جهاد زن از دیدگاه قرآن
آیه
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا جاءَکمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ یحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا وَ لا جُناحَ عَلَیکمْ أَنْ تَنْکحُوهُنَّ إِذا آتَیتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ لا تُمْسِکوا بِعِصَمِ الْکوافِرِ وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَ لْیسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا ذلِکمْ حُکمُ اللَّهِ یحْکمُ بَینَکمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ[1]
ترجمه
ای کسانی که ایمان آورده اید! هرگاه زنان مؤمن (از شوهرِ کافر جدا شده) هجرت کنان نزد شما آمدند، آنان را (از نظر ایمان) آزمایش کنید و خداوند به ایمان آنان آگاه تر است. پس اگر آنان را مؤمن تشخیص دادید، به سوی کفّار باز نگردانید، نه اینان برای آنان حلالند و نه آنان برای اینان حلال و آنچه را که شوهران کافر (برای این زنان) پرداخت کرده اند (از قبیل مهریه) به آنان بپردازید و بر شما گناهی نیست که با اینان ازدواج کنید، به شرط آن که مهریه آنان را بپردازید و همسران کافره را به همسری نگاه ندارید و آنچه از برای آنان پرداخت کرده اید از کفّار بگیرید همان گونه (اگر زن، مسلمان شده و به شما ملحق می شد، ) هزینه هایی را که شوهران کافر پرداخت کرده بودند باید از شما درخواست نمایند. این حکم الهی است که خداوند میان شما مقرّر داشته و خداوند آگاه حکیم است.
یکی از بندهای قرارداد صلح حُدیبیه این بود که اگر مشرکی از مکه به مسلمانان مدینه پیوست، مسلمانان او را به مشرکان باز گردانند. این آیه می فرماید: مسئله باز گرداندن شامل زنان مهاجری که به مسلمانان پناهنده شده اند نمی شود.
این آیه از آیات حقوقی و اجتماعی قرآن است. مهریه زن کافری که مسلمان شده، به جامعه اسلامی بپیوندد، به شوهر کافرش داده می شود، «آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا» و این مهریه را باید از بیت المال پرداخت. [2]
کلمه «عصم» جمع «عصمت» به معنای وسیله نگاهداری است.
در این آیه، سیمای عدالت پرور مکتب اسلام جلوه می کند:
اوّلًا زن هجرت کرده را تنها به حال خود رها نمی کند،
ثانیاً حق شوهر کافری که زن خود را از دست داده است، نادیده نمی گیرد و مهریه ای را که پرداخت کرده به او باز می گرداند،
ثالثاً نیاز غریزی و عاطفی زن را با فرمان «تنحکوهن» و نیاز مالی او را با فرمان «أُجُورَهُنَّ» تأمین می کند.
هجرت ممکن است به خاطر فرار از شوهر یا علاقه به زندگی جدید یا جاسوسی یا رسیدن به مال و فامیل باشد، لذا باید با آزمایش انگیزه ها روشن شود.
یا همگی بر کفر اصرار دارند که آیه اول مبنی بر برائت و متارکه مسلمانان، به آنان نظر داشت. لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکمْ أَوْلِیاءَ. . . قَدْ کفَرُوا بِما جاءَکمْ مِنَ الْحَقِ
یا به طور دسته جمعی دشمنی با شما را ترک می کنند. «عَسَی اللَّهُ أَنْ یجْعَلَ بَینَکمْ وَ بَینَ الَّذِینَ عادَیتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً» (آیه 7 همین سوره)
یا تفکیک صورت می گیرد، مثلًا زن مسلمان می شود، ولی مرد، کافر باقی می ماند و یا بالعکس که در این صورت، مسلمان به شما ملحق می شود. «جاءَکمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ»
در بیان مهریه اول کلمه «نفقه» به کار رفته، أَنْفَقُوا. . . أَنْفَقْتُمْ ولی در مورد مهریه ازدواج دوم، کلمه «أُجُورَهُنَّ» به کار رفته است. با توجّه به پنج موردی که کلمه «أُجُورَهُنَّ» در قرآن آمده است، به نظر می رسد کلمه «اجر» برای زنان بیوه و ازدواج دوم آنها است.
وقتی ایمان آوردنِ یکی از دو همسر، عقد قبلی را بهم می زند، پس به طریق اولی، اگر قبل از عقد، زن کافر باشد عقدی محقق نمی شود.
