تبیین اقتصاد مقاومتی
تبیین اقتصاد مقاومتى
در زمینهى مسائل اقتصادى، «اقتصاد تهاجمى» را مطرح کردند؛ عیبى ندارد. بنده فکر اقتصاد تهاجمى را نکردم. اگر واقعاً یک تبیین دانشگاهى و آکادمیک نسبت به اقتصاد تهاجمى - به قول ایشان، مکمل اقتصاد مقاومتى - وجود دارد، چه اشکالى دارد؟ آن را هم مطرح کنیم. آنچه که به نظر ما رسیده، اقتصاد مقاومتى بوده. البته اقتصاد مقاومتى فقط جنبهى نفى نیست؛ اینجور نیست که اقتصاد مقاومتى معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهاى تدافعى باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتى یعنى آن اقتصادى که به یک ملت امکان میدهد و اجازه میدهد که حتّى در شرائط فشار هم رشد و شکوفائى خودشان را داشته باشند. این یک فکر است، یک مطالبهى عمومى است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهى، همین ایدهى اقتصاد مقاومتى را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنى آن اقتصادى که در شرائط فشار، در شرائط تحریم، در شرائط دشمنىها و خصومتهاى شدید میتواند تضمین کنندهى رشد و شکوفائى یک کشور باشد.8
اقتصاد مقاومتى شعار نیست
هم دانشگاهها، هم دستگاههاى دولتى، هم آحاد مردمى که خوشبختانه توانائى و استعداد این کار را دارند، چه از لحاظ علمى، چه از لحاظ توانائىهاى مالى، باید تلاش کنند مسئولیت زمان خود و مقطع تاریخى حساس خود را بشناسند و به آن عمل کنند. این که ما عرض کردیم «اقتصاد مقاومتى»، این یک شعار نیست؛ این یک واقعیت است. کشور دارد پیشرفت میکند. ما افقهاى بسیار بلند و نویدبخشى را در مقابل خودمان مشاهده میکنیم. خب، بدیهى است که حرکت به سمت این افقها، معارضها و معارضههائى هم دارد. بعضى از این معارضهها انگیزههاى اقتصادى دارد، بعضى انگیزههاى سیاسى دارد؛ بعضى منطقهاى است، بعضى بینالمللى است. این معارضهها در مواردى هم منتهى میشود به همین فشارهاى گوناگونى که مشاهده میکنید؛ فشارهاى سیاسى، تحریم، غیر تحریم، فشارهاى تبلیغاتى - اینها هست - لیکن در لابهلاى این مشکلات، در وسط این خارها، گامهاى استوار و همتها و تصمیمهائى هم وجود دارد که بناست از وسط این خارها عبور کند و خودش را به آن نقطهى مورد نظر برساند؛ وضع کشور الان اینجورى است. 9
نقش شرکتهاى دانشبنیان در اقتصاد مقاومتی
یک مسئلهى دیگر در سرفصل اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانشبنیان است… این بخش شرکتهاى دانشبنیان و فعالیتهاى اقتصادى دانشبنیان خیلى جادهى باز و امیدبخشى است. ما استعدادهاى برجستهاى داریم که میتوانند در این مورد کمک کنند. 10
ما باید هر کدام نقش خودمان را بشناسیم و آن را ایفاء کنیم. یکى از بخشهاى ما، اقتصاد است و خاصیت اقتصاد در یک چنین شرائطى، اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى اقتصادى که همراه باشد با مقاومت در مقابل کارشکنى دشمن، خباثت دشمن؛ دشمنانى که ما داریم. به نظر من یکى از بخشهاى مهمى که میتواند این اقتصاد مقاومتى را پایدار کند، همین کار شماست؛ همین شرکتهاى دانشبنیان است؛ این یکى از بهترین مظاهر و یکى از مؤثرترین مؤلفههاى اقتصاد مقاومتى است؛ این را باید دنبال کرد.11
هدف دشمن از فشارهای اقتصادی
یک واقعیت دیگر هم این است که اگر کشور در مقابل فشارهاى دشمن - از جمله در مقابل همین تحریمها و از این چیزها - مقاومت مدبرانه بکند، نه فقط این حربه کُند خواهد شد، بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهائى دیگر وجود نخواهد داشت؛ چون این یک گذرگاه است، این یک برهه است؛ کشور از این برهه عبور خواهد کرد. این چیزهائى که الان آنها تهدید میکنند، تحریم میکنند، جز آمریکا و جز رژیم صهیونیستى، هیچ کس ذىنفع از این تحریمها نیست. دیگران را با زور و با فشار و با رودربایستى و با این چیزها وارد میدان کردند. خب، پیداست که زور و فشار و رودربایستى نمیتواند خیلى ادامه پیدا کند - یک مدتى است - شاهدش هم این است که مجبور شدند بیست تا کشور را از همین تحریمهاى نفتى و امثال اینها استثناء کنند! دیگرانى هم که استثناء نشدند، خودشان مایل نیستند، و بیش از آنچه که ما بخواهیم یا همان اندازه که ما میخواهیم، آنها دنبال راهحل میگردند. بنابراین بایستى مقاومت کرد.
ما باید مسائل کشور را با این دید نگاه کنیم؛ آرمانها جلوى چشم ما باشد؛ واقعیتهاى تشویقکننده جلوى چشم ما باشد. در مورد واقعیتهاى منفى - که در واقع در بعضى موارد واقعیتسازى است، واقعیتنمائى است - دچار اشتباه نشویم. البته توان دشمن را دستکم نگیریم، سهلانگارى و سادهانگارى نکنیم. مسئله، مسئلهى اساسى و مهمى است. شما مثل یک ریاضیدانى که میخواهد یک مسئلهى مهم ریاضى را حل کند، بر سر این مسئله تلاشتان را به کار ببرید و مسئله را حل کنید. شما ریاضیدان بااستعدادى هستید؛ این هم یک مسئلهى ریاضى است. اینجورى باید با مسائل گوناگون برخورد کنید. خوشبختانه انسان مشاهده میکند که همین روحیه هم در دستگاههاى گوناگون وجود دارد. به مسئلهى اقتصاد باید با این دید نگاه کرد.
ما چند سال پیش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم. همهى کسانى که ناظر مسائل گوناگون بودند، میتوانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادى بر کشور است. معلوم بود و طراحىها نشان میداد که اینها میخواهند بر روى اقتصاد کشور متمرکز شوند. اقتصاد کشور ما براى آنها نقطهى مهمى است. هدف دشمن این بود که بر روى اقتصاد متمرکز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشکل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن این است، و این محسوس بود؛ این را انسان میتوانست مشاهده کند.