حسد در آیات وروایات
حسد در آیات و روایات
الف. حسد در آیات
خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم به موضوع «حسد» اشاره میفرماید؛ در اینجا به برخی از این آیات اشاره میشود:
۱. «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَآ آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُم مُّلْکًا عَظِیمًا»؛ ۸ «آیا [یهود] نسبت به مردم [پیامبر و خاندانش] و بر آنچه خداوند از فضل خویش به آنان بخشیده، حسد میورزند؟ به تحقیق ما به آل ابراهیم [که یهود از خاندان او هستند]کتاب و حکمت دادیم و به آنها حکومت و سلطنت عظیمی عطا کردیم.»
۲. «وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُم مِنْ بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ»؛ ۹ «بسیاری از اهل کتاب از روی حسد [که در وجود آنها ریشه دوانده]آرزو میکردند شما را بعد از اسلام و ایمان به حال کفر بازگردانند، پس از آنکه حق کاملاً برای آنها روشن شده است.»
۳. «وَلاَ تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً»؛ ۱۰ «مزیّتهایی را که در پرتو آن خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر برتری داده است، آرزو مکنید؛ از برای مردان بهرهای است از آنچه کسب کرده اند و از برای زنان بهرهای است از آنچه کسب کرده اند. از فضل خدا بخواهید که خداوند بر هر چیز دانا است.»
گرچه این آیات در مقام نکوهش حاسدان است؛ اما ضمناً میفهماند که حسد آرزوی زوال نعمت و فضل الهی است که به برخی از بندگانش ارزانی داشته و در برابر «غبطه» است که آرزوی داشتن آن نعمتها است، نه زوال آن از دیگران. به همین خاطر هر اندازه که حسد ناپسند است، غبطه، پسندیده و مطلوب است.
در نکوهش حسد از نظر قرآن همین بس که خدای متعال رسولش را از شرّ حسود بر حذر میدارد و میفرماید: «وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ»؛ ۱۱ «و از شرّ حسود هنگام حسادت (به خدا پناه میبرم).»
ب. حسد در روایات
در احادیث معصومین علیهم السلام برای حسد، آثار و راههای علاج آن نمونههای زیادی بیان شده است که به تدریج در ادامۀ این مباحث به آنها اشاره خواهد شد.
علل و اسباب حسد
حسادت از چند حالت و رذیلۀ روحی ریشه میگیرد، به طوری که هر یک میتواند به تنهایی نهال حسد را در دل بنشاند و آن را آبیاری کند تا رشد و نمو نموده و تنومند شود؛ در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود.
۱. عداوت و دشمنی
به این صورت که وقتی انسان با کسی دشمن شود، هیچ خیری را برای او نمیخواهد، پس متنعم بودنش را دوست ندارد.۱۲،
۲. تفاخر محسود
محسود به خاطر نعمتی که دارد، بر حاسد تکبر کند و او طاقت کبر و فخر محسود را نداشته باشد و آرزوی زوال نعمت از دست محسود کند.۱۳،
۳. کبر
شخص حسود میخواهد بر دیگران تکبر کند، حال اگر فاقد آن نعمتهایی باشد که دیگران دارند، زمینه و انگیزهای برای کبر باقی نمیماند.۱۴،
۴. تعجب
این سبب زمانی رخ میدهد که نعمت شخص محسود به قدری بزرگ باشد که شخص از وجود چنین نعمتی در محسود تعجب کند و به عبارتی دیگر محسود را لایق داشتن این نعمت نداند.
۵. ترس از نرسیدن به مقصد
به این معنی که حاسد بترسد محسود با نعمتی که به دست آورده مانع منافع او شود و او را از رسیدن به هدف و مقصودش باز دارد، مثل تاجری که از پیشرفت همکارش و رسیدن او به سرمایۀ زیاد بترسد.
۶. خباثت درونی و بخل ذاتی
افرادی هستند که متنعم شدن دیگران هیچ یک از ضررهایی که ذکر شد، برای آنها ندارد؛ ولی به علت خباثت ذاتی و بخلی که دارند، از گرفتاری دیگران شاد و از متنعم بودن آنها در عذابند، به همین خاطر از شنیدن پیشرفت دیگران ناراحت میشوند و از گرفتاری آنها خوشحال.۱۵
البته ناگفته نماند متأسفانه گاهی تمام این اسباب و علل یا حتی بیشتر از آن در یک نفر جمع میشود و او را دچار حسدی جانکاه میکند.
