زینب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نقش حضرت زهرا(س) در ولایت امام علی (ع)

27 بهمن 1398 توسط مهناز دارابي

 

نقش حضرت زهرا(ع) در دفاع از حريم ولايت
ریاحین ـ مقاله «نقش حضرت زهرا عليهاالسلام در دفاع از حريم ولايت» توسط  زهرا رضايى[۱]، سهراب مروتى[۲]، سهيلا همتى مامو[۳] نوشته و درنشريه «معرفت ۱۹۶ » انتشار يافته است. که خلاصه آن اکنون در اختيار خوانندگان قرار داده شده است.

   رويكرد حضرت زهرا عليهاالسلام، به‏ عنوان اولين حامى ومدافع ولايت بر حق الهى و آغازگر دفاع از حريم ولايت، تعيين‏ كننده محور ارزش‏هاى اجتماعى وسياسى در حركت تاريخى اسلام است. رويكرد ايشان در دفاع از حريم ولايت پس از رحلت پيامبر اكرم صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله تا زمان شهادتشان، از فرازهاى مهم تاريخ اسلام به‏ شمار مى‏رود.

    سؤال اصلى كه اين پژوهش درصدد پاسخ‏گويى به آن است، اين است: حضرت زهرا عليهاالسلام چه نقشىدر دفاع از حريم ولايت بر عهده داشتند؟

الف. دفاع جانانه از اميرالمؤمنين عليه‏ السلام در آغاز فتنه

حركت انقلابى حضرت زهرا عليهاالسلام و دفاع مقدس او ازصراط مستقيم الهى و ولايت رهبران بر حق اسلامى،از همان روزهاى اوليه رحلت رسول خدا صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله شروع شد؛ آن‏گاه كه پيامبر صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله دار فانى را وداع نمود ومسلمانان تارى به نام خلافت گرد خويش تنيدند و ازپذيرش رهبرى اميرالمؤمنين على عليه‏ السلام سر باز زدند«رهاورد شوراى سقيفه، اختلاف شديد مهاجر وانصار بود كه به پيروزى مهاجران و خلافت ابوبكرانجاميد» (رسولى محلاتى، ۱۳۷۹، ص ۱۰۹).

تمام اين حوادث زمانى تحقق يافت كه اميرالمؤمنين عليه ‏السلام همراه چند تن از ياران به غسل و كفن پيامبر صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله مشغول بودند.

در اين موقعيت، تنها مشكل خليفه جديد اميرالمؤمنين على عليه‏ السلام بود. «… عمر به همراه جماعت ديگرى رهسپار خانه حضرت على عليه‏ السلام شدندو ريسمانى در گردن آن حضرت انداختند تا او را براىبيعت به مسجد بياورند و اين، آغاز فتنه‏ اى بزرگ بود؛اما با مقاوت شديد حضرت زهرا عليهاالسلام مواجه شدند.حضرت به ميان جمعيت آمد و دامن على عليه ‏السلام را محكم گرفت» (مجلسى، ۱۳۸۶، ص ۳۳۰) و فرمود: «به خداقسم! نمى‏گذارم پسر عمويم را ظالمانه (براى بيعت)ببريد» (كلينى، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۲۳۸).

حضرت زهرا عليهاالسلام صدا به ضجه و شيون بلند كردتا شايد مردم از خواب غفلت بيدار شوند و ازاميرالمؤمنين عليه‏السلام دفاع كنند، اما استغاثه‏ ها و ناله‏ هاىحضرت زهرا عليهاالسلام نه‏ تنها در دل‏هاى آن سنگدلان اثرنكرد، بلكه با پشت شمشير به پهلويش زدند و باتازيانه بازويش را سياه كردند تا دست از دفاع بردارد(مجلسى، ۱۳۷۰، ج ۸۲، ص ۲۶۲). سرانجام،اميرالمؤمنين عليه‏ السلام را دستگير كردند و مظلومانه به مسجد بردند. حضرت زهرا عليهاالسلام كه مدافع حق وولايت على عليه‏ السلام بود و تا پاى جان آماده ايثار بود،هنگامى‏كه به خود آمد ديد، على عليه‏ السلام را به جانب مسجد برده‏‌اند و جاى درنگ نيست؛ جان على عليه‏ السلام در معرض خطر افتاده و بايد از او دفاع كند. ازاين‏رو،با تن خسته و پهلوى شكسته از خانه بيرون آمد و به اتفاق گروهى از زنان بنى‏‌هاشم روانه مسجد شد.چون ديد على عليه‏ السلام را بازداشت نموده‏ اند، با تن مجروح بلند شد و فرمود: «رها كنيد پسر عمويم را!قسم به آن خدايى كه محمد صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله را به حق برانگيخت،اگر از وى دست برنداريد سر خود را برهنه كرده وپيراهن رسول خدا را بر سر افكنده و در برابر خدافرياد برخواهم آورد و همه‏ تان را نفرين مى‏كنم به خدا،نه من از شتر صالح كم‏ ارج‏‌ترم و نه كودكانم از بچه اوكم‏‌قدرتر» (يعقوبى، ۱۳۷۹، ج ۲، ص ۱۲۶).

«آن‏گاه حضرت فاطمه عليهاالسلام همراه حسنين عليهم االسلام براى نفرين به سوى قبر رسول خدا صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله حركت كرد.على عليه‏ السلام به سلمان فرمود: سلمان! فاطمه را درياب؛گويى دو طرف مدينه را مى‏نگرم كه به لرزه افتاده.سوگند به خدا، اگر فاطمه نفرين و ناله سر دهد،ديگر مهلتى براى مردم مدينه باقى نمى‏ماند و زمين همه آنها را در كام خود فرو مى‏برد… سلمان عرض كرد: اى دخت پيامبر! امام على عليه‏ السلام مرا فرستاده كه به شما بگويم به خانه برگرديد و نفرين نكنيد. حضرت فرمود: اى سلمان! آنها قصد جان على عليه‏ السلام را دارند ومن در قتل على عليه‏ السلام نمى‏توانم صبر كنم. سلمان عرض كرد: امام على عليه‏ السلام مرا فرستاده به شما بگويم به خانه برگرديد و نفرين نكنيد. وقتى حضرت متوجه پيام امام خويش شد فرمود: حال كه امامم (دستور داده)برمى‏گردم و صبر مى‏كنم و سخن او را مى‏پذيرم و از اواطاعت مى‏كنم» (مجلسى، ۱۳۷۰، ج ۲۸، ص ۲۲۸).