امام باقر علیه السلام فرمود: «لا ینبغی نکاح اهل الکتاب» ازدواج با زنان اهل کتاب (یهود و نصارا) سزاوار نیست. آنگاه امام علیه السلام این قسمت از آیه را تلاوت فرمود: [4] «وَ لا تُمْسِکوا بِعِصَمِ الْکوافِرِ»
پیام ها:
1- زنان در انتخاب دین و انجام وظایف دینی تابع شوهر نیستند و حتّی می توانند برای حفظ دین خود هجرت نمایند. «جاءَکمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ»
2- مدّعیان بازگشت از کفر به ایمان، باید مورد آزمایش و امتحان قرار بگیرند. جاءَکمُ الْمُؤْمِناتُ . . . فَامْتَحِنُوهُنَ
3- هر کجا که خطر جاسوسی و امثال آن هست، گزینش و آزمایش لازم است. «فَامْتَحِنُوهُنَّ»
4- با دید مثبت به مردم نگاه کنید. «جاءَکمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ» (با این که هنوز امتحان نشده اند، امّا آیه لقب مؤمن به آنان داده است).
5- علم خداوند به امور، از ما سلب مسئولیت نمی کند. «فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمانِهِنَّ»
6- در برخورد با افراد، ما مأمور به ملاک های ظاهری هستیم، نه وسواس و سوءظن. «فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمانِهِنَّ»
7- نقش ایمان در مسایل خانوادگی و زناشویی بسیار مهم است. اگر زنِ کافری مؤمن شد، او را به شوهر کافرش برنگردانید زیرا همسر کافر محیط خانواده را ناسالم می کند. «فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ»
8- سلطه و حکومت کافر بر مسلمان از هر جهت ممنوع است، خواه سیاسی و اجتماعی باشد که قرآن می فرماید: «لَنْ یجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»[5] و خواه خانوادگی باشد که این آیه می فرماید: زن مسلمان نباید تحت امر شوهر کافر باشد. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکفَّارِ»
9- جامعه و محیط در فرد مؤثر است. ممکن است محیط کفر، زن مسلمان را در خود هضم کند، پس او را به کفّار برنگردانید. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکفَّارِ»
10- کفرِ یکی از طرفین ازدواج، منجر به طلاق قهری می شود. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکفَّارِ»
11- به علاقه شخصی مرد به همسر قانع نشوید، ممکن است شوهر، زن را دوست داشته باشد ولی جامعه فاسد بر روح زن فشار وارد کند. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکفَّارِ» (و نفرمود: «الی زوجه»)
12- ایمان، زیر بنای ازدواج است و کافر، کفو و همتای مؤمن نیست. «لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ یحِلُّونَ لَهُنَّ»
13- جدایی زناشویی دلیل نادیده گرفتن حقوق مالی نیست، حتّی اگر کافر هزینه ای را پرداخته باید از طرف مسلمانان به او پرداخت شود. «لا هُمْ یحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا»
14- هر ازدواجی، مهریه جداگانه دارد. (مهریه قبلی که شوهر کافر داده است بپردازید و برای ازدواج دوّم که خودتان اقدام می کنید باید مهریه جداگانه بدهید. ) آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا. . . آتَیتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَ
15- حق مالکیت و حقوق مالی کفّار غیر حربی محفوظ است. «آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا»
16- اولین نیاز زن همسر شایسته است. «لا جُناحَ عَلَیکمْ أَنْ تَنْکحُوهُنَّ»
17- سابقه کفر، مانع ازدواج با تازه مسلمان نیست. «لا جُناحَ عَلَیکمْ أَنْ تَنْکحُوهُنَّ»
18- مهریه، حق زن است. «أُجُورَهُنَّ»
19- هم نیاز غریزی باید تأمین شود، «تَنْکحُوهُنَّ» و هم نیاز مالی. «أُجُورَهُنَّ»
20- از زن بودن و تنهایی و غربت و تازه مسلمان بودن دیگران سوء استفاده نکنید. «آتَیتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ»
21- کفر، کلید جدایی است و مسائلی از قبیل ازدواج و عشق به همسر و فرزند و سابقه زندگی مانع جدایی نیست. «وَ لا تُمْسِکوا بِعِصَمِ الْکوافِرِ»
22- حفظ حقوق، طرفینی است، حق شما و حق کفّار نباید نایده گرفته شود. (اگر زن مسلمانی کافر شد و به کفّار پیوست، مهریه ای که هزینه کرده اید از کفّار بگیرید و اگر زن کافری به مسلمانان پیوست، مهریه ای که کافر پرداخت کرده به او بدهید). «وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَ لْیسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا»
23- پذیرفتن پناهنده، در اسلام پذیرفته شده است، به شرط آنکه اوّلًا افراد آزمایش شوند، ثانیاً مسئله مالی یا زیبایی و زشتی در پناه دادن مطرح نباشد، ثالثاً هزینه ای را که کفّار پرداخت کرده اند به آنان بپردازند و کفّار حق مطالبه دارند. إِذا جاءَکمُ . . . مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَ . . . آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا. . . وَ لْیسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا
24- دستورات الهی، عالمانه و حکیمانه است. «ذلِکمْ حُکمُ اللَّهِ یحْکمُ بَینَکمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ»