مقام مومن
در شناخت کرامت انسانی و جایگاه ویژه انسان در منظر معارف دینی، مطالب قابل تعمقی بیان شده و با تجلیل شایسته ای از مقام انسان به شرط مؤمن بودن یاد شده است. اگر ما کرامت و عظمت مؤمن را نشناسیم، در شناخت و تحمل عظمت ائمه مؤمنین علیهم السلام ضعف خواهیم داشت و چون از ارزش طبیعی انسان در عالم آفرینش غافل هستیم و خود را نمی شناسیم، چگونه اهل بیت علیهم السلام را بشناسیم وانگهی خدا را چگونه خواهیم شناخت و حق شناخت او را به جای خواهیم آورد! که «ما قَدَروا الله حق قدره».
برای اینکه پذیرش احادیث و مطالب در شناخت عظمت اهل بیت علیهم السلام و از جمله حضرت معصومه علیها السلام برای ما به راحتی ممکن باشد، به شخصیت این بزرگ بانوی اسلام، به عنوان یک مؤمن کامل نگاه می کنیم و آن گاه به جایگاه او به عنوان نگین ایمان و محور طواف مؤمنین و ملائکة الله خواهیم نگریست.
رسول خداصلی الله علیه و آله فرمود: «مثل المؤمن عند الله کمثل ملک مقرّب و انّ المؤمن اعظم عند الله من ملک مقرّب 30؛ مَثَل مؤمن نزد خدا، مانند ملک مقرب است و همانا مؤمن نزد خدا از ملک مقرّب عظیم تر است». با توجه به این حدیث، اگر فاطمه معصومه علیها السلام را از ملک مقرب بالاتر بدانیم، غلوّ نکرده ایم؛ چون این مقام مؤمن است و او مؤمنی کامل است.
خداوند فرمود: «یا موسی ما خلقتُ خلقاً أَحَبُّ إلَی من عبدی المؤمن؛31 ای موسی! آفریده ای نزد خودم دوست داشتنی تر از بنده مؤمنم نیافریده ام». اگر بخواهیم سخن از محبت خدا به خاندان «اهل بیت علیهم السلام» برانیم، باید بدانیم که آنها نیز «التّامّین فی محبة الله»32 هستند؛ یعنی در مقابل محبت خدا، محبت تمام به خداوند دارند و این یعنی عشق و عاشقی برتری که فهم انسانهای عادی و غیرمعصوم از درک و تصور آن عاجز است. پس همان به که از طوفان عشق و مهر بین خدا و دختر معصوم موسی بن جعفر علیهما السلام جز اشارت چیزی نگوییم. فقط بدانیم که محبت خدا را فقط از این بزرگواران باید گرفت.
باز امام صادق علیه السلام فرموده است: «ان المؤمن لیکرم علی الله حتی لوسئله الجنة بما فیها أعطاه ذلک من غیر أن ینقص من ملکه شیئاً؛33 همانا مؤمن قطعاً نزد خدا گرامی و مکرّم است تا آنجا که اگر از خداوند همه بهشت را با تمام نعمتهایی که در آن است بخواهد، حتماً به او می بخشد؛ بدون آنکه از مُلک خدا چیزی کم گردد». پس اگر صحبت از شفاعت حضرت معصومه علیها السلام نسبت به تمام شیعه می شود، نباید تعجب کرد که با یک تقاضای او خداوند از گناه همه شیعیان بگذرد و همه را به او ببخشد؛ چرا که او مصداق مؤمن کامل است و او از خاندانی است که خداوند به یمن وجود آنها همه عالم را آفریده است؛ چنان که در وصفشان گفته می شود: «بکم فتح الله و بکم یختم».34 امام صادق علیه السلام فرمود: «حقّ المؤمن أعظم، ان ذلک لَوْ حَدَّثتکم لَکفَرْتُم 35؛ حق مؤمن بسیار بزرگ است؛ آن چنان که اگر به شما بگویم کافر می گردید». اگر ما توان شنیدن حق مؤمن را نداریم، چگونه می توانیم حق آل محمد صلی الله علیه و آلهو مربیان ایمان و اساتید اهل توحید و عرفان را بشنویم و تاب بیاوریم! پس همان به که سربسته به شأن و منزلت حضرت معصومه علیها السلام اعتراف کنیم و بگوییم: «فإنَّ لک عنداللهِ شأناً من الشأن»
