عزاداری امام حسین (ع)
حضرت زینب سلام الله علیها علاوه بر این که در خطبههای خویش به مصیبت بزرگ شهادت امام حسین علیه السلام اشاره می کرد و با سخنان جانسوز خویش همگان را به گریه می انداخت، تلاش می کرد در هر فرصتی با یادآوری مصائب امام حسین علیه السلام در ماندگاری این حماسه عظیم نقش ایفا کند.[۲۳]
پس از شهادت امام حسین علیه السلام واحتمالاً در روز یازدهم محرم اهل بیت علیهم السلام درخواست کردند که آنها را از محل قتل شهدا عبور دهند.[۲۴]
راوی میگوید: «فو الله لاأنسانی زینب بنت علی علیه السلام تندب الحسین علیه السلام و تنادی بصوت حزین و قلب کئیب: یا محمد صلی علیک ملائکه السماء هذا حسین بالعراء مرمل بالدماء…».[۲۵] به خدا قسم زینب دختر علی علیه السلام را فراموش نمیکنم که با صوتی حزین و قلبی شکسته فریاد میکرد ای رسول خدا صلی الله علیه و آله درود فرشتگان خدا بر تو باد این پیکر عریان حسین است که در خون آغشته است.
این کشته فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست
در نقلی دیگر عصر روز یازدهم محرم وقتی اسرا را از کنار اجساد شهدا عبور دادند، زینب سلام الله علیها خودش را به بدن مقدس ابا عبدالله علیه السلام رساند… شروع به سخن کرد: «بابی المهموم حتی قضی، بابی العطشان حتی مضی». آن چنان دلسوز گریه کرد که «فابکت علیه کل عدو و صدیق.»[۲۶]
و در نقلی دیگر آمده است حضرت زینب سلام الله علیها در کنار بدن مقدس امام حسین علیه السلام، رو به سوی مدینه نمود و ندبههای دلخراش سر داد: «وامحمّداه! بَناتُکَ سَبایا وَ ذُرّیتُک مُقَتّله، تسفی علیهم رِیحُ الصّبا، و هذا حُسینٌ مجزوزُ الَّرأسِ مِنَ القَفا، مَسلُوبُ العمامِةِ والرِّداء…».[۲۷] ای پیامبر! اینان دختران شمایند که به اسیری میروند. اینان فرزندان شمایند که با بدنهای خونین، روی زمین افتادهاند و باد صبا بر پیکر آنان میوزد! ای رسول خدا! این حسین علیه السلام است که سرش را از قفا بریدهاند و عبا و ردایش را به غارت بردهاند.
پس خطاب به مادرش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چنین ادامه داد: ای مادر داغدیده! ای دختر پیامبر! به کربلا نگاه کن! حسینت را با سر بریده و دخترانت را با خیمههای غارت شده و سوخته بنگر! مادر! ببین دخترانت را کتک میزنند! مادرم! این حسین است که در خون غلتیده، او را تشنه شهید کرده و بدنش را با نیزهها و سم اسبان سوراخ سوراخ کردهاند. اینان مورد ظلم حرام زادگان و آزادشدگان پدرت رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار گرفتهاند.[۲۸]
در شام نیز حضرت زینب در محلهای به نام «دارالحجاره» که محل اقامت اسرا بود، مجلس عزاداری برای امام حسین علیه السلام برپا کرد به گونهای که یزید از حضور اهل بیت علیهم السلام در شام احساس خطر کرد و دستور بازگشت آنها را به مدینه صادر کرد.[۲۹]
زینب قافله سالار اسرای کربلا
پس از شهادت امام حسین علیه السلام وظیفه قافله سالاری بر عهده زینب سلام الله علیها گذاشته شد. رئیس قافله اوست.[۳۰] چون یگانه مرد؛ یعنی زین العابدین علیه السلام در این وقت به شدت مریض است. زینب سلام الله علیها علاوه بر حفاظت از جان امام سجاد علیه السلام میبایست از اطفال و فرزندان قافله اسیران نیز محافظت کند. آن بانوی گرامی از همان عصر عاشورا به دستور امام سجاد علیه السلام مامور شد زنان و کودکان آواره را در خیمهای جمع کند.
سعی و تلاش زینب سلام الله علیها در محافظت از اسرا به حدی بود که به لقب «امینة الله» ملقب شد.[۳۱] چرا که اسرا امانتهایی بودند، که بدست آن حضرت سپرده شده بودند.
آن حضرت در مجلس یزید اجازه نداد فاطمه دختر امام حسین علیه السلام را به کنیزی ببرند و با جدیت جلوی این کار را گرفت.[۳۲]
امام سجاد علیه السلام در این سفر در همه امور با زینب مشورت میکرد، چرا که زینب را غمگسار اسیران و پرستار یتیمان میدانست.[۳۳]