 اين‏گونه دفاع در آغاز فتنه، زيباترين دفاع است كه با اطاعت صددرصد و محض امامش همراه است وتا آخرين لحظه دست از دفاع خود برنداشت تا امام سالم از دست مهاجمان آزاد شد و از بيعت رهايىيافت. «طبق نقل مسعودى، تا صديقه طاهره عليهاالسلام درقيد حيات بودند آنها نتوانستند از على عليه‏ السلام بيعت بگيرند. بنى‏ هاشم نيز پس از شهادت حضرت زهرا عليهاالسلام بيعت كردند» .

ب. تبيين حقيقت ولايت

مهم‏ ترين و بزرگ‏ترين ستم بر حضرت على عليه‏ السلام غصب خلافت و مسائل پيرامون آن بود. در روزگارىكه ديگران به شدت بر اوضاع مسلط بودند و اجازه مخالفت به كسى نمى‏دادند، حضرت زهرا عليهاالسلام با تمام قدرت به دفاع از حق غصب‏ شده و پايمال‏ شده اميرالمؤمنين عليه‏ السلام برخاست، به‏ گونه‏ اى‏كه شب‏ها بر درِخانه مهاجر و انصار مى‏رفت و مى‏فرمود: «اى گروه مهاجر و انصار! خدا را يارى كنيد و دختر پيامبرتان رايارى نماييد. در آن روزى كه با رسول خدا صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله بيعت نموديد، بيعتتان چنين بود كه همچنان‏كه هر ناراحتىرا از خود و فرزندانتان بازمى‏داريد، از او و فرزندان او نيز بازداريد. اكنون كه به عهدى كه با رسولخدا صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله بستيد، وفا كنيد» (مفيد، ۱۴۰۹ق، ص ۱۸۳).

حضرت زهرا در استمرار مبارزه كوتاهى نمى‏كرد و مردم رابه ياد غدير خم مى‏انداخت كه پيامبر صلى‏الله ‏عليه‏ و‏آله على عليه‏ السلام راجانشين خود معرفى كرده بود. در اين زمينه،زهرا عليهاالسلام خطاب به مردم مى‏فرمود: آيا سخن رسول خدا صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله را در غدير فراموش كرديد كه مى‏گفت: «من كنت مولاه فعلى مولاه»؟ و در برابر عذرتراشى‏ هاى رسواى آنان نيز مى‏فرمود: آيا پدرم پس از واقعه غدير كه على عليه‏ السلام را به امامت منصوب كرد، براىكسى عذرى باقى گذاشته است

حضرت زهرا عليهاالسلام در پاسخ محمودبن لبيد كه پرسيد: آيا رسول خدا درباره امامت على عليه‏ السلام سخن گفت؟ فرمود: «شنيدم كه پيامبر گرامى اسلام فرمود:على عليه‏ السلام بهترين كسى است كه او را جانشين خود درميان شما قرار مى‏دهم. على عليه‏ السلام امام و خليفه بعد از مناست و دو فرزندم (حسن و حسين) و نه نفر از فرزندان حسين عليه‏ السلام پيشوايان‏ وامامانى‏ پاك‏ ونيك‏ اند. اگر از آنهااطاعت كنيد شما را هدايت خواهند نمودواگر مخالفت ورزيد تا روز قيامت بلاى تفرقه و اختلاف در ميان شماحاكم خواهد شد» (طبرسى، ۱۳۸۱، ج ۱، ص ۲۴۸).

 حضرت زهرا عليهاالسلام درحالى‏كه اشك‏هايش جارىبود از غصب ولايت شكوه‏ هاى دردآلود مى‏كرد ومى‏فرمود: «اَللّهُمَ ِاليكَ نَشكُوفَقَد نَبِيكَ وَ رَسُولِكَ وَصَفيكَ وَ اِرتِدادَ اُمَتِه عَلينا وَ مَنعِهِم ايانا حَقنَا الَذىجَعلتَهُ لَنا فِى كِتابِكَ المُنزِل عَلى نَبيكَ المُرسِل»(مجلسى، ۱۳۷۰، ج ۵۳، ص ۱۹)؛ پروردگارا! به سوى تو شكايت مى‏كنم از اندوه از دست دادن پيامبر و فرستاده و برگزيده‏ ات و به تو شكايت مى‏كنم از ارتداد امت پيامبر و اينكه حق ما را از ما بازداشتند؛همان حق ولايت و رهبرى، را كه در قرآن كريم خودبر پيامبر اسلام نازل فرمودى.

     بنابراين، اين بانوى بزرگ به‏ صورت علنى و درجمع مردم و با حضور ديگران، صراحتا از زير پاگذاشتن حق اميرالمؤمنين عليه‏ السلام سخن به ميان آورد وحقيقت ولايت را براى مردم تبيين نمود و تا آخرين لحظه براى دفاع از على عليه‏ السلام پاى فشرد.

ج. بيان شاخص‏هاى شايستگى خلافت

نوع ديگر از دفاع آن حضرت از شخص اميرالمؤمنين على عليه‏السلام اين بود كه در موارد مختلف، سابقه طولانى و فضايل بى‏شمار او را گوشزد مى‏كرد. گفتنى استكه بيان فضايل يك فرد آن‏گاه مؤثر مى‏افتد كه خودگوينده به آن معتقد باشد. بسيارند كسانى كه فضايل على عليه‏ السلام را به زبان مى‏آورند، ولى در عمل و رفتارخود به آن اقرار و پايبندى ندارند. اما حضرت زهرا عليهاالسلام با تمام وجود معتقد به فضايل اميرالمؤمنين عليه‏ السلام بود. در ميان فضايل اميرالمؤمنين نيزحضرت زهرا عليهاالسلام از زبان پيامبر اكرم صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله نقل نموده كه فرمود: «على بهترين كسى است كه او را در ميان شماجانشين قرار مى‏دهم) (دشتى، ۱۳۷۷، ص ۳۷).

