بررسی حدیث ثقلین از دیدگاه آیات و روایات
چهارده قرن پیش در شبه جزیره عربستان آخرین پیامبر الهی، حضرت محمدبن عبدالله(صلی الله علیه و آله)، مبعوث شد و بدین وسیله آخرین کتاب آسمانی (قرآن کریم) و شریعت الهی را بر مردم جهان عرضه داشت و ملتهای بی شماری را به سوی خود جلب نمود.
امت اسلامی تا روز وفات پیامر عظیم الشأن اسلام(صلی الله علیه و آله) با یکدیگر اختلاف چندانی نداشتند و همه آنها تابع قرآن کریم و ملتزم به دستورهای رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) بودند. ولی پس از وفات آن حضرت(صلی الله علیه و آله) اختلافات امت اسلامی شروع شد و امت بزرگ اسلام به مذاهب و فرقه های بی شماری تقسیم شدند و هر یک از آنها خود را مذهب حق و دیگران را مذاهب باطل معرفی کردند. البته پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلی الله علیه وآله ) خود شخصا از این مسئله آگاه بود و از آن خبر داده بود. در حدیث آن حضرت(صلی الله علیه وآله ) چنین می خوانیم:
آنچه بر سر بنی اسرائیل آمده، بر سر امت من خواهد آمد… همانا بنی اسرائیل به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند و امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند که غیر از یکی همگی آنها در آتش هستند.
با اینکه این حدیث از نظر سند دارای ضعف است، اما از نظر محتوا بیان کننده یک حقیقت است و آن اختلاف و پراکندگی امت اسلامی و دسته دسته شدن آنهاست. گفتنی است که منظور از اهل آتش بودن در این حدیث، مربوط به کسانی می شود که با شناخت راه حقیقت، راه و مذهب دیگری برای خود بر می گزینند و یا دست به ایجاد یک مذهب جدید می زنند. همچنین بدون شک منظور از هفتاد و سه، یک رقم مشخص نبوده، بلکه منظور از آن کثرت است و ذکر رقم هفتاد و سه در مقابل هفتاد و دو، نشان دهنده اختلافات شدید در میان مسلمانان نسبت به بنی اسرائیل است.
با اینکه در اینجا قصد ورود به بحث اهل نجات بودن یا نبودن همه فرق و مذاهب اسلامی را نداریم، ولی باید بپذیریم که به طور اساسی امکان ندارد پس از پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) بیش از یک مذهب، راه حق و حقیقت باشد و لابد تنها یکی از آنها راه حق و حقیقت و راه حقیقی پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلی الله علیه وآله) است. هدف اصلی ما نیز در این نوشتار اثبات همین مسئله است، ولی قبل از ورود به این موضوع اصلی ضروری است که مطالبی را ذکر کنیم.
1. لزوم وحدت و یکپارچگی امت اسلامی
با اینکه امت اسلامی به فرقه ها و مذاهب مختلف تقسیم شده اند و با یکدیگر اختلافات اعتقادی، فقهی و… دارند، ولی وضع امت اسلامی و وجود خطرات زیاد و بی شمار خارجی، لزوم وحدت اسلامی را دو چندان می کند. خداوند متعال در قرآن کریم خطاب به امت اسلامی چنین می فرماید:
واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا؛2
و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اسلام و هرگونه وسیله وحدت] چنگ زنید و پراکنده نشوید.
بنابراین بر یکایک امت اسلامی واجب و ضروری است که از هرگونه اختلاف و تفرقه پرهیز کنند و وحدت اسلامی را رعایت نمایند. پیروان مذهب اهل بیت(علیهم السلام) باید اهل سنت را برادر خود و اهل سنت نیز باید پیروان مذهب اهل بیت(علیهم السلام) را برادر خود بدانند. البته لزوم و ضرورت وحدت بدین معنا نیست که از اعتقادات خود دست برداریم و بدون دلیل تابع هر سخن و عقیده مطرح شده باشیم و یا از طرح مبانی اعتقادی خود به طور مستدل و منطقی چشم بپوشیم.
