در محضر شهدا
04 تیر 1398 توسط مهناز دارابي
خلوص و سعی تلا ش ( خاطره ای از شهید حسن باقری )
داشتم برای نماز ظهر وضو می گرفتم،
دستی به شانه ام زد.
سلام و علیک کردیم.
نگاهی به آسمان کرد و گفت : « علی ! حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم. معلوم نیست بعد از جنگ وضع چی بشه. باید یه کاری بکنیم . »
گفتم «مثلا چی کار کنیم؟»
گفت « دوتا کار ؛ اول خلوص، دوم سعی و تلاش .»