حضرت زهرا عليهاالسلام در بخشى از خطبه معروف خود در مسجد مدينه درباره سابقه درخشان اميرالمؤمنين على عليه‏ السلام فرمود: «پس از بعثت رسولخدا صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله هرگاه مشركين آتش جنگ برافروختند، خداآن را خاموش كرد و هر گاه شيطان سر برداشت يامشركى از مشركين ندا داد يا يورش آورد، رسولخدا صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله برادرش على عليه‏ السلام را در كام سختى‏ها وشعله‏ ها مى‏انداخت و على عليه‏ السلام بر جاى ننشست تا برسر و مغز مخالفان كوبيد و با شمشير مشكلات وتهاجمات را از سر راه (اسلام) برداشت. على عليه‏ السلام رنج‏ها را براى خدا تحمل نمود و در تحقق امر الهى تلاش كرد. يار نزديك رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله و بزرگ وسرور دستان خدا بود. (همواره) دامن همت به كمرزده، نصحيت گر تلاشگر و كوشا بوده، در راه خدا ازسرزنش سرزنش‏كننده‏ اى بيم به خود راه نداده،درحالى‏كه شما (مردم) در رفاه و آسايش زندگىآرميده بوديد» (حسينى زنجانى، ۱۳۸۰، ص ۶۶).

د. افشاى فتنه ‏هاى معاندان

حضرت زهرا عليهاالسلام توجيه نادرست صحنه ‏گردانان سقيفه در مورد انتخاب خليفه را افشا كرده، عواقب زيانبار آن را بيان مى‏كند.

حضرت زهرا عليهاالسلام تعجب خود را از چنين سرعتى در ارتداد، اعلام مى‏كردند؛ ازجمله، در انتخاب خليفه و پشت پا زدن به دين، كه هنوز پيامبرشان دفن نشده بود، و نيز از آوردن بهانه‏ هاى بى‏ جا براى عمل خود، كه «نكند جريان نوپاى اسلام را به سمت وسوى ديگرى ببرد و دچار فتنه شويم، و مى‏خواهيم از فتنه جلوگيرى كنيم» و… . آن حضرت در بخشى ازدفاعيات و خطبه خود، هماهنگ با آيه شريفه قرآن،به يكى از مصاديق عذر اجتناب از فتنه و در عين حال، سقوط در فتنه اشاره فرمودند: «اِبتِدارا زَعَمتُم خَوفَ الفِتنَةِ، اَلا فِى الفِتنَهِ سَقَطُوا، و اِنَّ جَهَنَّم لَمُحيطَةبِالكافِرين» (صفايى حايرى، ۱۳۸۳، ص ۵۵)؛به‏ خاطر جلوگيرى از فتنه، اين كار را انجام داديم؛درحالى‏كه همين كار، عين سقوط در فتنه است.مسلما جهنم به كافران احاطه دارد.

«بانوى اسلام اين فريادگر زمان، بر كسانى كه خلافت را در دست گرفتند فرياد مى‏زند كه: قرآن رارها نكنيد، و اوامر و نواهى آن روشن است ودستورهايى را كه براى مسئله خلافت بعد ازپيامبر صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله داده آشكار است. پيش‏ بينى لازم را براىبعد از رحلتش كرده و چيزى را در پرده ابهام باقى نگذارده. حضرت زهرا عليهاالسلام به آنها هشدار مى‏دهد كه اگر يادگار بزرگ پيامبر (قرآن) را رها كنيد و دست به دامن غير آن بزنيد و افكار ناتوان خود را بر تعليمات اسلام مقدم داريد و به بهانه مصلحت‏ انديشى‏ها ياجلوگيرى از فتنه، خود را حاكم بر قرآن بدانيد نه محكوم فرمان آن، زيان بزرگى دامان شما را خواهدگرفت» (مكارم شيرازى، ۱۳۸۴، ص ۱۸۵).

     «از ديگر اقدامات روشنگرانه آن حضرت در بيان افشاى فتنه‏ هاى معاندين، افشاى ماهيت سياست‏ ستيزى با على عليه‏ السلام بود و صديقه طاهره عليهاالسلام معتقد بود: كسانى كه على عليه‏ السلام را از صحنه بيرون كرده‏ اند، از شدت عمل او در برابر مخالفان دين وقاطعيتش در مقابل دشمنان اسلام و افزون‏ طلبان بيم كرده‏ اند؛ آنان مى‏دانند على عليه‏ السلام در اجراى عدالت ذره‏ اى كوتاهى نخواهد كرد و در راه تحقق احكام الهى از مرگ نمى‏ هراسد؛ ازاين‏رو، او را كنار زدند تابه آسانى به اهداف شخصى و خواسته‏ هاىنفسانى‏شان دست يابند.

ه . اعتراض مؤثر به سكوت خواص

آن حضرت در مواردى مخالفت خود را بااعتراض و انتقاد و شِكوه به اثبات رساند «كه سخنان آن حضرت، فرياد دردآلودى بود در حمايت ازعلى عليه‏ السلام وصى و جانشين پيامبر اكرم صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله كه گروهى ازبازيگران، آيات قرآن و توصيه‏ هاى مؤكد رسول خدا صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله را درباره او نايده گرفته بودند و صاعقه مرگبارى بود كه بر سر دشمنان اسلام فرود آمد و آنهاراسخت‏ غافلگيركرد»(مكارم‏شيرازى،۱۳۸۴،ص۱۴۲).

حضرت در بخشى ازخطبه معروف خود در مسجد مدينه به آنها خطاب فرمود: «اى گروه نقبا و مؤمنين! اى بازوان ملت! اىحافظان اسلام! اين ضعف و غفلت در مورد حق من واين سهل ‏انگارى از دادخواهى من چرا؟ آيا پدرم رسول خدا نفرموده بايد حرمت هر كس در موردفرزندان او حفظ شود؛ با چه سرعتى دچار اعمال ناپسند شديد! و چقدر زود آب از دهان بز لاغرريخت؟ (يعنى دچار غفلت شديد)» (قيومىاصفهانى، ۱۳۸۷، ص ۲۳۴).