2. محکومیت تعصب و تعصب گرایی
تعصب به دو نوع ممدوح و مذموم تقسیم می شود. تعصب در مورد خوبیهای اخلاقی و کارهای خوب و ارزشمند، خوب و مورد قبول است، ولی تعصب در امور دیگر، مانند ملی گرایی، مال گرایی، مقام گرایی، مذهب گرایی بی منطق و پوچ محکوم و مذموم شمرده می شود. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
اذ جعل الذین کفروا فی قلوبهم الحمیة حمیة الجاهلیة فأنزل الله سکینته علی رسوله والمؤمنین…؛3
[به خاطر بیاورید] هنگامی را که کافران در دلهای خود خشم و نخوت [تعصب] جاهلیت داشتند و [در مقابل] خداوند آرامش و سکینه خود را بر فرستاده خویش و مؤمنان نازل فرمود.
بنابراین، طبق همین آیه شریفه می توان تعصب را به انواع تعصبهای جاهلی و غیرجاهلی تقسیم نمود. در روایات و احادیث شریفه نیز از تعصب جاهلیت نهی شده است که در اینجا تنها به ذکر چند حدیث اکتفا می کنیم.
1. قال رسول الله(صلی الله علیه و آله):
من کان فی قلبه حبة من خردل من عصبیة بعثه الله یوم القیامة مع اعراب الجاهلیة؛4</P>
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله ) فرمود: هر کس در دلش به اندازه دانه خردلی عصبیت باشد، خداوند او را در روز قیامت با اعراب جاهلیت مبعوث می کند.
2. قال رسول الله(صلی الله علیه و آله):
لیس منا من دعا الی عصبیة و لیس منا من قاتل [علی] عصبیة و لیس منا من مات علی عصبیة؛5
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله ) فرمود: از ما نیست کسی که بر تعصب [جاهلی] دعوت کند و از ما نیست کسی که [بر اساس یک] عصبیت [جاهلی] بجنگد و از ما نیست کسی که با تعصب [جاهلی] بمیرد.
در واقع، فرد متعصب مانند کسی است که در وسط یک بیابان و هنگام ابری نبودن آسمان، زیر گرمای آفتاب بایستد و چشم خود را ببندد و با انگشتان خود گوشهایش را محکم بگیرد و در همان حال فریاد بزند: خورشید وجود ندارد؛ خورشید نیست؛ خورشید کجاست؟ چنین شخصی اگر چشمان خود را باز کند، خورشید را خواهد دید و یا اگر گوشهای خود را باز کند، سخن حق دیگران را در مورد وجود خورشید خواهد شنید، ولی چنین تعصب جاهلی سبب می شود که وی از درک حقیقت انکارناپذیر محروم شود.
هر فرد متعصب در امور مذهبی و دینی نیز همانند این شخص بی منطق است که همواره از درک حقیقتها محروم می شود و از سعادت باز می ماند. بنابراین بر هر فرد عاقل ضروری و لازم است که هر گونه تعصبهای جاهلی و بی منطق را کنار بگذارد و بدون این موانع به سخنان حق و منطقی گوش دهد و بدین وسیله راه درست را انتخاب نماید.
خداوند متعال در قرآن کریم چنین می فرماید:
فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیهم الله واولئک هم اولوالالباب؛6
پس بندگان مرا بشارت ده؛ همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها خردمندان اند.
3. ضرورت بازگشت به قرآن و سنت
اگر امت اسلامی در موارد متعدد با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند، در اصل پذیرش قرآن و سنت با یکدیگر اختلاف ندارند. خود خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله والرسول ان کنتم تؤمنون بالله والیوم الاخر ذلک خیر واحسن تأویلا؛7
[ای مؤمنان] و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر باز گردانید، اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این [کار] برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است.
امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) در تفسیر همین آیه شریفه چنین می فرماید:
فالرد الی الله الاخذ بمحکم کتابه و الرد الی الرسول الاخذ بسنته الجامعة غیر المتفرقة؛
برگرداندن به سوی خدا، عمل به نص صریح کتاب خداوند است و بازگرداندن به سوی پیامبر، عمل به سنت کلی [و مورد اتفاق] اوست، نه آنچه مورد اختلاف [و یا در مورد خاصی] است.
همچنین خداوند متعال در جای دیگر قرآن کریم می فرماید:
و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا؛9
و آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید [بپذیرید و اجرا کنید] و از آنچه نهی کرده، خودداری کنید… .
بنابراین بر همه امت اسلامی واجب و ضروری است که اختلافات فیما بین خود را با مراجعه به قرآن کریم و سنت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله ) حل کنند و از هرگونه اظهار نظرهای بی اساس و بی منطق و نیز تعصبهای جاهلی پرهیز نمایند.
مسئله رهبری و خلافت امت اسلامی نیز یکی از مهم ترین این مسائل اختلافی است که می توان آن را با مراجعه به قرآن کریم و سنت نبوی(صلی الله علیه وآله ) حل و فصل کرد و جلوی اختلافات را گرفت.
4. ضرورت پیروی از امامان و رهبران هدایتگر
همان گونه که می دانید، پس از وفات پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله ) تا کنون افراد بسیاری ادعای خلافت و رهبری امت اسلامی را داشته و خود را خلیفه رسول الله(صلی الله علیه وآله ) معرفی کرده اند. اما نکته مهم در اینجا این است که اگر امت اسلامی از رهبران هدایتگر اطاعت نکنند و به دنبال افراد دیگر بروند، بدون شک راه خود را گم می کنند و از راه سعادت دنیوی و اخروی باز می مانند. خداوند متعال در قرآن کریم نیز بر اطاعت و پیروی از افراد هدایتگر تأکید می ورزد که در اینجا مطالب مربوط به همین موضوع را در سه مرحله بیان می کنیم:
الف) ضرورت پیروی از افراد و رهبران هدایتگر و هدایت یافته معصوم
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع امن لایهدی الا ان یهدی فما لکم کیف تحکمون؛10
آیا کسی که هدایت به سوی حق می کند برای پیروی شایسته تر است یا آن کسی که خود هدایت نمی شود، مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می شود، چگونه داوری می کنید؟!
بدون شک هر مسلمان عاقل و منصفی در پاسخ به این سؤال خواهد گفت: کسی که به حق هدایت می کند، برای پیروی شایسته تر است و بس. چون چنین افرادی علاوه بر هدایت یافتن از سوی پروردگار متعال به اذن او هدایتگر دیگران نیز هستند و آنها به ویژگی عصمت الهی شهرت دارند.
ب) رهبران هدایتگر هدایت یافته را چگونه می توان شناخت؟
در پاسخ به این سؤال باید بگوییم که آفریدگار همه عالم هستی، رهبران هدایتگر هدایت یافته را از دیگران بهتر می شناسد و اوست که آنها را هدایت نموده و جهت هدایتگری دیگران آماده کرده است.
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
ان ربک هو اعلم من یضل عن سبیله وهو اعلم بالمهتدین؛11
همانا پروردگارت به کسانی که از راه او گمراه گشته اند، آگاه تر است و همچنین به کسانی که هدایت یافته اند.
همچنین خداوند متعال می فرماید:
الله اعلم حیث یجعل رسالته؛12
خداوند آگاه تر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد.
بنابراین، این خداوند سبحان است که رهبران هدایتگر هدایت یافته را بهتر می شناسد و اوست که به آنها آگاهی کامل دارد.