امام صادق علیه السلام فرمود: «إنّ الله، لایقدر احدٌ قَدْرَهُ، و کذلک لایقدر قدر نبیه و کذلک لایقدر قدر المؤمن؛36 همانا خداوند (چنان است) که کسی نمی تواند قدر و ارزش او را بشناسد و همینطور نمی توان قدر و ارزش پیامبرش صلی الله علیه و آله را شناخت و همچنین نمی توان قدر و ارزش مؤمن را شناخت»
و امام صادق علیه السلام فرمود: «لو علم الناس ما لِلمُؤمن عندالله لخضعت له الرّقاب، فَإِنَّ الله تَعالی اشتقّ للمومن اسماً من أسمائِهِ، فالله هو المومن و سَمّی عبده مؤمناً تشریفاً له و تکریماً و إنَّه یوم القیمة یؤمِن علی الله تعالی فیجبوا ایمانه؛37 اگر مردم می دانستند که برای مؤمن نزد خدا چه منزلتی است، حتماً در مقابلش سر تعظیم خم می کردند؛ چرا که خداوند از اسمهای خودش برای مؤمن نامی مشتق کرده و نهاده است. خداوند مؤمن است و بنده اش را هم برای شرف بخشی و اکرام به او مؤمن نامیده است و روز قیامت مؤمن بر خدا کاملاً ایمان می آورد و (کمبودهای) ایمانش جبران می شود».
باز پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده اند: «حرمة المؤمن الفقیر اعظم عندالله من سبع سموات و سبع ارضین و الملائکة و الجبال و ما فیها؛38 حرمت مؤمن فقیر نزد خدا بزرگ تر از آسمانها و زمینهای هفت گانه و همه ملائکه و کوهها و تمام موجودات درون آنهاست». و فرموده اند: «المؤمن اعظم حرمة من الکعبة» و القرآن، بل امر الله تعالی نبیهُ بالتواضع له بقوله «وَ اخْفِضْ جَناحَک لِمَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»؛39 حرمت مؤمن بزرگ تر از کعبه و قرآن است، بلکه خداوند پیامبرش را دستور داد تا به مؤمنین تواضع کند با این کلام: «و بال خویش را برای آنان که از مؤمنین از تو پیروی می کنند، شکسته سان بگستران».40
لازم به توضیح است که مؤمن در مصداق کامل و أتمّ آن فقط بر ائمه علیهم السلام صدق می کند؛ چون آنان از هر جهت مظهر کامل اسم مؤمن خدایند و از همه ناامنیها حتی از اصابت صحیه قیامت نیز در امان هستند.
«وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یوْمَئِذٍ آمِنُونَ»41 و «فَفَزِعَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلّا مَنْ شاءَ اللهُ»42 یعنی با شنیدن صیحه قیامت، همه به فزع و بی تابی می افتند، الّا ائمه اطهار علیهم السلام که منظور از من شاء الله آنها هستند؛ ولی در مراتب نازله، هر کس دارای مراتب ایمانی بیشتری باشد، به همان میزان مؤمن بودن بر او صدق می کند.
مطلب دیگر اینکه منظور از مؤمن و تمام اسامی مثبت در معارف اسلامی، شیعیان و پیروان ائمه علیهم السلام و ثابت قدمان در صراط مستقیم و باب الله هستند و دیگران که بر ولایت اقرار نکرده اند، در زبان قرآن مؤمن نامیده نمی شوند و هر چند از ازل تا به ابد، در حرم خدا معتکف و عابد باشند، بی ولا در محضر الهی اذن حضور و جواز قبول نمی یابند.
در حقیقت، شیعه و مؤمن دو نام برای یک مُسَمّا هستند و با تأمل در این معارف از مقام آنکه شناخت حق او شرط ورود به بهشت برای شیعه و مؤمن دانسته شده است، پرده برداشته می شود.
نوری ز خداست در قم افتاد
از فاطمه قم کرب و بلا باد
معصومه معلّم علوم است
فرزند مکلّم علوم است
او وارث علم آل طه است
شاگرد و مقیم کوی مولاست
او صاحب سرّ اهل بیت است
معصومه و بِرّ اهل بیت است
اسرار امام در حرم ماند
دستی ز رسول بَر کرم ماند
در چشم بصیر طور اینجاست