     نيز در نكوهش پيمان‏ شكنان و سستى و بى‏تفاوتىمردان فرمودند: «يا مَعاشِرَالمُسلِمينَ المُسرِعَة الى قيلِ الباطِلِ المُغضِية عَلَى الفِعلِ القَبيحِ الخاسِرِ اَفَلاتَتَدَبَّرُونَ القُرآنَ أم عَلى قُلُوبٍ اَقفالُها» (همان، ص۲۴۴)؛ اى مسلمانان كه به سوى سخن باطل شتابانيد و اعمال زشت زيانكارانه را ناديده مى‏گيريد! آيا درقرآن تدبير نمى‏كنيد يا بر دل‏ها مهر زده شده است.

     حضرت زهرا عليهاالسلام در بخشى از سخنان خود درجمع زنان مهاجر و انصار كه براى عيادت او آمده بودند، در اعتراض به مردانشان فرمود: «چه زشت است كندى شمشيرها و سستى بازيچه بودن مردانتان»(طبرسى، ۱۳۸۱، ص ۲۴) و ادامه داد: «واى بر آنان!چرا خلافت را از مركز رسالت و پايه‏ هاى نبوت وراهنما و مهبط وحى جبرئيل بيرون برند» (همان) وفرمود: «چه باعث شد كه (با على كينه ‏توزى كنند) ازابى‏الحسن انتقام گرفتند؟ آرى، به خدا انتقام گرفتند به خاطر سوزش‏ تيغ‏ او (و پايدارى او) (همان).

حضرت زهرا عليهاالسلام عمل اصحاب را پس از پيامبرخدا صلى‏الله ‏عليه‏ و‏آله نخستين عملى مى‏داند كه بدون اساس الهىاست و كوچك‏ترين انگيزه الهى ندارد.

و. گريه بر مظلوميت اميرالمؤمنين على عليه‏ السلام

از روزى كه خلافت اميرالمؤمنين على عليه‏ السلام غصب گرديد، مبارزه‏ اى فكرى و فرهنگى و غيرظاهرى درشيوه فعاليت فاطمه عليهاالسلام قرار گرفت كه گاه اعتراض خود را با گريه‏ هاى هدفمند در جهت مبارزاتش عليه حاكم وقت به گوش همگان مى‏رساند.

     ناله‏ هاى حضرت در مدينه منتشر مى‏شد،به ‏گونه‏ اى كه هركس او را مى‏ديد اين سؤال برايش پيش مى‏آمد كه چرا اينقدر گريه مى‏كند؟ و همين گريه‏ ها بود كه گاهى افراد را نادم و پشيمان مى‏كرد واحساسات آنها را به هيجان مى‏آورد. با اعتراضاتى كه عليه او صورت گرفت، مانع گريه آن حضرت شدند.«لذا حضرت على عليه‏ السلام براى آسايش فاطمه عليهاالسلام سايبانى در بقيع بنا كرد و حضرت براى گريه كردن روزها به بيرون مدينه رفته و در آنجا ناله سر مى‏دادكه بعدها به بيت‏ الاحزان ناميده شد» (مجلسى،۱۳۷۰، ج ۴۳، ص ۱۷۴).

     البته گريه‏ هاى حضرت زهرا عليهاالسلام علل و عوامل متعددى داشت. مهم‏ترين چيزى كه روح حساس وغيور بانوى بزرگ اسلام را ناراحت مى‏ساخت اين بود كه مى‏ديد اسلام از مسير واقعى منحرف شده وبا خانه‏ نشين شدن اميرالمؤمنين عليه‏ السلام و روى كار آمدن منافقان، انحراف در رهبرى اسلام و مسلمانان پيداشده و زحمات بى‏امان و شبانه‏ روزى پيغمبراسلام صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله در طول بيست و سه سال پرتلاش همه ازبين مى‏رفت و از اسلام جز صورت و نامى بيش نمى‏ماند و به دنبال اين انحراف صدها و هزاران انحراف غيرقابل جبران ديگرى پيش مى‏آمد ـچنان‏كه پيش آمد ـ و اين مصيبتى بود كه نه‏ تنها براىفاطمه عليهاالسلام، بلكه براى هيچ مسلمان مسئولى قاب لتحمل نبود، گريه و اشك‏ها نشانه شعور و بيدارى ازوقوع فاجعه‏ اى بزرگ در فرهنگ بشريت است.

   

     و به خاطر همين مظلوميت‏ ها بود كه گاه آه دردآلودى از عمق جان حضرت زهرا عليهاالسلام برمى‏آمد وگريه مى‏كرد و مى‏فرمود: «كيست ياور براى على، آن يارى‏كننده كيست؟» (مجلسى، ۱۳۷۰،ج۳،ص ۲۵۳).

گريه‏ هاى حضرت زهرا عليهاالسلام بر مظلوميت على عليه‏ السلام حتى تا آخرين ساعات حيات او ادامه داشت، آن‏گاه كه وفات فاطمه عليهاالسلام نزديك شد، به شدت گريست وچون امام على عليه‏ السلام از علت گريه او سؤال كرد، فرمود:«ابكى لما تلقى بعدى»؛ بر مصيبت‏هايى كه پس از من بر تو خواهد باريد گريه مى‏كنم» (همان، ص ۵۳).