آثار معنوی و اجتماعی حسد/ نشانههای حسادت را در خودتان بشناسید
**آثار فردی و اجتماعی حسد
زیانهایی که در اثر حسد پیدا میشود بر دو گونه است: زیانهایی که به فرد حسود میرسد و زیانهایی که بر اجتماع وارد میشود. در اینجا به ذکر زیانهایی که در درجۀ اهمیت قرار دارند، اکتفا میکنیم:
الف. آثار فردی
شخص حسود قبل از اینکه به جامعه و دیگران آسیب برساند، در درجۀ اول به خودش ضرر میزند و خود را دچار اختلالات روحی و جسمی میکند. از جمله آن بیماریها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. اندوه و غم
امام علی علیه السلام میفرمایند: «مَن کَثُرَ حَسَدُه طَاَلَ کَمَدُهُ؛ ۱۶ کسی که حسدش زیاد باشد، اندوهش طولانی است.»
حسود به جای آنکه انرژی و توان خود را در راه رشد و تعالی به کار گیرد، آن را در حسرت، تأسف و خودآزاری به کار میبرد و از آنجا که هیچ گاه خود و داشته هایش را نمیبیند، همیشه به آنچه دیگران دارند، فکر میکند و هیچ گاه احساس شادی ندارد، دائم با خود درگیر است، دردی همیشگی در درون خود دارد و همیشه میسوزد و روح و روان خود را سوهان میزند. قرآن کریم نیز به این نکته اشاره دارد که منافقان از پیروزی و موفقیت مسلمانان اندوهگین میشوند؛ آنجا که میفرماید: «إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُواْ بِهَا»؛ ۱۷ «اگر برای شما رویداد خوشی باشد، بدحال میشوند و اگر رویداد بدی به شما برسد، شاد میگردند.».
چون حسود از وضعیت خود ناراضی است و همیشه خود را محروم میداند، هرگز احساس خوشی و آرامش نمیکند.۱۸ امام صادق علیه السلام در سفارشی به سفیان ثوری میفرماید: «.. لَا رَاحَۀَ لِحَسُودٍ؛ ۱۹ … نیست راحتی برای حسود.»
۲. منفور شدن
حسد باعث میشود حسود در نزد مردم منفور شود؛ چرا که شخص حسود حسادت خود را بروز میدهد و این امر موجب بیزاری مردم از او میشود. شخص حسود برای اینکه مسحودان خود را ضایع و بدچهره کند، شروع به غیبت، تهمت و بدگویی میکند و یا اینکه به آنها زخم زبان و طعنه میزند و باعث تنفر دیگران از خود میشود.۲۰،
۳. خشم و عصبانیت
از دیگر آثار فردی حسادت، خشم و عصبانیت فرد حسود است؛ امام علی علیه السلام میفرمایند: «اَلْحَسُودُ غَضْبَانُ عَلَی القَدَرِ؛ ۲۱ حسود بر تقدیر الهی خشمگین میشود.»
حسود به خاطر اینکه نمیتواند امتیازات دیگران را ببیند، حتی بر طبیعت و تقدیر الهی خشمگین میشود و به خدا معترض است، همه را بدهکار میداند و با اطرافیان با عصبانیت و خشم برخورد میکند.۲۲.
۴. عدم تندرستی
ناراحتی، پریشانی و اضطراب درونی کم کم حسود را به ناتوانی و ضعف میکشاند و مزاجش را برای پذیرش امراض آماده میسازد. صفت رذیلۀ حسد، خواب و خوراک را از حسود میگیرد و به جای آن غم و غصه میدهد و نداشتن نشاط بر ناتوانی اش میافزاید، پس بیماری روحی و جسمی را به وجود میآورد؛ چرا که عقل و روح بیمار، بدن را نیز بیمار میکند.
۵. کوتاهی عمر
حسود از دو نظر عمرش کوتاه میشود: یکی ابتلا به بیماری، ناتوانش میکند و او را برای پذیرش هیولای مرگ آماده میسازد؛ چرا که افسردگی درونی باعث میشود جسمش ضعیف شود و قابلیت پذیرش هر نوع بیماری را داشته باشد. دوم اینکه اثر وضعی کردار حسود است که با اعمال زشت و پلیدی که دارد، باعث آزار دیگران و حق الناسها میشود و این خود منجر به کوتاهی عمر میشود.۲۳
ب. آثار اجتماعی حسد
از زیانهای اجتماعی که حسد به دنبال دارد:
۱. جلوگیری از ترقّی
اگر حسادت در هر جامعهای رواج یابد، جلوی ترقّی آن جامعه را میگیرد. جامعهای مترقّی است که صاحبان مقام و مسئولان آن، افراد شایستهای باشند. اگر زمامداران به یکدیگر حسد بورزند و خیر خود و جامعه را نخواهند، در زمین زدن و نابود کردن همدیگر میکوشند و زیان این زد و خوردها اول به خود زمامداران و بعد به جامعه میرسد و آن جامعه به جای ترقّی، به انحطاط و تنزّل سوق پیدا میکند.
