دروغ
با خودمان صادق نیستیم!
در واقع این دروغها قرار است مانع از گیر افتادن ما در یک وضعیت سخت یا ایجاد یک مشکل باشد. معمولاً این نوع دروغها اینگونه شروع میشود «معذرت میخوام»… و سپس چیزی گفته میشود که معمولاً یک بهانه یا یک عذر است. معمولاً برخی از آدمها در این نوع دروغ گفتن تبحر دارند، برای مثال وقتی برای یک قرار کاری دیر میرسند میگویند: ببخشید که من دیر رسیدم، ترافیک وحشتناک و تمام خیابانها پر از اتومبیل بود یا اینکه مثلاً میگویند: ببخشید که دیر آمدم، فرزندم مریض بود و من کسی را پیدا نکردم که مواظب او باشد. اما دلیل واقعی تاخیر در رسیدن به جلسهها چیست؟ دیر بیدار شدن یا دیر راه افتادن و عدم برنامهریزی.
به طور معمول باید گفت که این دروغها برخلاف ظاهر نجاتبخش خود مشکلزاست. زیرا در صورت ادامه یافتن، فرد را دچار مشکل کرده و اعتماد دیگران به او را به راحتی از بین میبرد. در ضمن بیشتر این دروغها به سادگی آشکار میشوند و فرد گوینده را خجل میکنند. شاید این نوع از دروغها معتادکنندهترین نوع دروغها باشد و هیچ بعید نیست که ناگهان خودتان را در وضعیتی بیابید که پشتسر هم از این دروغها میگویید. همه ما انسانهایی را میشناسیم که طی روز بارها و بارها دروغ میگویند و خیلی از دروغهایشان بیدلیل است.