ز. بيان واقعيت در وصيت‏نامه سياسى، تاريخى

حضرت زهرا عليهاالسلام آن‏قدر در هدف خويش پايدار بودكه نه‏ تنها تا آخرين ساعات زندگى مبارزه را تعقيب كرد، بلكه دامن مبارزه را تا قيامت توسعه داد ومبارزاتش را با وصيتش حتى بعد از مرگ نيز ادامه داد. ازاين‏رو، دربخشى از وصيت‏نامه آن حضرت آمده است كه فرمود: «امتى كه عهد و پيمان خدا و پدرم رسول خدا صلى‏الله ‏عليه‏ و‏آله را درباره (ولايت) اميرالمؤمنين على عليه ‏السلام شكستند و نسبت به حق من ظلم كردند، بر پيكر من نماز نگزارند و… آنهايى كه نسبت به خدا و رسولش تذكر و هشدار مى‏دادم كه در مورد ما (اهل‏بيت) ظلم روا مداريد و حق مسلمى را كه خدا براى ما قرار داده است غصب نكنيد، در تاريكى شب جواب مساعد مى‏دادند (كه شما را يارى مى‏كنيم)، و در روز روشن دست از يارى ما برمى‏داشتند، حق ندارند بر من نمازگزارند (دشتى، ۱۳۷۷، ص ۳۰۰).

     و در ادامه مى‏فرمايد: «مرا شب دفن كن؛ آنه نگام كه چشم‏ها آرام گرفته و ديده‏ ها به خواب رفته باشند» (همان، ص ۳۳۰). اين وصيت سياسى وتاريخى، ضربه سهمگينى بر پيكر دشمنان ولايت وارد ساخت، ضربه‏ اى كه تا قيام قيامت استمرارخواهد داشت و سندى زنده و ماندگار بر محكوميت حكومت خلفا و غيرعادلانه بودن آن از منظر زهراىمرضيه عليهاالسلام به‏ شمار مى‏آيد.

[۱] كارشناس ارشد علوم قرآن و حديث دانشگاه ايلام.

 نظر دهید »

القاب حضرت زهرا (س)

26 بهمن 1398 توسط مهناز دارابي

القاب زیبای حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا(س) 104 لقب و اسم زیبا دارند که آشنایی با این القاب در ایام فاطمیه خالی از لطف نیست.

به گزارش گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران؛ زیباترین و جذاب ترین و پر محتواترین نام بانوی دو عالم فاطمه (س) است به معنای قطع کردن و جدا شدن است.
 
هم چنین در کتب معتبر شیعه و سنی از قول رسول الاسلام (ص) نقل شده است: چون خداوند فاطمه و شیعیان او را از آتش دوزخ بریده است دخترم را به این نام نامیدم.
 
لازم به یادآوری است که علامه مجلسی در روایت معتبر از قول پیغمبر در اخبار الرضا آورده است: حضرت زهرا سلام الله علیهما بعد از خاتم الانبیا حضرت محمد مصطفی و بعد از شوهرش حضرت علی مرتضی (ع) از کل انبیاء و رسل و اوصیا رتبه ی بالاتری دارد به طوری که اگر حضرت علی (ع) با ایشان تزویج می نمود او را کفوی و نظیری بر روی زمین تا روز قیامت نبود.
 
در ادامه ی این گزارش به معرفی اسامی و القاب و کنیه ی حضرت فاطمه زهرا (س) می پردازیم که عبارتند از:
 
