت رها کنند و عبور دهند یا از داراییهای معنوی خویش به ما ببخشند و به آبروی آنان تا ساحل سلامت و تا درگاه بهشت امنیت و نعمت راه پیماییم. به این مراحل، در برخی احادیث تصریح شده است؛ مثلاً امام رضا علیه السلام فرموده اند: «هر کس مرا در غربت زیارت کند، در سه جا به امداد او خواهم رسید: موقع مرگ، موقع حساب و موقع عبور از صراط».16
از این گونه احادیث، استفاده می شود که شفاعت ائمه علیهم السلام منحصر به موقف شفاعت نیست و در سایر مواقف نیز به حسب میزان اعمال و نورانیت و قابلیت افراد و به قدر ارتباط قلبی و حقیقی آنان با ولایت ائمه علیهم السلام به فریادرسی آنان خواهند شتافت.
جواب سوم این است که بر فرض اینکه فقط یک بار شفاعت ائمه علیهم السلام آنهم تنها در موقف قیامت منظور نظر این احادیث باشد، باز شفاعت صاحبان شفاعت در طول هم می باشد.
بدین ترتیب که رسول خداصلی الله علیه و آله اولین و آخرین را شفاعت می کند و ائمه علیهم السلام شیعیان خود را با خود تحت شفاعت رسول خداصلی الله علیه و آله قرار می دهند تا با شفاعت ایشان داخل بهشت گردند و امام زادگان نیز زائران و دوستان خود را به نزد امام زمان خود می برند تا شفاعت شوند و علما و شهدا و فقرای شیعه 17 و ذریه ائمه علیهم السلام یعنی سادات نیز هر کدام به اندازه مقام معنویشان نسبت به دیگران شفاعت می نمایند. بنابراین، با سلسله مراتب همه تحت شفاعت رسول خداصلی الله علیه و آله، امیر المؤمنین علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام قرار می گیرند. البته، دایره شفاعت رسول خدا صلی الله علیه و آله بسیار وسیع تر است و شامل تمام مستحقان شفاعت امت و حتی امتهای قبل و تمام خلایق می گردد.
و دایره شفاعت حضرت زهرا علیها السلام شامل شیعیان واقعی و علاوه بر آنها محبّان و محبّانِ محبّان و دوستان ذریه اش و هر آشنایی ولو باواسطه می گردد؛ در حالی که وسعت شفاعت حضرت معصومه علیها السلام از فاطمه زهرا علیها السلام محدودتر است و فقط شیعیان و زوار خود را شفاعت می کند و لذا شفاعت آن حضرات وقتی در طول هم قرار می گیرد، آن شبهه رفع می شود.