۲. اختلال امنیت
حسد امنیت اجتماعی را به هم میزند، و نظام جامعه را مختل میکند، ترور و آدم کشی را رواج میدهد، غارت و دزدی را رواج میدهد و خلاصه قوانین جنگ بر جامعه حکومت میکند. هیچ کس احساس آرامش نمیکند و همگان سعی میکنند تا هر کسی صاحب نعمتی باشد، او را از آن نعمت بی بهره سازند.
**راه درمان و علاج حسد
برای علاج حسد دو راه وجود دارد: ۱. علمی؛ ۲. عملی.
۱. مطالعۀ علمی حسد
در این روش حسود بداند که حسد خسران دنیا و آخرت را برایش به ارمغان آورده است؛ چرا که حسد در واقع عبارت است از خشم بر قضای الهی و ناخوش داشتن نعمت خدا که خداوند آن نعمت را بین بندگانش تقسیم کرده است. در واقع از عدل الهی بیزار است و این جنایتی بزرگ است که در حق خداوند عادل و حکمت او معترّض شده است.
از طرف دیگر بداند که با حسد از که به مؤمنین و بندگان خدا حسد میورزند. علاوه بر این، بداند که علاوه بر آسیبهای دینی و دنیایی حسد، دچار آسیبهای جسمانی و روحی از جمله ناراحتی جسمی، افسردگی، بی خوابی، غم و غصۀ دائمی و کوتاهی عمر شده و تمام اطرافیان نسبت به او احساس تنفّر میکنند؛ و بداند که این رذیله، فایدهای برای او ندارد؛ بلکه فایده اش نصیب محسود است؛ چرا که تهمت و بدگویی از او، باعث از بین رفتن حسنات خود حاسد و افزوده شدن بر حسنات محسود است.۲۴ پس حسود باید بداند که حسادت برای او ثمرهای جز تعب و زحمت ندارد و هرگز او را به خواسته هایش نمیرساند.
امام علی علیه السلام میفرمایند: «لِلَّهِ دَرُّ الْحَسَدِ مَا أَعْدَلَهُ بَدَأ بِصَاحِبِهِ فَقَتلَهُ؛ ۲۵ سوگند به خدا خیر زیاد بر حسد باد که چقدر عادل است! ابتدا از صاحبش آغاز میکند، و او را میکشد.»
بهترین راه علاج این بیماری آن است که حسود به عاقبت حسادت و آثار آن فکر کند. بداند که حسادت نابودی فرسایشی است، که ایمان و اعتقاد او را ذوب، حسنات را نابود و انسان را بردۀ شیطان میکند، مانع رشد و ترقّی میشود. امنیت جامعه را به خطر میاندازد، هیچ کس را ثروتمندتر و زیباتر و توانمندتر نمیسازد، ریشۀ کینه و عداوت است و دوستی و محبّت را زایل میکند.
حسود نباید به محرومیتها فکر کند؛ بلکه به موفّقیّتها توجه نماید. امام علی علیه السلام میفرماید: «کسی که به وضعیت خود راضی باشد، حسد بر او چیره نمیشود.» ۲۶.
۲. راه عملی
روش دیگر برای علاج بیماری حسد، بهره گیری روش عملی است؛ آن روش عبارت است از اینکه حسد و تمام اقوال و افعالی را که حسد اقتضا میکند، محکوم کند و خود را به انجام نقیض آن اعمال مکلّف سازد، مثلاً اگر حسد اقتضا میکند که متعرّض آبروی محسود شود، زبانش را به مدح و ثنای او مکلّف کند، و اگر موجب قطع بخشش و احسان و یا خوشرویی به او میشود، خود را به بخشش و محبّت به او وادار نماید و همیشه سعی کند ثنای محسود را بگوید، به جای اینکه بد او را بگوید ۲۷ و به او زیان برساند. همچنین سعی کند به او کمک و یاری کند. امام سجاد علیه السلام چنین دعا میکند: «خدایا! مرا موفق بدار تا به کسی که مرا ترک کرده، نیکی کنم و به کسی که محرومم نموده، بذل کرده، به کسی که با من قطع رابطه کرده، پیوند نمایم.»