۱ـ سیّدة : بانو
۲ ـ انسیّةحوراء : انسان بهشتی
۳ ـ نوریّة : موجودی از حقیقت نوری
۴ ـ حانیّة : دلسوز فرزندان
۵ ـ عُذراء : دوشیزه
۶ ـ کریمة : بزرگوار
۷ ـ رحیمة : با محبت ومهربان
۸ ـ شهیدة : شهید شده
۹ ـ عفیفة : پاکدامن
۱۰ ـ قانعة : کم توقع
۱۱ ـ رشیدة : کامل
۱۲ ـ شریفة : شرافتمند
۱۳ ـ حبیبة : دوست وبا محبت
۱۴ ـ محترّمة : گرامی و مورد احترام
۱۵ ـ صابرة : پایدار
۱۶ ـ سلیمة : سالم، اهل سازش، بی عیب ونقص
۱۷ ـ مکرمة : بزگوار وگرامی
۱۸ ـ صفیّة : برگزیده
۱۹ ـ عالمة : دانشمند
۲۰ ـ علیمة : دانا
۲۱ ـ معصومة : نگهداشته شده،بی گناه
۲۲ ـ مغصوبة : ربوده شده،کسی که حقش غصب شده
۲۳ ـ مظلومة : ستمدیده
 ۲۴ ـ میمونة : خوش یمن وبابرکت
25 ـ منصورة : یاری شده ، خداوند او را یاری کرده است
۲۶ ـ محتشمة : با حشمت و احترام
 ۲۷ ـ جمیلة : زیبا
۲۸ ـ جلیلة : بزرگ
۲۹ ـ معظّمة : احترام گذاشته شده ، گرامی
۳۰ ـ حاملة البلوی بغیر شکوی : بلا کش نستوه بی شکوه و شکایت
۳۱ ـ حلیفة العبادة و التقوی : قسم خورده ی پرستش و پرهیزکاری
۳۲ ـ حبیبة الله : محبوب خدا
۳۳ ـ بنت الصّفوة : دخترِ برگزیده
۳۴ ـ رکن الهدی : پایه ی هدایت
۳۵ ـ آیة النّبوّة : نشان نبوّت
۳۶ ـ شفیعة العصاة : شفاعت کننده ی گناهکاران
  ۳۷ ـ اُمّ الخیرة : مادر نیکوکاران
۳۸ ـ تفّاحة الجنّة : سیب بهشتی
۳۹ ـ مطهرة : پاکیزه شدن
۴۰ ـ سیدةالنساء : بزرگبانویزنان
۴۱ ـ بنت المصطفی : دختر حضرت مصطفی(ص)
۴۲ ـ صفوة رّبّها : برگزیده ی پروردگار
۴۳ ـ موطن الهدی : جایگاه هدایت
۴۴ ـ قرّة العین المصطفی : نور چشم پیامبر اکرم(ص)
۴۵ ـ بضعة المصطفی : پاره ی تن پیامبر(ص)
۴۶ ـ مهجة المصطفی : خون زندگی قلب مصطفی(ص) ، آخرین قطرات خون در قلب که موجب ادامه ی حیات است
۴۷ـ بقیّة المصطفی : بازمانده ی حضرت رسول(ص)
۴۸ ـ حکیمة : با حکمت و دارای فهم و ادراک حکیمانه
۴۹ ـ فهیمة : با فهم
۵۰ ـ عقیلة : خردمند
۵۱ ـ محزونة : غمگین
۵۲ ـ مکروبة : دل شکسته
۵۳ ـ علیلة : بیمار و مریض
۵۴ ـ عابدة : پرستنده
۵۵ ـ زاهدة : پارسا
۵۶ ـ قوّامة : شب زنده دار
۵۷ ـ باکیة : گریه کننده
۵۸ ـ بقیّة النّبوّة : باز مانده ی پیامبری
۵۹ ـ صوّامة : بسیار روزه گیر
۶۰ ـ عطوفة : با عاطفه و محبّت
۶۱ ـ رئوفة : دلسوز و مهربان
۶۲ ـ حنّانة : غمخوار و با محبّت
۶۳ ـ بِرّة : نیکوکار
۶۴ ـ شفیقة : دلسوز و مهربان
۶۵ ـ إنانة : دردمند
۶۶ ـ والدة السبتین : مادر دو نواده ی پیامبر
۶۷ ـ دوحة النّبی : شاخسار پیامبر
 ۶۸ ـ نور سماوی : نور آسمانی
۶۹ ـ زوجة الوصیّ : همسر جانشین پیامبر
۷۰ ـ بدر تمام‌ : ماه شب چهارده
۷۱ ـ غرّة غراء : سپید رویِ نورانی
۷۲ ـ درّة بیضاء : گوهر تابناک
۷۳ ـ روح أبیها : روان پدر بزرگوارش حضرت رسول(ص)
۷۴ ـ واسطة قلّادة الوجود : حلقه ی اتصال زنجیر هستی
۷۵ ـ درّة البحر الشّرف و الجود : در دریای شرافت و سخاوت
۷۶ ـ ولیّة الله : دوست خدا و کسی که خدا او را ولی قرار داده
۷۷ ـ سرّ الله : راز نهانی خدا
۷۸ ـ امینة الوحی : امین وحی الهی
۷۹ ـ عین الله : دیده ی خدایی
۸۰ ـ مکینة فی عالم السّماء : دارنده ی جایگاه در عالم آسمان
۸۱ ـ جمال الآباء : موجب زیبایی پدران
۸۲ ـ شرف الأبناء : افتخار برای فرزندان
۸۳ ـ درّة البحر العلم و الکمال : درّ دریای دانش و کمال
۸۴ ـ جوهرة العزّ و الجلال : گوهر تابناک عزّت و بزرگوار
۸۶ ـ مجموعة الماصر العلّیّة : گرد آورنده ی یادگارهای برین
۸۷ ـ مشکوة نور الله : چراغدان نور الهی
۸۸ ـ زجاجة : شیشه وچرغدان نور الهی
۸۹ ـ کعبة الآمال لأهل الحاجة : کعبه آرزوهای نیازمندان
۹۰ ـ لیلة القدر : شب قدر:مقصود از “لیلةالقدر” در قرآن فاطمه(س)است
۹۱ ـ لیلة مبارکة : شب با برکت
۹۲ ـ ابنة من صلّت به الملائکة : دختر آن کس که فرشتگان به او اقتدا کرده و نماز خواندند
۹۳ ـ قرار قلب امّها المعظّمة : آسایش بخش دل مادر بزگوارش
۹۴ ـ عالیة المحلّ : بلند جایگاه
۹۵ ـ سرّ العظمة : راز بزگی وبزگواری
۹۶ ـ مسکورة  الضلع : پهلو شکسته 
۹۷ ـ رضیض الصّدر : سینه شکسته
۹۸ ـ مغصوبة الحق : کسی که حقش غصب شده است
۹۹ ـ خفی القبر : کسی که قبرش پنهان است
۱۰۰ ـ مجهولة القدر : قدر ناشناخته
۱۰۱ـ ممتحنة : آزمایش شده
 ۱۰۲ ـ المظلوم زوجها : کسی که هسرش ستم دیده است
۱۰۳ ـ المقتول ولدها : فرزند کشته شده
۱۰۴ ـ کوثر : صاحب خیر فراوان ، صاحب فرزندان بسیار

 نظر دهید »

گزیده ای از وصیتنامه سردارسلیمانی

26 بهمن 1398 توسط مهناز دارابي

خطاب به برادران و خواهران ایرانی…
برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پر افتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صد‌ها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید.

برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من!
جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی می‌کند. بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد. دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان]چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آن‌ها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.

بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اوّل اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام، چون گرگ درنده‌ای این کشور را می‌درید؛ آمریکا، چون سگ هاری همین عمل را می‌کرد، اما هنر امام این بود که اسلام را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد. انقلاب‌هایی در انقلاب ایجاد کرد. به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نموده اند و بزرگترین قدرت‌های مادی را ذلیل خود نموده اند. عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.

شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه این‌ها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته اند. آن‌ها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آن‌ها و تصاویر آن‌ها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض می‌گذرید، آن‌ها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.

نیرو‌های مسلّح خود را که امروز ولیّ فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید و نیرو‌های مسلح می‌بایست همانند دفاع از خانه‌ی خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند و نسبت به ملت همانگونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیرو‌های مسلح می‌بایست منشأ عزت ملت باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت کشورش باشد.

 نظر دهید »

مهریه حضرت زهرا (س)

26 بهمن 1398 توسط مهناز دارابي

مهریه حضرت زهرا (س) چقدر بود؟
مقدار مهریه حضرت زهرا (س) که از طرف پیامبر اکرم (ص) تعیین شد، مهریه‌ای متوسط در آن زمان بوده که به عنوان سنت، الگویی برای سایر مسلمانان قرار گرفت.
به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛بار‌ها در منبر و روضه‌ها شنیده‌ایم که آب فرات را بر روی پسر فاطمه (س) بستند، در حالی که مهر مادرش بوده است. «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (ع)» در پاسخ به این شبهه می‌نویسد:

در منابع روایی، احادیثی است که آب فرات را جزء مهریه حضرت زهرا (س) معرفی می‌کند؛ چنان که براساس روایت جابر جعفی از امام باقر (ع)، خداوند مهریه حضرت فاطمه (س) را در زمین، چهار نهر قرار داده که یکی از آنها فرات است. (سه نهر دیگر نیل، دجله و رود بلخ هستند)

اگر از نقد سندی و محتوایی این حدیث بگذریم، به نظر می‌رسد مقصود از مهر بودن فرات یا چهار نهر بزرگ برای حضرت زهرا (س) معنای تشریفی و نمادین آن است که با مقام قدسی و ولایی آن بانوی بزرگ ارتباط دارد؛ وگرنه روشن است که مهریه حضرت فاطمه (س) مبلغ معینی بود که امام علی (ع) در هنگام ازدواج پرداخت.



هنگامی که علی (ع) به قصد ازدواج فاطمه (س) به منزل پیامبر (ص) رفت، پیامبر (ص) به ام سلمه فرمود: «برخیز و در را بگشای، که این همان است که خدا و رسولش او را دوست دارند.» ام سلمه فوراً در را باز کرد و علی - علیه السلام- داخل شد. علی (ع) در کمال حجب و حیا و خجالت بود که پیامبر -صلی الله علیه و سلم- فرمود: علی جان حاجتی داری؟ آسوده باش، امیدوارم که حاجت تو برآورده شود. علی (ع) نیز قصد خود را گفت و از فاطمه (س) خواستگاری کرد.

پیامبر(ص) فرمود: چه چیزی برای توست که مهریه فاطمه (س) قرار دهی؟ علی (ع) عرض کرد:‌ای رسول خدا! تو خود شاهد هستی که برای من به جز شمشیر و شتر و زره، از مال دنیا چیزی نیست. پیامبر -صلی الله علیه و آله و سلم- فرمود:‌ای علی شمشیر و شتر مورد نیاز توست، اما زره‌ات را بفروش و با آن مراسم ازدواج با فاطمه (س) را فراهم کن. (۱).

اما اینکه حضرت آن زره را چه مقدار فروخت و آن را مهریه حضرت زهرا (س) قرار داد از نظر تاریخی و روایی در آن اختلاف وجود دارد؛ و آن عبارت است از، ۴۰۰ درهم، ۴۸۰ درهم یا ۵۰۰ درهم. (۲)

 قدر مسلم این است که مهریه آن حضرت بیشتر از ۵۰۰ درهم و کمتر از ۴۰۰ درهم نبوده است، و این مقدار -پانصد درهم- عبارت از مقدار مهریه‌ای است که رسول خدا (ص) برای تمام زنان و دخترانش تعیین کرده و از آن تعبیر به مهر السنه هم می‌شود. (۳) و این سیره الگویی برای سایر مسلمانان قرار گرفت. گرچه در آن زمان مهریه‌های سنگین از طرف مردم برای دختران قرار داده می‌شد، زیرا وقتی پیامبر (ص) فاطمه، را به عقد علی (ع) در آورد، عده‌ای از مردم قریش به خدمت ایشان رسیدند و گفتند چرا علی (ع) را با مهریه کم و ناچیز داماد کردی؟ (۴)

 

بنابراین مقدار مهریه حضرت زهرا (س) بیش از ۵۰۰ درهم - نقره- نبوده است؛  این مقدار مهریه از طرف پیامبر اکرم (ص) برای دخترش، مهریه‌ای متوسط - نه بسیار کم و نه زیاد - در آن زمان بوده است که به عنوان سنت، الگویی برای سایر مسلمانان قرار گرفت.»

در حدیث از امام صادق (ع) که در صفحه ۲۱۴ کتاب «معانی الأخبار» نقل شده، آمده است: پیغمبر خدا (ص) مهریه هیچ یک از همسران خود و همچنین مهریه هیچ یک از دخترانش را بیش از دوازده اوقیّة و نشّ تعیین نکرده؛ «اوقیّه» ۴۰ درهم، و «نشّ» ۲۰ درهم است.

با توجه به حدیث نورانی امام صادق (ع)، مهریه حضرت زهرا (س) حداکثر ۵۰۰ درهم (نقره) است. در زمان پیدایش اسلام هر ۱۰ درهم معادل یک دینار (طلا) ارزش داشته، بنابراین معادل مهریه حضرت ۵۰ دینار می‌شود.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. فاطمه زهرا فرشته زمینی، روح الله حسینیان.

۲. فاطمه زهرا، توفیق ابوعلم، ترجمه علی اکبر صادقی.

 نظر دهید »

دعای سریع عجابت از دیدگاه معصومین

19 بهمن 1398 توسط مهناز دارابي


با خواندن گزارش زیر می توانید با 10 دعای سریع الاجابه و سفارش امامان معصوم برای خواندن برخی از دعاها

دعابه گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، به طور یقین دعاها در زندگی انسان ها به ویژه برای مسلمانان و پیروان دسته ای از ادیان دیگر که به دعا اعتقاد دارند، تاثیر ویژه ای بر جای می گذارد.

از این رو براساس سفارش امامان معصوم (ع) در روایت ها و توصیه بزرگان دینی در هر عصر و دوره، به طور معمول تلاش می کنیم تا با خواندن دعاها درباره موضوعات مختلف، از خداوند که منبعی بدون انتها برای آرامش است، آرامش کسب و به حاجت قلبی خود نیز دست پیدا کنیم.

در گزارش زیر به تعدادی از دعاهایی که سریع اجابت می شوند، می پردازیم.