ج) ضرورت مراجعه به قرآن و سنت
خداوند متعال در تعدادی از آیات نورانی قرآن کریم از رهبران الهی سخن گفته و با بیان ویژگیهای خاص، آنها را برای امت اسلامی معرفی فرموده است. همچنین پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلی الله علیه وآله ) نیز در احادیث و بیانات خود، چنین رهبران الهی را با همه دقائق و ویژگیهای لازم، مانند تعداد و مشخصات اسامی آنها و…، به امت اسلامی معرفی نموده و بر مسئله امامت و رهبری امت تأکیدات بسیاری کرده اند. بنابراین وظیفه هر مسلمان آن است که با مراجعه به قرآن کریم و سنت رسول الله(صلی الله علیه وآله ) این رهبران الهی را بشناسد و با پیروی از آنها راه حقیقت و سعادت خود را در پیش بگیرد.
5. ادله و براهین راه حق و حقیقت
برای اثبات راه حق پس از رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله ) ادله و براهین بی شماری وجود دارد که هم در قرآن کریم و هم در سنت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) از آنها سخن به میان آمده است. مسئله امامت و رهبری امت اسلامی از چنان اهمیت والایی برخوردار است که هم از طرف خداوند متعال و هم از سوی پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله ) مورد تأکید قرار گرفته و بیان شده است. در حقیقت این سخن که خداوند در قرآن کریم و پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله ) در طول حیات خود راجع به مسئله امامت و خلافت پس از خود هیچ سخنی نگفته، بسیار حرفی بی منطق و به دور از علم است.
اگر به تاریخ اسلام مراجعه کنیم، خواهیم دید که حتی خلیفه اول پس از خود عمر بن خطاب را به جانشینی خود انتخاب کرده و خلیفه دوم نیز پس از خود برای همین مسئله یک شورای شش نفری را برگزیده است. بنابراین بسیار سخن شگفت آوری است که بگوییم پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله ) پس از خود فرد یا افرادی را به مقام رهبری و خلافت نصب نکرده، ولی ابوبکر، عمربن خطاب و دیگران پس از خود برای خود جانشین تعیین نموده و به این موضوع اهمیت داده اند.
یکی از مهم ترین ادله روایی در مورد برتری و حقانیت اهل بیت (علیهم السلام)، حدیث شریف «ثقلین» است. این حدیث شریف در عین اینکه حدیث صحیح و متواتری است، مورد پذیرش علمای مذهب اهل بیت(علیهم السلام) و اهل سنت نیز به حساب می آید. پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلی الله علیه وآله ) در این حدیث شریف که در منابع بی شمار حدیثی، تفسیری، تاریخی و… فریقین موجود است، با تأکید بسیار در مورد قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) خود، امت اسلامی را به اطاعت از آنها توصیه نموده است. این حدیث شریف در واقع منشور وحدت و رستگاری امت اسلامی است که بدون شک چنین وحدت و رستگاری در گرو عمل به دستورهای آنها و پیروی از آن دو امانت سنگین است. آنچه در این مقاله ملاحظه می کنید، بررسی همین حدیث شریف از دیدگاه مذهب اهل بیت(علیهم السلام) و اهل سنت است و به این بخشها می پردازد:
حدیث ثقلین از دیدگاه منابع روایی فریقین؛ بررسی سند و راویان حدیث ثقلین و تاریخ صدور آن؛ مفاهیم و حقایق نهفته در حدیث شریف ثقلین.
روش ما در تألیف و تحقیق روشی تطبیقی و مقایسه ای بین منابع و دیدگاههای مذهب اهل بیت(علیهم السلام) و اهل سنت است که در آن از منابع حدیثی، تفسیری، تاریخی، لغوی و… معروف هر دو مذهب استفاده کرده ایم و تا حد امکان دیدگاه هر دو را مطرح ساخته ایم. همچنین در موارد ضروری برخی از شبهات و سؤالات مربوط را نیز بررسی و نقد کرده ایم.