نگاهی بر 10 دعای سریع الاجابه

اگرچه دعاهای زیادی از امامان معصوم (ع) نقل شده است که مورد اجابت واقع شده و دعای سریع الاجابه هستند، که ذکر متن آنها در این جا مقدور نیست و فقط به ذکر اسامی چند مورد که دارای اهمیت خاص هستند اشاره می شود:

دعای توسل

دعای فرج

دعای اسم اعظم

دعای مقاتل بن سلیمان از امام سجاد(ع)

دعایی از امام صادق (ع) که هر کسی ده بار یا الله بگوید، به او گفته می شود، لبیک، حاجت تو چیست؟

دعایی از امام جعفر صادق (ع) که هر کس یا رب یا الله بگوید به گونه ای که تا نفس او قطع شود، گفته می شود لبیک حاجت تو چیست؟

در روایات آمده است که مردی خدمت حضرت امیرالمؤمنین(ع) شکایت کرد از دیر شدن جواب دعایش فرمود چرا نمی خوانی دعای سریع الاجابه را پرسید که آن کدام دعا است فرمود بگو:

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِاِسْمِکَ الْعَظیمِ الْأَعْظَمِ الْأجَلِّ الْأَکْرَمِ الْمَخْزُونِ الْمَکْنُونِ النُّورِ الْحَقِّ الْبُرْهانِ الْمُبینِ الَّذی هُوَ نُورٌ مَعَ نُورٍ وَ نُورٌ فی نُورٍ وَ نُورٌ عَلی کُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ فَوْقَ کُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ تُضیی ءُ بِهِ کُلُّ ظُلْمَهٍ وَ یُکْسَرُ بِهِ کُلُّ شِدَّهٍ وَ کُلُّ شَیْطانٍ مَریدٍ وَ کُلُّ جَبّارٍ عَنیدٍ لاتَقَرُّبِهِ اَرْضٌ وَ لایَقُومُ بِهِ سَماءٌ وَیَاْمَنُ بِهِ کُلُّ خائِفٍ وَیَبْطُلُ بِهِ سِحْرُ کُلِّ ساحِرٍ وَبَغْیُ کُلِّ باغ وَحَسَدُ کُلُّ حاسِدٍ وَیَتَصَدَّعُ
لِعَظَمَتِهِ الْبَرُّوَ الْبَحْرُ وَیَسْتَقِلُّ بِهِ الْفُلْکُ وَ حَتّی حینَ یَتَکَلَّمُ بِهِ الْمَلَکُ فَلایَکُونُ لِلْمَوْجِ عَلَیْهِ سَبیلٌ وَ هُوَ اسْمُکَ الْأَعْظَم الْأَعْظَمُ الْأَجَلُّ الْأَجَلُّ النُّورُ الْأَکْبَرُ الَّذی سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ وَاسْتَوَیْتَ بِهِ عَلی عَرْشِکَ وَاَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ وَ اَسْئَلُکَ بِکَ وبِهِمْ اَنْ تُصَلَّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلَ بی کَذا وَکَذا.

به جای کذا و کذا حاجت بخواهد.

دعای سریع الاجابه دیگر که بسیار خواندن آن توصیه می شود دعای سریع الاجابه حضرت امام موسی کاظم ‏علیه السلام است، و آن این است:

اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَطَعْتُکَ فی‏ اَحَبِ‏

خدایا همانا من در محبوبترین‏

الْأَشْیآءِ اِلَیْکَ وَهُوَ التَّوْحیدُ، وَلَمْ اَعْصِکَ فی‏ اَبْغَضِ الْأَشْیآءِ اِلَیْکَ وَهُوَ

چیزها در نزد تو که عبارت از توحید و یگانگیت بود از تو پیروی کردم و در مبغوض ‏ترین چیزها در نزدت که عبارت‏ند از

الْکُفْرُ، فَاغْفِرْ لی‏ ما بَیْنَهُما یا مَنْ اِلَیْهِ مَفَرّی‏ آمِنّی‏ مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ‏

کفر به تو بود نافرمانیت نکردم پس ‏آنچه دراین میان است از گناهانم بیامرز ای‏که بسوی ‏اوست گریزگاه من مرا از آنچه به خاطر

اِلَیْکَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الْکَثیرَ مِنْ مَعاصیکَ، وَاقْبَلْ مِنِّی‏ الْیَسیرَ مِنْ‏

آن به سویت پناه آوردم امان بخش خدایا بیامرز گناهان بسیارم را و بپذیر از من‏

دعای سریع الاجابة دیگر دعای پرارزشی است که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در روز جنگ بدر و احزاب و امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا آن را خواندند. این دعا از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده است:

اَللّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتی فی کُلِّ کُرْبَة، وَ اَنْتَ رَجآئی فی کُلِّ شِدَّة، وَ اَنْتَ لی فی

خدایا تویی تکیه گاه من در هر گرفتاری و تویی امید من در هر سختی و تو برای من در
کُلِّ اَمْر نَزَلَ بی ثِقَةٌ وَعُدَّةٌ، کَمْ مِنْ کَرْب یَضْعُفُ عَنْهُ الْفُؤادُ، وَ تَقِلُّ فیهِ

هر پیش آمدی تکیه گاه و ذخیره ام هستی چه بسیار گرفتاری که ناتوان شود از آن دل و کم شود در آن

الْحیلَةُ، وَ یَخْذُلُ عَنْهُ الْقَریبُ وَ الْبَعیدُ، وَ یَشْمَتُ بِهِ الْعَدُوُّ، وَ تَعْنِینی فیهِ

چاره و یاری ندهد در آن خویش و بیگانه و شماتت کند بدان دشمن و خسته ام کند در آن

الاْمُورُ، اَنْزَلْتُهُ بِکَ، وَ شَکَوْتُهُ اِلَیْکَ، راغِباً فیهِ عَمَّنْ سِواکَ، فَفَرَّجْتَهُ

کارها و من آن را به درگاه تو آوردم و شکوه اش به تو کردم و به جز تو از دیگران روگرداندم و تو بگشودی

وَکَشَفْتَهُ وَ کَفَیْتَنیهِ، فَأَنْتَ وَلِیُّ کُلِّ نِعْمَة، وَ صاحِبُ کُلِّ حاجَة، وَ مُنْتَهی

و برطرف کردی و کفایت کردی پس تویی سرپرست هر نعمت و صاحب هر حاجت و سرحد نهایی

کُلِّ رَغْبَة، فَلَکَ الْحَمْدُ کَثیراً، وَ لَکَ الْمَنُّ فاضِلاً

هر شوق پس تو راست ستایش بسیار و تو راست منّت فزون.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 70
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

زینب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

Random photo

روانشناسی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس